برجام قربانی  لجبازی ترامپ با اوباما

اختلالات روانی، خصومت های شخصی و واکنش های هیستریک در غیاب یک دکترین راهبردی به معیارهای تصمیم گیری مرد شماره یک کاخ سفید، در ارتباط با برجام تبدیل شده اند.

به گزارش گروه بین الملل ایسکانیوز، هردم از این باغ بری می رسد این شعر «نظامی گنجوی» شاید بتواند به بهترین شیوه ماجرای لورفتن دامنه دار ایمیل های سفیر بریتانیا در آمریکا را تشریح کند. ماجرایی که هر از چندگاهی با انتشار بخشی از آن رسوایی های جدیدی برای رئیس جمهور آمریکا رقم می زند.
پیامدهای موج اول انتشار ایمیل های لورفته جناب سفیر پایان نیافته بود که موج دوم به صورت دقیق تری به تحلیل رفتار ترامپ و تعامل او با پرونده برجام می پردازد و این مساله را به تصویر می کشد که چگونه در کاخ سفید رفتار عقلایی منطبق بر منطق استراتژیک جای خود را به لجبازی های سیاسی و خصومت های شخصی داده است. معلوم نیست این بار «دونالد ترامپ» چگونه به این مساله واکنش نشان می دهد و در نتیجه چه پیامدهایی در انتظار روابط دو کشور خواهد بود.
ترامپ؛ لجباز و دمدمی مزاج
از زمان ظهور ترامپ و پدیده ترامپیسم در آمریکا بسیاری وی را نماد دیوانگی در رفتار سیاسی قلمداد کرده اند تصور می شد رگه هایی از گزافه گویی یا اغراق در این تحلیل ها وجود داشته باشند با این حال بخش دوم یادداشت های لو رفته سفیر بریتانیا در آمریکا که «ترزا می» آن را «ارزیابی بی پرده و صادقانه» خوانده بود نشان می دهد تحلیلگران شخصیت سیاسی ترامپ چندان به خطا نرفته اند.


در بخش دوم یادداشت های لورفته، «کیم دارک» معتقد است ترامپ توافق برجام را تنها به خاطر لجاجت و خصومت شخصی با «باراک اوباما» کنار گذاشت و از این مساله به عنوان یک «خرابکاری دیپلماتیک» یاد می کند.
ترامپ از زمان کارزار انتخابات ریاست جمهور همواره برجام را «بدترین توافق تاریخ آمریکا» اعلام و اوباما را به خاطر امضای این توافق سرزنش می کرد. به نظر می رسید منطق و برنامه ای حساب شده در پس موضع گیری های ترامپ قرار داشت و یا حداقل ترامپ می خواست این تصور را القا کند که براساس منطق سیاست های راهبردی تصمیم گیری می کند.
با این حال زمانی که به نوشته های سفیر بریتانیا نگاه می کنیم تنها می توان گفت شخصیتی کینه توز با خودشیفتگی شدید همراه با درجاتی از اختلال روانی تنها به خاطر خصومت های شخصی با رئیس جمهور پیش از خود، امنیت و صلح جهانی را به خطر انداخته و در این میان حتی حاضر به نادیده گرفتن امنیت و منافع آمریکا نیز شده است. به بیانی دیگر در دکترین سیاست خارجی ترامپ، رفتار عقلایی و منطق استراتژیک حداقل در پرونده برجام حلقه های مفقوده به حساب می آیند که هیچ جایگاهی در محاسبات کلان آمریکا ندارند.
خرابکاری دیپلماتیک
افتضاح و خرابکاری در تصمیم گیری ترامپ در قبال برجام به همین جا منتهی نمی شود بلکه سفیر در ادامه پرده دیگری از این رسوایی را برملا می سازد. وی با نگرانی به دولت ترزا می اطلاع می دهد که شکاف در تیم مشاوران رئیس جمهور به حدی است که آنان نمی توانند یک استراتژی واحد در این باره اتخاذ کنند و نمی دانند پس از خروج از برجام چه باید بکنند.


