به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، به مناسبت فرا رسیدن سالروز تأسیس شورای نگهبان، نشستی با موضوع نقد و بررسی عملکرد شورای نگهبان در باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران (ایسکانیوز) برگزار شد. در این نشست، ابوالفضل مظاهری، دبیر اسبق اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل و علی کیان، معاون گفتمانسازی و مطالبهگری سازمان بسیج دانشجویی حضور داشتند.
در ادامه متن گفتوگو با ابوالفضل مظاهری، دبیر اسبق اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل را میخوانید:
عملکرد شورای نگهبان را در طول این سالها چگونه ارزیابی میکنید؟
نمونههای مختلفی در کشورهای وجود دارد که وظایفی مشابه شورای نگهبان انجام میدهند؛ لذا نهاد جدید و نویی نیست؛ اما به لحاظ کارکرد، شورای نگهبان در کشور ما بیبدیل بوده است؛ یعنی شورای نگهبان قرار است که عملکرد ویژهای داشته باشد و آن نظارت بر امر قانونگذاری بر مبنای شرع و قانون اساسی کشور است.
با توجه به اینکه شورای نگهبان از افراد خبرهای تشکیل شده، توانسته است تا حد مطلوبی به دور از التهابات و تغییرات سیاسی کشور و به دور از هیاهوهای سیاسی و موجهای مختلفی که ممکن است درباره قوانین مختلف ایجاد شود، وظایف خود در حوزه نظارت بر قوانین بر مبنای قانون اساسی و شرع را انجام دهد.
*آیا سیستم تأیید و رد صلاحیت افراد در انتخاباتهای ایران را هزینهآفرین نمیدانید؟ به نظر میرسد هر رد صلاحیتی منجر به ایجاد نارضایتیهایی میشود. نمونههای مشابه شورای نگهبان در سایر کشورها را چگونه ارزیابی میکنید؟
در سایر کشورها معترضی وجود ندارد؟ فکر نمیکنم در هیچ کشوری چنین شرایطی وجود داشته باشد که هر کسی اراده کرد بتواند در انتخابات حاضر شود؛ اما نکتهای که باعث هزینهآفرین شدن برخی از تصمیمات شورای نگهبان شده، نبود شفافیت است. رهبر معظم انقلاب هم از شورای نگهبان خواستهاند که تصمیمات شورای نگهبان و شاخصهایی که بر اساس آنها برای افراد مختلف تصمیمگیری میشود نیز شفاف شود. اصل مطلب این است که ایشان خواستهاند موارد به صورت جزئیتر و مشخصتر بیان شود تا مردم و کاندیداها در جریان قرار بگیرند. چون بحث استنباط از قانون هم توسط همین شورا اتفاق میافتد و اگر اختلاف نظری وجود داشته باشد، نهایتا شورای نگهبان است که نظر نهایی را ارائه میدهد.
نبود شفافیت در تصمیمات شورای نگهبان
مقام معظم رهبری از شورا خواستهاند که با شفافیت بیشتری عمل کنند و عبارات مختلفی که دارای کژتابی است یا برداشتهای مختلفی از آن صورت میگیرد، مثل عبارت رجل سیاسی، شفافتر شوند.
این مسئله معضل بسیاری از نهادهای دیگر کشور ما نیز هست که متأسفانه به رسانه بها نمیدهند یا گزارشهای خوبی به مردم ارائه نمیشود و همین امر سبب ایجاد ظن و گمانها و سؤالات مختلفی در اذهان عمومی میشود و فضاسازی میکند تا سودجویان و کسانی که قصد بهرهبردای سیاسی دارند، بتوانند از این فضا استفاده کنند و به اهداف سیاسی دست پیدا کنند.
در سالهای اخیر، کدخدایی مرتباً در فضای دانشجویی و فضای مجازی حضور داشته و صحبتها و پاسخهایی که به عموم مردم در این فضا داده، نشان دهنده این است که این عزم وجود دارد شورای نگهبان به سمت شفاف سازی عملکرد خود برود و فعالیتها و اقدامات خود را توجیه کند. در جلسات دانشجویی هم به ندرت دیده میشود که دانشجویان سوالی از اعضای شورای نگهبان داشته باشند و بعد از دریافت پاسخ قانع نشوند.
