تکاپوی نافرجام آمریکا برای ائتلاف‌سازی در تنگه هرمز

ائتلاف سازی آمریکا در خاورمیانه با راهبردهای غیر واقع‌بینانه جز شکست، دستاوردی برای این کشور در پی نداشته است و به نظر می رسد همین الگو درمورد «ائتلاف تثبیت امنیت در تنگه هرمز» نیز تکرار خواهد شد.

به گزارش گروه بین الملل ایسکانیوز، خلیج فارس و دریای عمان دو پهنه آبی استراتژیک، محل رقابت ابرقدرت‌ها، یکی از شاه‌راه‌های اقتصاد جهانی و جایی که بیش از یک پنجم نفت جهان از آنجا خارج می شود. بسیاری از صاحب نظران تاکید دارند بخش عمده ای از ثبات اقتصاد جهانی در گروی امنیت در این منطقه است.
با این اوصاف در چند ماه گذشته و به دنبال حمله به شش نفتکش و کشتی تجاری، امنیت این منطقه و بالطبع ثبات اقتصاد جهانی در معرض تهدید قرار گرفته؛ بنابراین این مسئله و پیامدهای آن به دغدغه‌ای منطقه‌ای و حتی جهانی تبدیل شده است. در این میان آمریکایی ها هم که تمایل بسیاری برای سلطه براین منطقه دارند با سوء استفاده از وضع موجود، تشکیل یک ائتلاف برای امنیت کشتیرانی در تنگه هرمز و باب المندب را علم کرده‌اند.
در اینجا خواهیم پرسید آیا این ائتلاف آنچنان که آمریکا ادعا می‌کند، می‌تواند امنیت کشتیرانی را تضمین کند؟! یا این نیز به سرنوشت سایر نمایش و شووآف های رسانه‌ای آمریکا دچار خواهد شد؟

آمریکا وارد می شود
ژنرال «جوزف دانفورد» رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا هفته گذشته از رایزنی های کشورش برای تشکیل یک ائتلاف در راستای تثبیت امنیت تنگه های هرمز و باب المندب خبر داد. براساس این طرح، آمریکا کشتی‌های فرماندهی عملیات را تامین خواهد کرد و وظیفه نظارت و تجسس را به عهده خواهد داشت.
در مقابل سایر اعضای بالقوه ائتلاف به گشت‌زنی در آب های اطراف کشتی های فرماندهی خواهند پرداخت. وظیفه دیگر این کشورها همراه کردن گشتی با کشتی های تجاری خود در آب های منطقه است.

به نظر می رسد دولت ترامپ می خواهد از طریق منابع و سرمایه های کشورهای متحد خود، اعتبار و هژمونی آمریکا در خلیج فارس را تقویت کند و به طور همزمان ناامنی در این منطقه را به ابزاری برای مداخله و تشکیل ائتلاف های متعدد و متنوع تبدیل سازد.

اما از این جا پرسش اصلی این نوشتار دوباره خود را نشان می دهد. آیا آمریکا می تواند با استفاده از یک ائتلاف از این ناامنی به نفع خود مصادره به مطلوب کند یا خیر؟ با رجوع به کارنامه آمریکایی‌های در یک دهه گذشته پاسخ این پرسش چندان مشکل نخواهد بود.
ایالات متحده در یک دهه گذشته چندین ائتلاف مختلف تشکیل داده و یا از شکل گیری ائتلاف های محلی و منطقه حمایت کرده است، با این حال تمامی آنان نه‌تنها دستاوردی برای این کشور درپی نداشته اند بلکه زمینه تضعیف نفوذ و جایگاه آن را نیز فراهم کرده‌اند.