با این کدگشایی سفیر می توان تحلیل دقیق تری از سرگشتگی تیم ترامپ ارائه داد. آنان بر خروج از برجام ابتدا توسط «مایک پمپئو» وزیر خارجه ایالات متحده یک شروط 12 گانه را مطرح کردند و هرگونه مذاکره با تهران را به اجرای آنان موکول کردند.
پس از مدتی که کارزار فشار حداکثری به نتیجه نرسید و تهران هوشمندانه کارت های خود را به کار گرفت آمریکایی ها در کمال ناباوری از مذاکره بدون پیش شرط خبر دادند و اعزام تیم های میانجی گری از ژاپن گرفته تا آلمان و چند کشور دیگر را در دستور کار قرار دادند.
با این اوصاف طبیعی به نظر می رسد که سفیر بریتانیا چنین برداشت هایی عریانی از ترامپ و تیمش به ساختمان شماره ده «داونینگ استریت» مخابره کند زیرا آنان نمی دانند چگونه با این پدیده سیاسی تعامل کنند پدیده ای که فاقد هرگونه دکترین و قابلیت پیش بینی پذیری است و لجبازی سیاسی و واکنش های هیستریک در بطن تصمیم گیری های او قرار دارند.

دیوار اتحاد ترک برمی دارد

برای پیگیری این قضیه و روشن تر ساختن ابعاد دیگر آن نظر یک کارشناس مسائل آمریکا را جویا شدیم. اگرچه نباید تک متغییری به بررسی پدیده های سیاسی پرداخت اما خصومت ترامپ با پروژه های اوباما از جمله سیستم مالیات بندی، اوباماکر، پیمان آب و هوایی پاریس و در نهایت برجام این حدس و گمان را تقویت می کند که یادداشت های سفیر بریتانیا در آمریکا تا حدود زیادی با واقعیت منطبق هستند. این بخشی از سخنان «امیر علی ابوالفتح» بود.

ابوالفتح براین باور است چنددستگی در کاخ سفید به وضوع مشهود است و یادداشت های سفیر در این باره چندان عجیب نیست با این حال بیان آن توسط متحد همیشگی آمریکا یعنی بریتانیا نکته قابل تامل این مساله را تشکیل می دهد. این دو کشور به لحاظ تاریخی روابط مستحمکی باهم داشته اند اما به نظر می رسد بحران ایمیل های لورفته در کوتاه مدت تبعات ناخوشایندی برای این دو متحد برجای خواهد گذاشت.

سخن آخر

ایمیل های لورفته سفیر بریتانیا در آمریکا واقعیت های عریانی از ابتذال نظام تصمیم گیری و سیاستگذاری آمریکا را به تصویر کشید. واقعیت هایی که نشان می دهد نظام تصمیم گیری و تصمیم سازی واشنگتن بر خلاف تصورات رایج از پارامترهای عقلایی تبعیت نمی کند و حتی گاها مسائل شخصی و هیجانات کنترل نشده در کانون آن قرار دارند.

فارغ از اینکه این ایمیل ها چه پیامدهایی بر روابط دو متحد دیرینه دو سوی آتلانتیک خواهد گذاشت آمریکای عصر ترامپ یک بازیگر کاملا غیرمتعارف و عقل گریز است که می تواند هر تصمیم نابخردانه ای اتخاذ کند و صلح و امنیت جهانی را با پیامدهای مخاطره آمیز و محاسبه نشده ای روبرو سازد.

معلوم نیست در پایان آمریکا و جهان چگونه با این پدیده نوظهور تعامل خواهند کرد اما گویا دیگر حتی متحدین آمریکا نیز تاب تحمل همکاری با این بازیگر آماتور، بی منطق و متزلزل را ندارد.

کد خبر: 1021042

وب گردی

وب گردی