میزگردی با موضوع نقد و بررسی عملکرد شورای نگهبان با حضور دبیر اسبق اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل و معاون گفتمانسازی و مطالبهگری سازمان بسیج دانشجویی در باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران(ایسکانیوز) برگزار شد.
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، به مناسبت فرا رسیدن سالروز تأسیس شورای نگهبان، نشستی با موضوع نقد و بررسی عملکرد شورای نگهبان در باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران (ایسکانیوز) برگزار شد. در این نشست، ابوالفضل مظاهری، دبیر اسبق اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل و علی کیان، معاون گفتمانسازی و مطالبهگری سازمان بسیج دانشجویی حضور داشتند.
در ادامه متن این نشست آمده است:
*عملکرد شورای نگهبان را در طول این سالیها چهطور ارزیابی میکنید؟
مظاهری: نمونههای مختلفی در کشورهای وجود دارد که وظایف مشابه شورای نگهبان انجام میدهند؛ لذا نهاد جدید و نویی نیست. اما به لحاظ کارکرد، شورای نگهبان در کشور ما بیبدیل بوده است؛ یعنی شورای نگهبان قرار است که عملکرد ویژهای داشته باشد و آن نظارت بر امر قانونگذاری بر مبنای شرع و قانون اساسی کشور است.
با توجه به اینکه شورای نگهبان از افراد خبرهای تشکیل شده، توانسته تا حد مطلوبی به دور از التهابات و تغییرات سیاسی کشور و به دور از هیاهوهای سیاسی و موجهای مختلفی که ممکن است درباره قوانین مختلف ایجاد شود، وظایف خود در حوزه نظارت برقوانین بر مبنای قانون اساسی و شرع را انجام دهد.
عملکرد شورای نگهبان در نظارت بر انتخاباتها مطلوب است
کیان: انقلاب اسلامی به یک معنا از تجربههای نزدیک در قرون اخیر نشأت گرفته است؛ یعنی حرکتهایی که ملت ایران در جهت استقلالخواهی، آزادیخواهی و اسلامخواهی داشتهاند، منجر به انقلاب اسلامی شده است.
در جریان نهضت مشروطه، شورای علمایی در نظر گرفته شد تا بر قوانین خروجی از شورای ملی، نظارت کند. البته این امر محقق نشد؛ یعنی فضای سلطنتی و فشارهای وارده از سوی روشنفکران، مانع از این اتفاق شد تا مجتهدان برگزیده بتوانند به وظایف خود عمل کنند.
در انقلاب اسلامی، این تجربه بزرگ احساس و در قانون اساسی گنجانده شد که شورایی متشکل از فقها و حقوقدانان برای جلوگیری از انحراف قوانین از شرع مقدس و قانون اساسی شکل گیرد؛ پس هدف اصلی این شورا که عنوانش شورای نگهبان شد، حفاظت و حراست از قوانین بود تا متوجه انحراف از شرع مقدس و قانون اساسی شود و از آن جلوگیری کند. بخش مربوط به قانون اساسی به معنایی دیگر، ناظر بر منحرف نشدن از شرع بوده و این امر موضع خاص ملت برای اسلامی بودن حکومت بوده است.
اگر بخواهیم عملکرد شورای نگهبان را در طول 40 سال اخیر ارزیابی کنیم، میتوان گفت این شورا تا حد زیادی توانسته است موفق عمل کند و این امر، یکی از نقاط درخشان انقلاب اسلامی بهشمار میرود. هرچند انحرافاتی جزئی در مسیر قوانین و مقررات وجود دارد؛ اما وضعیت میتوانست به مراتب بدتر از آن باشد. به عبارتی دیگر، شورای نگهبان مانع بسیاری از انحرافات در کشور شده است.