صف طولانی ائتلاف های شکست خورده
در بحبوحه بحران سوریه و زمانی که آمریکا و متحدان منطقه‌ای برای سقوط دولت «بشار اسد» روز شماری می کردند تشکیل «ائتلاف دوستان سوریه» کلید خورد. ائتلافی پر سر و صدا و با حرف و حدیث های فراوان، قرار بود زمینه را برای انتقال قدرت به مخالفان فراهم کند. آمریکا و چند کشور غربی نیز حامی اصلی این پروژه بودند.
پس از گذشت هفت سال از اولین اجلاس گروه دوستان سوریه، تنها چیزی که در معادلات سوریه محلی از اعراب ندارد این ائتلاف آمریکایی است. اگرچه آمریکایی ها بودجه و اعتبار بزرگی برای این ائتلاف اختصاص دادند؛ اما هیچ گونه توجهی به واقعیت های میدانی و توازن قوا در سوریه نداشتند و براساس برنامه ای خام و در عین حال ایده‌آل به دنبال تغییر دولت اسد بودند.


همین مسئله یعنی عدم تطابق عین با ذهن و فقدان برنامه ای واقع گرایانه در پایان ائتلاف، دوستان سوریه را به بخشی از تاریخ تبدیل کرد.
رگه‌هایی از این مسئله را هم می‌توان در یمن دید. عربستان و امارات، متحدین آمریکا با حمایت‌های واشنگتن منتظر بودند در عرض چند روز و یا حداکثر چند هفته طومار جنبش انصارالله را برچینند. ائتلافی بزرگ تشکیل شد و آمریکا نیز وظیفه حمایت‌های لجستیکی و اطلاعاتی را برعهده گرفت.
بیش از چهار سال از این مسئله می گذرد و اکنون امارات با کلید زدن خروج خود از یمن و آمریکا با پیش کشیدن پایان حمایت های خود، عربستان را تنها گذاشته اند و معلوم نیست در پایان هر سه کشور چگونه می خواهند از این باتلاق خارج شوند.
با روی کار آمدن ترامپ نیز رویه تشکیل ائتلاف های شکست خورده آمریکا ادامه پیدا کرد. وی در اولین سفر خارجی خود از عربستان و اسرائیل دیدار کرد. قرار بود با هزینه های عربستان ائتلافی بزرگ از کشورهای عربی و اسلامی با همکاری اسرائیل برای مهار ایران تشکیل شود.


آمریکا هم با دریافت چند صد میلیارد دلار نقش مدیریتی این ائتلاف را برعهده گیرد. ترامپ به واشنگتن برنگشته بود که برخی از کشورهای عربی ساز مخالفت کوک کردند. قطر از ائتلاف خارج شد و چهار کشور عربی دیگر تا آستانه درگیری نظامی با آن پیش رفتند.
پس از گذشت دو سال تاکنون کسی نمی داند سرنوشت این ائتلاف پرطمطراق و جنجالی به کجا رسید و چه دستارودی داشت.

سخن آخر
آمریکا و دو خرده متحدش؛ یعنی عربستان و امارات در یک مسئله شباهت عجیبی به هم دارند. هر سه کشور علاقه وافری برای نقش آفرینی در موضوعات کلان خاورمیانه دارند؛ اما هرسه هیچ گونه برنامه‌ریزی حساب شده و مدونی برای این نقش آفرینی انجام نمی دهند. در ابتدا موجی از خوش‌بینی برای موفقیت خود ایجاد می کنند؛ اما پس از مدتی واقعیت‌های بدبینانه‌ای گریبان آنان را می گیرد.
این مسئله در چندین ائتلاف شکست خورده آمریکا با حضور آل سعود و آل نهیان مشهود است. به نظر می‌رسد سرنوشت ائتلاف تثبیت امنیت کشتیرانی در تنگه‌های هرمز و بابا المندب از نمونه های پیشین موفق‌تر نخواهد بود؛ زیرا ایالات متحده هیچ گونه درک واقع بینانه ای از واقعیت این منطقه و موازنه قوا در آن ندارد.
همچنین دلایل ناامنی در این منطقه مشخص نشده است و در بدبینانه‌ترین حالت خود آمریکا یکی از اسباب ناامنی در آن است؛ بنابراین ائتلافی که هنوز نمی‌داند محدوده وظایف و اهدافش چیست و چه دستورکاری را دنبال می کند احتمالا همچون جنینی مرده به دنیا خواهد آمد و پس از مدتی با سکوت رسانه‌ای به بایگانی سیاسی فرستاده می‌شود.

کد خبر: 1021172

وب گردی

وب گردی