* برخی مدعی هستند که شورای نگهبان در برخی از مواقع دچار مصلحتاندیشی میشود؛ نظر شما در این رابطه چیست؟
دانشجویان به صراحت در خصوص مصلحت اندیشی از شوای نگهبان سؤال کردهاند؛ به عنوان مثال پرسیدند که به نظر میرسد شورای نگهبان میخواهد فضای انتخاباتها را برابر کند؛ یعنی از هر جناحی دو یا سه نفر را تأیید صلاحیت کند که برابری وجود داشته باشد؛ این مسئله را دانشجویان از شورای نگهبان سؤال کردند؛ توضیحاتی که کدخدایی در نشست سال پیش خود با اعضای اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل داشتند قانع کننده بود.
یکی از مشکلات اصلی ما بحث شفافیت است. در فضای اتحادیه هم تلاش کردهایم که این مسأله را مطرح کنیم؛ نیاز است در برخی از رفتارها و ساختارها نوگرایی اتفاق بیفتد که این نوگرایی در حوزه اطلاعات در شفافیت دیده میشود. به عبارت دیگر، اگر بناست شرایط کشور و فضای نظام اسلامی و عملکرد حاکمیت بهتر شود، باید شفافیت تحقق پیدا کند. در این خصوص قوانین متعددی وجود دارد اما هنوز آنطور که شایسته است به آن بها داده نمیشود.
کسی که میخواهد نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود، باید یک رجل سیاسی باشد؛ یک رجل سیاسی مسئولیتهای مختلفی در حاکمیت داشته است؛ اما ما تصویر دقیقی از فعالیتهای پیشین این افراد در دست نداریم که تا چه اندازه موفق یا ناموفق بودهاند. این شفافیت وجود ندارد فردی که مسئولیت گرفته، روز اول مسئولیتش چقدر دارایی داشته و روز بعد از مسئولیتش چقدر دارایی دارد؟
در ایام انتخاباتها این صحبتها در خصوص بسیاری از مسئولین مطرح میشود؛ اما چه زمانی قابل اثبات است؟ چه زمانی برای مردم قابل قبول است؟ وقتی که شفافیت وجود داشته باشد. شفافیت در خصوص عملکردها و وضعیت مالی میتواند کار شورای نگهبان را راحتتر کند. چراکه آنوقت قضاوتها معطوف به شورای نگهبان نمیشود.
انتخابات شورای شهر بدون نظارت استصوابی ناکارآمد بوده است
مسئله دیگری که در فضاهای سیاسی مطرح است، بحث نظارت استصوابی است. ما باید ببینیم که هجمه به این موضوع از جانب چه کسانی است؟ اتاق فکر آن کجاست؟ چه رسانههایی به آن میپردازند؟ چه کسانی معتقدند که از این بابت متضرر شدهاند؟ اینها افرادی هستند که در انتخابات دور گذشته مجلس، بیشترین توفیق را داشتهاند. در انتخابات شورای شهر اخیر هم این جماعت بیشترین توفیق را داشتند؛ در شرایطی که نظارت شورای نگهبان هم در کار نبود.
انتخابات شورای شهر به عنوان یک نمونه انتخاباتیست که بدون نظارت شورای نگهبان برگزار شده و مشاهده میکنیم روزی نیست که خبر فساد و زد و بند غیرقانونی از اعضای شورای یک شهر را نشنویم. در تهران هم عملکرد و تصمیمگیریهای اعضای شورای شهر مشخص و روشن است.
مردم میتوانند به سادگی به نتیجه برسند که انتخابات بدون نظارت استصوابی چه وضعیتی را به ارمغان میآورد. کار به جایی رسیده است که بسیاری معتقدند باید نوع نظارت بر انتخابات شورای شهر تغییر کند و شورای نگهبان هم باید در قبال انتخابات شورای شهر نیز اقداماتی انجام دهد. چراکه مردم موفقیت شورا را در امر نظارتی، طول سالهای گذشته دیدهاند و بعید به نظر میرسد که مردم با موجهایی که از جانب اتاق فکرهای خاص طراحی میشود، همراه شوند.