وظیفه دیگری که بر عهده شورای نگهبان گذاشته شده، بحث نظارت بر انتخاباتهاست. تا مدت زیادی، اختلافی بر سر این موضوع وجود نداشت. از وقتی جناحهای سیاسی متعدد و نظرات مختلف درباره چگونگی اداره کشور شکل گرفت و برخی از افراد دچار تغییرات نظری شدند و حتی از انقلاب فاصله گرفتند، بحثهایی بر سر نظارت استصوابی شورای نگهبان به وجود آمد؛ چراکه افراد فاصله گرفته از مبانی انقلاب میخواستند مسندهای سیاسی کسب کنند؛ اما شورای نگهبان به وظیفه ذاتی خود برای حراست از شرع مقدس و قانون اساسی عمل کرده و مانع این امر میشد. اگر بخواهیم مسئله نظارت بر انتخاباتها را نیز ارزیابی کنیم، باید بگویم 70 تا 80 درصد توانستهاند به وظایف خود در این زمینه عمل کنند.
شورا بسیار کارآمدتر از نمونههای مشابه در سایر کشورهاست
*اشاره کردید شورای نگهبان در حوزه نظارت بر انتخاباتها، 70 یا 80 درصد موفق بوده است. 20 تا 30 درصد ایراد را ناشی چه از مسائلی می دانید؟
کیان: قبل از بررسی عملکرد شورای نگهبان، باید به این نکته اشاره کرد مسیر طی شده در نظام اسلامی توسط شخصیتهایی که در معرض انتخاب مردم قرار دارند، با کشورهای دیگر بسیار متفاوت است. در میان شخصیتهای سیاسی تغییر و تبدل داریم، یک ملاک اسلامی وجود دارد که افراد را بدون داشتن مدرک محکمهپسند، قضاوت نمیکنیم.
انقلاب ما نوپاست و شخصیتهای سیاسی تغییرات سینوسی زیادی داشتهاند. برخی افراد از نزدیکان نهضت یا رهبری نهضت بودند؛ اما نظرات آنها پس از چند سال با تغییرات جدی همراه شد. وقتی این شخصیتها، چرخشهای بسیار زیادی دارند و کماکان میخواهند به هر نحو ممکن در مسند قدرت قرار گیرند، شورای نگهبان باید از رأی و تصمیم مردم حراست کند.
اگر در بستر تاریخی بخواهیم بحث کنیم، شورای نگهبان بعد از دفاع مقدس و مجلس سوم و چهارم با برخی از این چهرهها، برخورد کرده است؛ از آنجا بود که بحث نظارت استصوابی مطرح شد و کم کم محافلی که در حال طراحی نفوذ جریانی به انقلاب بودند، فهمیدند سد بزرگی در مسیر آنها شکل گرفته و تصمیم به تخریب شورای نگهبان گرفتند.
در موضوع نظارت بر انتخاباتها، بخشی از انتقادات من به شورای نگهبان، به بحث شفافیت معطوف می شود؛ شفافیت لازم در اطلاعرسانی و شاخصها وجود ندارد و این مسئله باید اصلاح شود. شفافیت مورد تأکید مقام معظم رهبری است و هر چقدر شفافیت بیشتر باشد، دست جریان انقلابی و شورای نگهبان در پاسخگویی بازتر است و فضا برای شبههافکنی دشمنان کمتر میشود.
نکته دوم این است که اگرچه ما شورای نگهبان را از لحاظ ایمانی و اعتقادی شجاع و قاطع میدانیم؛ مخصوصاً در 7 یا 8 سال گذشته، مواردی بوده که از شورای نگهبان حرکت انقلابی قویتری انتظار داشتهایم.
اکنون در فضای دولت و مجلس اشکالاتی وجود دارد. میبینیم حالا به این نتیجه رسیدهاند که مدارکی بر علیه یک فرد وجود داشته است، ادعایی را فردی مطرح کرده و آن ادعا ثابت شده است. اگر این ادعا در 30 سال گذشته در مورد یک فرد وجود داشته، شورای نگهبان چگونه آن فرد را تأیید کرده است؟
شورای نگهبان 70 تا 80 درصد عملکرد خوبی داشته است، بهگونهای دیگر میتوان گفت شورا بسیار کارآمدتر از نمونههای مشابه در سایر کشورهاست؛ اما انتظارات از شورای نگهبان تراز انقلاب اسلامی بیشتر است. البته ممکن است در برخی از مواقع مصلحتاندیشیهایی وجود داشته باشد؛ اما شورای نگهبان باید دقیق و قاطع عمل کند و قطعاً مردم نیز از این قاطعیت حمایت خواهند کرد.
