به گزارش گروه علم و فناوری ایسکانیوز، این طور به نظر می رسد که اجداد باستانی ما برای ساخت برخی بناها و ابزار از روش ها و تکنولوژی خاصی استفاده می کردند که با گذشت هزاران سال اکنون برای ما ناشناخته است. این تکنولوژی ها در بسیاری از موارد چنان پیشرفته بودند که حتی در دوران کنونی نیز نمی توان راز آنها را کشف کرد یا از آنها تقلید نمود. جام لیکورگوس که در روم باستان ساخته شده و مرگ شاه لیگورکوس را به نمایش می گذارد در برابر نورهای مختلف یا بر اساس مایعی که درون آن ریخته شده تغییر رنگ می دهد. علت نامگذاری این جام، به تصویرکشیده شدن پیروزی دیانیسوس در مقابل لیکرگوس، پادشاه تراس است که روی سطح خارجی جام، گرفتار در بین درختان مو، ترسیم شده است. شیوهی صنعتگری به کاررفته برای ساختن این ظرف، فوقالعاده است: سطح درونی بسیار صاف بوده و در مقایسه با سطح بیرونی با ظرافت و باریکبینی خاصی تراش دادهشده است. این دسته از ظروف رومی، به عنوان جام قفسی (Cage Cups) نیز شناخته میشوند و ساخت آنها عمدتاً به قرن چهارم میلادی باز میگردد. از بین این ظروف، حدود ۵۰ جام بازماندهاند که از میان آنها تنها تعداد محدوی تقریباً سالم هستند. جام لیکرگوس نیز از جمله این ظروف میباشد. مطمئنا ساختن این جامها در زمان خود بسیار دشوار بوده و شکی در گرانقیمتبودن آنها نیست؛ اما آنچه باعث متمایزشدن جام لیکرگوس میشود، پدیده نوری عجیبی است که دانشمندان را برای دههها حیرتزده کرده است. در سایه رنگ آن سبز است اگر در داخل آن آب بریزند رنگ آن به آبی تغییر پیدا خواهد کرد و در داخل آن روغن بریزید رنگ زرد متمایل به سرخ خواهد گرفت.
دانشمندان معتقدند که از این جام برای تشخیص ناخالصی در نوشیدنیها استفاده میشده است. در واقع این جام از کوچکترین ذرات طلا و نقره ساخته شده و این بدان معنا خواهد بود که جواهرسازان و استادان هنرهای دستی دوران باستان از چیزی که ما امروزه آن را نانوتکنولوژی می نامیم اطلاع داشته اند؛ اما در کمال ناباوری کسی نمی تواند امروزه چنین جامی بسازد.
ترکیبات و روش ساخت جام لیکرگوس
آن طور که مشخص شده است، شیشه جام لیکرگوس دارای مقدار ناچیزی از ذرات نقره و طلاست. آرایش این ذرات به گونهای است که قطری تنها معادل ۵۰ نانومتر یا به عبارتی کمتر از یک هزارم یک دانه نمک را دارند. مقدار به کاررفته این ذرات به قدری کم است (۳۳۰ سهم نقره و ۴۰ سهم طلا از هر هزار سهم) که دانشمندان در ابتدا تصور میکردند آنها تصادفاُ توسط گرد و غبار حین کار منتقل شده و شیشهسازان حتی از وجود این ذرات باخبر نبوده اند. اما اکتشافات ظروف شیشهای دیگر با ترکیب مشابه، احتمال تصادف را از بین برده و درواقع نشان از هدفمند بودن ایجاد چنین ترکیبی دارد. این یعنی شیشهسازان عهد قدیم رومی به این مسئله پیبرده بودند که هنگام برخورد نور با شیشهی دارای ذرات طلا و نقره با کوچکترین ابعاد ممکن، رنگ شیشه تغییر مییابد. دانشمندان امورزه این پدیده را دورنگی «dichroism» و شیشهی دارای چنین خاصیتی را شیشهی دورنگ «dichroic» مینامند.
اما این پایان ماجرا نیست. افزودن ذرات ریز نقره و طلا به شیشه، به تنهایی برای ایجاد چنین خواص نوری خاصی کافی نیست و لازم است تا این ذرات، کریستالها یا کلوئیدهای بسیار ریز و میکروسکوپی ایجاد نمایند. در واقع این کلوئیدها هستند که زمینه پدیده پراش نور و اثر دورنگی را ایجاد میکنند. از طرفی رومیها جام لیکورگوس و جامهای مشابه را با کندهکاری روی یک تکه بزرگ شیشه ساخته اند که نشان میدهد آنها میدانستند که ضخامتهای گوناگون شیشه، رنگهای گوناگونی نیز ایجاد خواهد کرد.
نانوتکنولوژی رومی؛ علم یا تصادف
ایده افزودن فلزات یا اکسید آنها با هدف ایجاد رنگ در شیشه، برای شیشه سازان رومی ناآشنا نبوده است. شیشههای قرمز مات و قهوهای ساخته شده با افزودن مس، نمونهای از این فعالیتها میباشند. با این حال، رنگآمیزی شیشه با استفاده از طلا و نقره به کلی دور از قاعده و اثبات نشده بوده است. برای دستیابی به چنین تکنیکی، به کنترل فاکتورهای بسیار زیادی از جمله غلظت فلزات، اندازه ذرات، وضعیت اکسیداسیون عناصر مشخص، مدت زمان و دمای گرمادهی و احتمالاً اتمسفر حین کار نیاز است؛ و دست یابی رومیها به چنین اطلاعاتی، آن هم با دانش محدود ۱۶۰۰ سال پیش غیرممکن به نظر میرسد. این تکنولوژی هرگز پس از قرن چهارم میلادی تکرار نشده و پیشرفتی نکرد که این امر خود شاهدی بر عدم توانایی رومیان در کنترل دقیق روند رنگآمیزی شیشهها بوده و حضور نانوذرات در این مواد، به معنی اطلاعداشتن افراد عهد باستان از علم نانوتکنولوژی نیست. درواقع آنها از فعالیت خود در مقیاس نانو بیاطلاع بوده اند.
انتهای پیام/