*برخی از جریانها در مواجهه با انتقاداتی که به آنها مطرح میشود، مدعی هستند که نفرات سطح اول ما رد صلاحیت شدهاند و نفرات سطح سوم را معرفی کردهایم؛ پس نباید انتظاری وجود داشته باشد. چرا شورای نگهبان نباید همان نفرات سطح اول آنها را تأیید صلاحیت کند؟ یا اگر نفرات سطح اول شایسته رد صلاحیت هستند، چرا نفرات سطح سوم که دنبالهرو افکار آنها هستند، تأیید صلاحیت میشوند؟
افراد با رفتار و عملکرد خودشان قضاوت میشوند و اگر کسی محکوم میشود، به خاطر قیافه یا اسمش نیست؛ برای رفتار و تصمیم و عملکرد اوست. قطعا افراد هم باید نتیجه رفتارها و تصمیمات خود را بپذیرند. بنابراین صرف اینکه به فردی علاقهمند باشند یا از نظرات فرد یا گروهی حمایت کنند، دلیلی برای رد صلاحیت افراد نمیشود.
جناحها عملکرد بدشان را برعهده شورای نگهبان میگذارند
تاریخ انقلاب اسلامی در طول سالها نشان داده که ما هیچ وقت نمیتوانیم به کسی صددرصد اعتماد کنیم؛ چون تغییرات کاملاً محتمل و ممکن است که افراد به یکباره با تغییرات عمدهای مواجه شوند که نمونه آنها را هم کم ندیدهایم. بنابراین افراد نه با سلایق خود بلکه با عملکردشان قضاوت میشوند. به نظرم اینکه بخواهیم کمکاری و بد عمل کردن خودمان را با بازیهای سیاسی توجیه کنیم ، عذر بدتر از گناه است.
دین ما میگوید کسی که توانمندی نداشته باشد؛ اما مسئولیتی را بپذیرد یا خود را برای پذیرش آن مسئولیت معرفی کند، بیتقواست.
این افراد به واسطه تبلیغات یک گروه و جناح سیاسی توانستهاند توفیق کسب کرده و رأی بیاورند؛ گروهها و لیستها چگونه بسته میشوند؟ شواهد نشان میدهد جریان سیاسی، بدون نگاه کردن به صلاحیت افراد، آنان را در لیست خود قرار داده است. مردم هم به آنها اعتماد کردهاند و اکنون هم نتیجه اعتماد خود به این افراد را میبینند.
ما در تاریخ انقلاب اسلامی مجلس ششم را هم دیدهایم؛ برخوردها و هزینههایی که برای کشور به وجود آمده و سرنوشت بعضی از نمایندههای افراطی که آن زمان در مجلس بودند را هم درحال حاضر مشاهده میکنیم. پس اولا، نسبت به افراد با پیشفرض ذهنی صحبت نمیکنیم؛ بلکه بنا بر عملکردشان نظر میدهیم. ثانیا، اینکه برخی از افراد میخواهند ناکارآمدی خود را به گردن شورای نگهبان بیندازند، به هیچ عنوان پذیرفته نیست و مردم هم کاملا هوشیار هستند و متوجه این مسائل میشوند.
* در بخشی از صحبتهایتان به این نکته اشاره داشتید که باید از جانب شورای نگهبان بر انتخابات شورای شهر هم نظارت صورت بگیرد. استدلال شما این بود که عملکردها نشان داده است سیستم فعلی نظارت بر شورای شهر جوابگو نیست و از طرف دیگر سیستم نظارتی شورای نگهبان که بر مجلس شواری اسلامی و خبرگان و انتخابات ریاست جمهوری اعمال میشود، موفق بوده است. در صورتی که ما مجالسی را داشتهایم که توسط شورای نگهبان تأیید صلاحیت شدهاند و کارآمدی نداشتهاند؛ در مقابل در برخی از مواقع هم دیده شده که شورای شهری که توسط شورای نگهبان تأیید نشده کارآمدی داشته و مردم هم از آن راضی بوده اند.