* آیا سیستم فعلی رد صلاحیتها برای نظام هزینهآفرین نیست و منجر به اپوزیسیونسازی نمیشود؟
کیان: قطعاً سیستم فعلی هزینه دارد و اپوزیسیونسازی میکند؛ اما نکته این است که نظام اسلامی شفاف عمل میکند. نظامهای غربی به شفافیت جمهوری اسلامی نیستند؛ ضمن اینکه افراد محدودی اجازه حضور در بستر انتخاباتها را دارند و البته مدعی آزادی نیز هستند. آنچه غربیها درباره آزادی و شفافیت ادعا میکنند، حقیقت ندارد. به عنوان مثال وقتی به انتخابات آمریکا نگاه میکنید، متوجه میشوید 200 یا 250 سال است انتخابات ریاست جمهوری و مجلس برگزار میشود؛ اما آیا غیر از 2 حزب جمهوریخواه و دموکرات، فردی توانسته به ریاست جمهوری یا نمایندگی مجلس برسد؟ این موضوع انحصار محسوب میشود. پس سیستم پیچیده است؛ اما در نهایت انحصار دارد.
نظام اسلامی شفاف عمل میکند و میگوید طبق قانون، نهادها و مجموعههایی وجود دارند که باید اسناد و مدارک را بررسی کنند. برخی از شبهاتی که نسبت به شورای نگهبان وجود دارد، نتیجه فضاسازیهای دشمن است و این مسئله را باید در نظر گرفت.
نبود شفافیت در تصمیمات شورای نگهبان
مظاهری: مقام معظم رهبری از شورا خواستهاند که با شفافیت بیشتری عمل کنند و عبارات مختلفی که دارای کژتابی است یا برداشتهای مختلفی از آن صورت میگیرد، مثل عبارت رجل سیاسی، شفافتر شوند.
این مسأله معضل بسیاری از نهادهای دیگر کشور ما نیز هست که متأسفانه به رسانه بها نمیدهند یا گزارشهای خوبی به مردم ارائه نمیشود و همین امر سبب ایجاد ظن و گمانها و سؤالات مختلفی در اذهان عمومی میشود و بستر را فضا میسازد تا سودجویان و کسانی که قصد بهرهبردای سیاسی دارند، بتوانند از این فضا استفاده کنند و به اهداف سیاسی دست پیدا کنند.
در سالهای اخیر، کدخدایی مرتباً در فضای دانشجویی و فضای مجازی حضور داشته و صحبتها و پاسخهایی که به عموم مردم در این فضا داده، نشان دهنده این است که این عزم وجود دارد که شورای نگهبان به سمت شفاف سازی عملکرد خود برود و فعالیتها و اقدامات خود را توجیه کند. در جلسات دانشجویی هم به ندرت دیده میشود که دانشجویان سوالی از اعضای شورای نگهبان داشته باشند و بعد از دریافت پاسخ قانع نشوند.
* در ابتدای صحبتهایتان به این نکته اشاره کردید مردم رأی دادهاند و انتخاب کردهاند که کشور، اسلامی باشد؛ پس شورای نگهبان باید حضور داشته باشد تا از مبانی اسلامی صیانت کند. در این شرایط آیا شورای شهر فارغ از نظام اسلامی تعریف میشود؟ چون شورای نگهبان بر انتخاباتهای مختلف از جمله ریاست جمهوری، مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی نظارت دارد؛ اما بر شورای شهر نظارتی ندارد.
کیان: نظارت مجلس شورای اسلامی، رکنی از نظام است و در این موضوع بحثی وجود ندارد. موضوع این است که عملکرد نظارتی مجلس، ناکارآمد بوده و عملکردها نشان میدهد این سیستم، کارآمدی مناسب را ندارد؛ مسائلی از جمله مفاسد و ناکارآمدیها در شورای شهر، این موضوع را به خوبی نشان میدهد. پس برای ایجاد فضای اتحاد نظارتی، منطقی است همه نظارتها یکجا متمرکز شود و هم بهدلیل ناکارآمدیهای موجود، بهتر است شورای نگهبان بر انتخابات شورای شهر نیز نظارت داشته باشد.
انتخابات شورای شهر بدون نظارت استصوابی ناکارآمد بوده است
*برخی مدعی هستند که شورای نگهبان در برخی از مواقع دچار مصلحت اندیشی میشود؛ نظر شما در این رابطه چیست؟
مظاهری: دانشجویان به صراحت در خصوص مصلحت اندیشی از شوای نگهبان سؤال کردهاند؛ به عنوان مثال پرسیدند که به نظر میرسد شورای نگهبان میخواهد فضای انتخاباتها را برابر کند؛ یعنی از هر جناحی دو یا سه نفر را تأیید صلاحیت کند که برابری وجود داشته باشد؛ این مسأله را دانشجویان از شورای نگهبان سؤال کردند؛ توضیحاتی که کدخدایی در نشست سال پیش خود با اعضای اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل داشتند قانع کننده بود.
یکی از مشکلات اصلی ما بحث شفافیت است. در فضای اتحادیه هم تلاش کردهایم که این مسأله را مطرح کنیم؛ نیاز است در برخی از رفتارها و ساختارها نوگرایی اتفاق بیافتد که این نوگرایی در حوزه اطلاعات در شفافیت دیده میشود. به عبارت دیگر، اگر بناست شرایط کشور و فضای نظام اسلامی و عملکرد حاکمیت بهتر شود، باید شفافیت تحقق پیدا کند. در این خصوص قوانین متعددی وجود دارد اما هنوز آنطور که شایسته است به آن بها داده نمیشود.
کسی که میخواهد نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود، باید یک رجل سیاسی باشد؛ یک رجل سیاسی مسئولیتهای مختلفی در حاکمیت داشته است؛ اما ما تصویر دقیقی از فعالیتهای پیشین این افراد در دست نداریم که تا چه اندازه موفق یا ناموفق بودهاند. این شفافیت وجود ندارد فردی که مسئولیت گرفته، روز اول مسئولیتش چقدر دارایی داشته و روز بعد از مسئولیتش چقدر دارایی دارد؟
در ایام انتخاباتها این صحبتها در خصوص بسیاری از مسئولین مطرح میشود؛ اما چه زمانی قابل اثبات است؟ چه زمانی برای مردم قابل قبول است؟ وقتی که شفافیت وجود داشته باشد. شفافیت در خصوص عملکردها و وضعیت مالی میتواند کار شورای نگهبان را راحتتر کند. چراکه آنوقت قضاوتها معطوف به شورای نگهبان نمیشود.
مسأله دیگری که در فضاهای سیاسی مطرح است، بحث نظارت استصوابی است. ما باید ببینیم که هجمه به این موضوع از جانب چه کسانی است؟ اتاق فکر آن کجا است؟ چه رسانههایی به آن میپردازند؟ چه کسانی معتقدند که از این بابت متضرر شدهاند؟ اینها افرادی هستند که در انتخابات دور گذشته مجلس، بیشترین توفیق را داشتهاند. در انتخابات شورای شهر اخیر هم این جماعت بیشترین توفیق را داشتند؛ در شرایطی که نظارت شورای نگهبان هم در کار نبود.
انتخابات شورای شهر به عنوان یک نمونه انتخاباتی است که بدون نظارت شورای نگهبان برگزار شده و مشاهده میکنیم روزی نیست که خبر فساد و زد و بند غیرقانونی از اعضای شورای یک شهر نشنویم. در تهران هم عملکرد و تصمیمگیریهای اعضای شورای شهر مشخص و روشن است.