دو نکته وجود دارد. اولا من اعتقاد ندارم که این نظارت باید از جانب شورای نگهبان باشد یا نباشد. صرفاً زمزمههایی وجود دارد که میگویند بهتر است نظارت قویتری بر شورای شهر صورت بگیرد.
قصد مقایسه در فضای عام نداریم؛ بالاخره مردم در انتخاب چهرههای سیاسی مختلف حضور پیدا میکنند. نقد ما نسبت به کسانی است که در پاسخ به ضعف عملکرد نمایندگان و افرادی که از آنها حمایت کردهاند و آنها را به کرسیهای شورای شهر و مجلس رساندهاند، نظارت استصوابی را دلیل این کم و کاستی و ضعف معرفی میکنند. مسئله این است که منتقدان نظارت استصوابی در جایی هم که نظارت استصوابی وجود ندارد، کاری انجام ندادهاند و خیری به مردم نرساندهاند. نکته اینجاست وگرنه قصد مقایسه این فضاها را نداریم. چراکه انتخاب مردم بوده و انتخاب مردم هم از مسائل مختلف سیاسی-رسانهای نشأت میگیرد؛ اما یک سری از افراد با وقاحت تمام میآیند و بحث نظارت استصوابی را زیر سؤال میبرند. یکی از استدلالهای آنها هم این است که اگر شواری نگهبان نمایندگانی که سطح یک ما را تشکیل میدادند، رد صلاحیت نمیکرد الآن فضا طور دیگری بود و اوضاع بهتر از این میشد. این کارها بیشتر به خاطر این است که بر ضعف کسانی که به عنوان نماینده راهی مجلس شدهاند سرپوش بگذارند.
*در پایان تصور میکنید برای رسیدن به شورای نگهبان آرمانی، چه اقداماتی لازم است؟
در بیانیه گام دوم، یکی از رویکردهای اصلی متوجه جوانان و آیندهسازان کشور است؛ لذا لازم است که دستگاههای مختلف، نسبت به جوانان رویکردهای متفاوتی اتخاذ کنند. یکی از دستگاههایی هم که باید نسبت به این مسئله ورود پیدا کند، شورای نگهبان است. البته در شورای نگهبان کسی انتظار جوانگرایی به معنای اینکه فقها یا حقوقدانان از میان افراد کم سن و سال انتخاب شود را ندارد؛ چون حساسیتهای کار شورای نگهبان، نیازمند تجربههای قویست. اما نکته مهم این است که در سایر فضاها، مثل فضای رسانهای شورا که پیشتر به آن اشاره شد، یا مباحث دیگری مثل پرورش و آموزش دانشجوها و جوانانی که از الان بتوانند درک درستی نسبت به قانون اساسی، قانونگذاری، انطباق قانون با وظایف شورای نگهبان، نظارتهای درست بر انتخاباتهای مختلف داشته باشند، ورود پیدا کند. البته این کارها در شورای نگهبان شروع شده است.
باید بتوانیم در کنار کارشناسان، از دانشجویان و جوانانی که پتانسیل خوبی دارند هم در جاهای مختلف شورای نگهبان استفاده کنیم. این حرکت هم به رشد کشور کمک میکند و هم به اینکه نیاز نباشد خیلی از تجربهها و آزمون و خطاهای اعضای شورا را مجددا در دورههای بعد تکرار کنیم.
ما در گام دوم با یک فضای جدیدی در کشور مواجه هستیم و انتظار این است که در این فضا هم شورای نگهبان بتواند نقش کمنظیر خود را ادامه دهد و تقویت کند. به هر صورت ممکن است ابهاماتی در ذهن مردم وجود داشته باشد و اینها نیازمند پاسخ دادن است. البته مجددا میگویم اقدامات خوبی در این رابطه شروع شده است که نمونه آن جلسه آقای کدخدایی با یکی از هنرمندان سینما بود. این اتفاقات باید تداوم داشته باشد و شورای نگهبان همواره سعی داشته باشد که افکار عمومی را اقناع و توجیه کند.
انتهای پیام/