مردم میتوانند به سادگی به نتیجه برسند که انتخابات بدون نظارت استصوابی چه وضعیتی را به ارمغان میآورد. کار به جایی رسیده است که بسیاری معتقدند که باید نوع نظارت بر انتخابات شورای شهر تغییر کند و شورای نگهبان هم باید در قبال انتخابات شورای شهر نیز اقداماتی انجام دهد. چراکه مردم موفقیت شورا را در امر نظارتی، در طول سالهای گذشته دیدهاند و بعید به نظر میرسد که مردم با موجهایی که از جانب اتاق فکرهای خاص طراحی میشود، همراه شوند.
جناحها عملکرد بدشان را برعهده شورای نگهبان میگذارند
*برخی از جریانها، در مواجهه با انتقاداتی که به آنها مطرح میشود، مدعی هستند که نفرات سطح اول ما رد صلاحیت شدهاند و نفرات سطح سوم را معرفی کردهایم؛ پس نباید از انتظاری وجود داشته باشد. چرا شورای نگهبان نباید همان نفرات سطح اول آنها را تأیید صلاحیت کند؟ یا اگر نفرات سطح اول شایسته رد صلاحیت هستند، چرا نفرات سطح سوم که دنباله رو افکار آنها هستند، تأیید صلاحیت میشوند؟
مظاهری: افراد با رفتار و عملکرد خودشان قضاوت میشوند و اگر کسی محکوم میشود، به خاطر قیافه یا اسمش نیست؛ برای رفتار و تصمیم و عملکرد اوست. قطعا افراد هم باید نتیجه رفتارها و تصمیمات خود را بپذیرند. بنابراین صرف اینکه به فردی علاقهمند باشند یا از نظرات فرد یا گروهی حمایت کنند، دلیلی برای رد صلاحیت افراد نمیشود.
تاریخ انقلاب اسلامی در طول سالها نشان داده که ما هیچ وقت نمیتوانیم به کسی صددرصد اعتماد کنیم؛ چون تغییرات کاملاً محتمل و ممکن است که افراد به یکباره با تغییرات عمدهای مواجه شوند که نمونه آنها را هم کم ندیدهایم. بنابراین افراد نه با سلایقشان بلکه با عملکردشان قضاوت میشوند. به نظرم اینکه بخواهیم کم کاری و بد عمل کردن خودمان را با بازیهای سیاسی توجیه کنیم ، عذر بدتر از گناه است.
دین ما میگوید کسی که توانمندی نداشته باشد اما یک مسئولیتی را بپذیرد یا خود را برای پذیرش آن مسئولیت معرفی کند، بیتقوا است.
این افراد به واسطه تبلیغات یک گروه و جناح سیاسی توانستهاند توفیق کسب کرده و رأی بیاورند؛ گروهها و لیستها چگونه بسته میشود؟ شواهد نشان میدهد که جریان سیاسی، بدون نگاه کردن به صلاحیت افراد، آنان را در لیست خود قرار داده است. مردم هم به آن ها اعتماد کردهاند و اکنون هم نتیجه اعتماد خود به این افراد را میبینند.
ما در تاریخ انقلاب اسلامی مجلس ششم را هم دیدهایم؛ برخوردها و هزینههایی که برای کشور به وجود آمده و سرنوشت بعضی از نمایندههای افراطی که آن زمان در مجلس بودند را هم درحال حاضر مشاهده میکنیم. پس اولا، نسبت به افراد با پیش فرض ذهنی صحبت نمیکنیم؛ بلکه بنا بر عملکردشان نظر میدهیم. ثانیا، اینکه برخی از افراد میخواهند ناکارآمدی خود را به گردن شورای نگهبان بیاندازند، به هیچ عنوان پذیرفته نیست و مردم هم کاملا هوشیار هستند و متوجه این مسائل میشوند.
*اشاره داشتید که باید از جانب شورای نگهبان بر انتخابات شورای شهر هم نظارت صورت بگیرد. استدلال شما این بود که عملکردها نشان داده است که سیستم فعلی نظارت بر شورای شهر جوابگو نیست و از طرف دیگر سیستم نظارتی شورای نگهبان که بر مجلس شواری اسلامی و خبرگان و انتخابات ریاست جمهوری اعمال میشود، موفق بوده است. در صورتی که ما مجلسهایی را داشتهایم که توسط شورای نگهبان تأیید صلاحیت شدهاند و کارآمدی نداشتهاند؛ در مقابل در برخی از مواقع هم دیده شده که شورای شهری که توسط شورای نگهبان تأیید نشده کارآمدی داشته و مردم هم از آن راضی بودهاند.
مظاهری: دو نکته وجود دارد. اولا من اعتقاد ندارم که این نظارت باید از جانب شورای نگهبان باشد یا نباشد. صرفاً زمزمههایی وجود دارد که میگویند بهتر است نظارت قویتری بر شورای شهر صورت بگیرد.
قصد مقایسه در فضای عام نداریم؛ بالاخره مردم انتخاب و چهرههای سیاسی مختلف حضور پیدا میکنند و از مردم رأی میگیرند. نقد ما نسبت به کسانی است که در پاسخ به ضعف عملکرد نمایندگان و افرادی که از آنها حمایت کردهاند و آنها را به کرسیهای شورای شهر و مجلس رساندهاند، نظارت استصوابی را دلیل این کم و کاستی و ضعف معرفی میکنند. مساله این است منتقدان نظارت استصوابی در جایی هم که نظارت استصوابی وجود ندارد، کاری انجام ندادهاند و خیری به مردم نرساندهاند. نکته اینجاست؛ و گرنه قصد مقایسه این فضاها را نداریم. چراکه انتخاب مردم بوده و انتخاب مردم هم از مسائل مختلف سیاسی، رسانهای نشأت میگیرد. اما یک سری از افراد با وقاحت تمام میآیند و بحث نظارت استصوابی را زیر سؤال میبرند. یکی از استدلالهای آنها هم این است که اگر شواری نگهبان نمایندگانی که سطح یک ما را تشکیل میدادند، رد صلاحیت نمیکرد، الآن فضا طور دیگری بود و اوضاع بهتر از این میشد. این کارها بیشتر به خاطر این است که بر ضعف کسانی که به عنوان نماینده راهی مجلس شدهاند سرپوش بگذارند.
مدعیان تقلب در انتخابات 88 با قلدری رسانهای قصد پیش بردن کار خود را دارند
* نظارت بر انتخابات توسط شورای نگهبان انجام می شود؛ اما برگزاری انتخاباتها به عهده دولتهاست. این مسئله باعث شده تقریباً همواره دور دوم انتخابات محل اشکال قرار بگیرد؛ چون دولت مستقر برگزار کننده انتخابات بوده، جناح بازنده مدعی شده ایراداتی به انتخابات وارد است.
کیان: برگزاری انتخابات بر اساس قانون اساسی به عهده وزارت کشور است؛ البته تغییر این موضوع به بازبینی قانون اساسی احتیاج دارد که خودش بحث مفصلی است؛ اما نکتهای که باید به آن توجه شود این است که بحثهای مربوط به انتخابات و ادعاهای تقلب از چه زمانی شروع شد و چرا قبل از آن وجود نداشت؟ از سال 84 فردی انتخاب شد که تقریباً به جناحهای سیاسی تعلق نداشت؛ البته این موضوع فارغ از بحثی است که بعدها چه اتفاقاتی برای او افتاد و در اینجا صرفاً بحث انتخاب را ارزیابی میکنیم.
در سال 84 اعتراضاتی جزئی مطرح و این مسئله در سال 88 بسیار گستردهتر شد و به فتنه 88 انجامید. اکنون نیز میبینیم افرادی که مدعی تقلب در انتخابات هستند، باز هم توانایی دفاع از ادعای خود را ندارند و فقط میخواهند با قلدری رسانهای کار خود را پیش ببرند.
اساساً دولت، انتخابات را اجرا میکند؛ اما بدنه اجرایی، بدنه مردمی است. این یک نظر کارشناسی است و افراد مختلفی که در سطح اجرایی انتخابات بودهاند، این موضوع را تأیید میکنند که در کشور ما، به جهت تعدد مأخذ اجرایی، امکان تخلفات گسترده وجود ندارد.
در سال 84 عدهای آمدند و به صورت گستردهتر در سال 88 ادعای تخلف را مطرح کردند. این موضوع به سازوکار انتخابات مربوط نیست؛ بلکه به انگیزه و هدفی سیاسی ارتباط داشت و جناحی که نتوانست رأی مردم را کسب کند و تقوای مناسب برای پذیرش نتیجه انتخابات را نیز نداشت، کشور را تا لبه پرتگاه پیش برد و ماهها مشکل ایجاد کرد.
ما در سال 92 نیز دیدیم که این انتخابات را مجدداً همان دولت برگزار کرد و فردی که رأی آورد، به دولت مستقر نزدیک نبود؛ در آن زمان کسانی که رأی آوردند دیگر سکوت کردند و حرفی نداشتند. افرادی که اینگونه نظام را متهم می کنند، معمولاً انگیزههای سیاسی دارند. در دنیا نیز 10 یا 12 سال است که این روشی ایجاد شده که در آن اگر دولت و نمایندگان مد نظر آنها در انتخابات پذیرفته شدند، نتیجه را قبول میکنند؛ اما اگر رأی نیاوردند اعلام میکنند حتماً تقلب شده و با گردنکلفتی و قلدری رسانهای این دروغ را فریاد میزنند.
معتقدیم قوه قضاییه در نظام اسلامی باید خیلی بهتر عمل میکرد و پیشتر در این حوزه ضعفهایی وجود داشته است. مشاهده کردهایم آقایی بعد از 10 سال میآید و ادعای 8 میلیون تقلب در آرا را مطرح میکند؛ میرود در دادگاه داد و فریاد خود را انجام میدهد و در بیرون از دادگاه نیز جنجال رسانهای خود را برپا میکند؛ اما با محکومیتی جزئی مواجه میشود. این اتفاق عبرتزا نیست؛ یعنی آنها احساس میکنند هر وقت کم آوردند، میتوانند با سر هم کردن این قبیل حرفها، اساس نظام را زیر سؤال برده و بعد هم با فشار رسانهای، کار خود را پیش ببرند.
در اینجا باید قوه قضاییه وارد شود و آنها را سرجای خود بنشاند. اگر یک بار با این نیروهای سیاسی درست برخورد شود، دیگر کسی جرئت نمیکند که بخواهد اینگونه در ذهن مردم تشویش ایجاد کند. حال که به ایام انتخابات نزدیک میشویم، میبینیم بعضی جریانهای سیاسی مقابل صبر نادرست قوه قضاییه بدعادت شدهاند، باز آمدهاند و شبهه پراکنی میکنند. البته مردم نیز دیگر حرفهای آنها را باور نمیکنند.
*در پایان تصور میکنید که برای رسیدن به شورای نگهبان آرمانی، چه اقداماتی لازم است؟
مظاهری: در بیانیه گام دوم، یکی از رویکردهای اصلی متوجه جوانان و آیندهسازان کشور است؛ لذا لازم است که دستگاههای مختلف، نسبت به جوانان رویکردهای متفاوتی اتخاذ کنند. یکی از دستگاههایی هم که باید نسبت به این مسأله ورود پیدا کند، شورای نگهبان است. البته در شورای نگهبان کسی انتظار جوانگرایی به معنای اینکه فقها یا حقوقدانان از میان افراد کم سن و سال انتخاب شود را ندارد؛ چون حساسیتهای کار شورای نگهبان، نیازمند تجربههای قوی است. اما نکته مهم این است که در سایر فضاها، مثل فضای رسانهای شورا که پیشتر به آن اشاره شد، یا مباحث دیگری مثل پرورش و آموزش دانشجوها و جوانانی که از الآن بتوانند درک درستی نسبت به قانون اساسی، قانونگذاری، انطباق قانون با وظایف شورای نگهبان، نظارتهای درست بر انتخاباتهای مختلف داشته باشند، ورود پیدا کند. البته این کارها در شورای نگهبان شروع شده است.
باید بتوانیم در کنار کارشناسان، از دانشجویان و جوانانی که پتانسیل خوبی دارند هم در جاهای مختلف شورای نگهبان استفاده کنیم. این حرکت هم به رشد کشور کمک میکند و هم به اینکه نیاز نباشد که خیلی از تجربهها و آزمون و خطاهای اعضای شورا را مجددا در دورههای بعد تکرار کنیم.
ما در گام دوم با یک فضای جدیدی در کشور مواجه هستیم و انتظار این است که در این فضا هم شورای نگهبان بتواند نقش کم نظیر خود را ادامه دهد و تقویت کند. به هر صورت ممکن است ابهاماتی در ذهن مردم وجود داشته باشد و اینها نیازمند پاسخ دادن است. البته مجددا میگویم که اقدامات خوبی در این رابطه شروع شده است که نمونه آن جلسه آقای کدخدایی با یکی از هنرمندان سینما بود. این اتفاقات باید تداوم داشته باشد و شورای نگهبان همواره سعی داشته باشد که افکار عمومی را اقناع و توجیه کند.
رسانه در شورای نگهبان تقریباً شوخی است
کیان: ابتدا باید بگویم شورای نگهبان میتواند بسیار شجاعتر عمل کند. مردم انتظار دارند شورای نگهبان تا جای ممکن تعارف نداشته باشد؛ چراکه مردم بعدها توضیح میخواهند. این شجاعت هرچه بیشتر باشد، بهتر است.
نکته دوم اینکه جایگاه شورای نگهبان، جایگاه مجمع تشخیص مصلحت نظام نیست. وظیفه اعضای شورای نگهبان این است که طبق قانون عمل کنند؛ جایگاهی که قرار است مصلحتها را تشخیص داده یا در صورت اتخاذ تصمیم در شورای نگهبان آن را تغییر دهد، جایگاه رهبری است و قانون اساسی نیز این موضوع را پیشبینی کرده است.
البته شاید بگویند ما مصلحت اندیشی نداشتهایم؛ اما به هر صورت در دور و اطراف حرفهایی مطرح شده که میگویند این اتفاق رخ میدهد. نکته دیگر بحث شفافیت است؛ هرچه شفافیت بیشتر، شاخصها روشنتر و برای مردم قابل توضیح و توجیه باشد، بهتر است.
بحث کارهای رسانهای شورای نگهبان نیز موضوعی دیگر است، متأسفانه در قوه قضاییه چنین مشکلی را داشتیم. رسانه در شورای نگهبان و در برخی نهادهای دیگر، تقریباً شوخی است. در همین راستا باید تدبیر رسانهای اندیشیده شود. اینکه سخنگوی شورای نگهبان در شبکههای اجتماعی حاضر میشوند و با جوانان جلساتی را برگزار میکنند، بسیار خوب است؛ اما در حقیقت یک اتاق فکر رسانهای به منظور اقناع افکار عمومی لازم است.
به عنوان نکته پایانی باید به بحث شورای نظارت بر سیاستهای کلی اشاره کنم که در مجمع تشخیص مصلحت نظام ایجاد شده است. این شورا بازوی اعمال نظارت رهبری به عنوان سیاستهای کلی بر قوانین محسوب میشود. نظر این شورا به نوعی نظر رهبری تلقی میشود؛اگر این شورا بگوید یک قانون با سیاستهای کلی نظام در تعارض است، گویی رهبری این نکته را گفته است. در موضوع لوایح استعماری FATF شورای نظارت گفته بود این لایحهها مخالف سیاستهای کلی نظام است. در مقابل شورای نگهبان آنها را به نظر شورای مشورتی مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع میداد؛ گویی رهبری نظر دادهاند و شورای نگهبان باید آن را رد میکرد. اینکه میگوییم شورای نگهبان باید شجاعتر عمل کند، باعث میشود تکلیف برخی از مسائل مشخص شود، معتقدیم در گام دوم، سرعت حرکت انقلاب روی دور تند افتاده و در چنین شرایطی دیر نباید بحث برخی مصلحت اندیشیها مطرح باشد.
انتهای پیام/