آیا امارات تسلیم واقعیت ها می شود؟

امارات متحده عربی پس از سال های جاه طلبی منطقه ای و اجرای استراتژی های فراتر از ظرفیتش، به نظر می رسد در حال چرخش در سیاست خارجی و در پیش گرفتن رویه های رئالیستی است.

به گزارش گروه بین الملل ایسکانیوز، به عنوان یک اصل مورد پذیرش جهان سیاست و قدرت، کشورها باید براساس توانمندی ها و محدودیت هایشان وارد روابط منطقه ای و بین المللی شوند. به عبارت بهتر مراکز تصمیم گیری کشورها باید همواره گوشه نگاهی به ظرفیت های ژئوپولتیکی و عمق استراتژیکی، محدودیت های جمعیتی، ائتلاف های منطقه ای و موازنه قوا و عواملی از این دست داشته باشند.

درصورتی که کشوری خارج از ظرفیت و توانمندی های و بدون در نظر گرفتن محدودیت هایش، وارد بازی های مخاطره آمیزی شود قطعا در میان مدت و بلند مدت نمی تواند هزینه های این اقدامات را مدیریت کند و یا باید با عدول از این سیاست ها به راهبردهای مبتنی بر قدرتش بازگردد یا اینکه منتظر فروپاشی خود باشد به نظر می رسد این داستان بدیهی حال و حکایت این روزهای کشور ذره ای امارات متحده عربی است.

بازی در میدان بزرگان

امارات متحده تصور می کرد با پیشرفت در عرصه ژئواکونومیکی می تواند این الگو را به سیاست ژئوپولتیکی و ژئواستراتژیکی نیز تسری دهد حال آنکه بازی در این میادین نیازمند عمق استراتژیک گسترده، جمعیت و نیروی نظامی کارآمد و قابلیت های ایدئولوژیکی است به همین دلیل آنان دچار یک خطای محاسباتی شدند و بدون پشتوانه عینی وارد بازی بزرگان قدرت در خاورمیانه شدند.

در ابتدا آنان با استفاده از تکنیک های خبری و جنگ رسانه ای و همچنین حمایت های غرب توانستند پیشروی هایی کوچکی در سوریه و یمن داشته باشند اما کمک کم ورق بازی بازگشت و امارات با واقعیت هایی تلخی روبرو شد. به ویژه آنکه یمن از یک صید ساده به باتلاقی همه جانبه برای آنان و عربستان تبدیل شد.

کم کم سایه پهپادهای یمنی در آسمان امارات ظاهر شد و تمام دستاوردهای اقتصادی این کشور نیز در معرض تهدید قرار گرفتند. این مساله با افزایش تلفات نظامیان اماراتی، هزینه های سرسام آور جنگ یمن و بعدها تنش در خلیج فارس و حمله به نفتکش ها به اوج خود رسید.

در کنار این عوامل منطقه ای، سرمایه گذاری بین المللی امارات و عربستان نیز نتیجه جز نا امیدی برای آنان نداشت. این دو کشور انتظار داشتند آمریکا سیاست مهار ایران به عنوان مهمترین رقیب منطقه ای آنان را به طور جدی عملیاتی کند اما قاطعیت و مقاومت ایران، واشنگتن را به بازبینی در سیاست های خود واداشته است.

خارج از این نیز «دونالد ترامپ» در در روز 24 ژوئیه در توئیتی آب پاکی را روی دست دو متحد عرب خود ریخت. ترامپ با تاکید بر اینکه چین 91 درصد و ژاپن 62 درصد نفت خود را از تنگه هرمز وارد می کنند گفته بود چرا آمریکا از این تنگه حفاظت کند؟

نظر به آنچه گفته شد امارات در یک بن بست تصمیم گیری قرار گرفت و باید فورا برای برون رفت از آن تلاش می کرد. به نظر می رسد آنان به جای تداوم سیاست های پیشین، بازبینی در آنان را در دستور کار قرار دادند.

چرخش تدریجی اما پیوسته

اولین نشانه های چرخش امارات از یمن آغاز شد. خبرگزاری رویترز به نقل از یک مقام عالی رتبه اماراتی نوشت که خارج کردن برخی از نیروهای نظامی این کشور از یمن در هفته های اخیر با هماهنگی عربستان سعودی و طبق برنامه ریزی یک سال قبل انجام شده است.

این خبر را خبرگزاری فرانسه نیز تائید کرد و به نقل از یک مسئول اماراتی نوشت که ابوظبی تصمیم گرفته است راهبرد خود در یمن را «از جنگ به صلح» تغییر دهد. پس از انتشار این خبرها، امارات متحده عربی به طور رسمی خروج نیروهایش از یمن را اعلام کرد.

پس از این اقدام، روزنامه «الاخبار» در گزارشی فاش کرد که پس از هراس امارات از نیروهای انصارالله، ابوظبی تصمیمی راهبردی گرفته‌ و برای دور کردن این خطر از خود، دست به دامن تهران و مسکو شده است. الاخبار همچنین گزارش داد که پس از انفجارهایی که کشتی‌های تجاری و نفتکش‌ها در بندر «فجیره» امارات را هدف قرار داد، هیاتی امنیتی از امارات به ایران سفر کرده است اما پاسخ سرد تهران روبرو شده اند. اگرچه این خبر هیچ گاه تائید یا رد نشد اما پس از چند روز یک هیات دیگر اماراتی به طور رسمی پس از شش سال از تهران دیدار کرد.

یک هیات هفت نفره از مقامات ارشد گارد ساحلی امارات در خصوص همکاری مرزی دو کشور، تردد اتباع و ترددهای غیر مجاز یا بدون اطلاع و تسهیل و تسریع تبادل اطلاعات طرفین با مقامات ایرانی رایزنی کردند.

در همین ارتباط نیز وبگاه «دبکا» وابسته به اسرائیل نیز مدعی شد که عربستان و امارات تماس‌های مخفیانه در رابطه با امنیت کشتیرانی در خلیج فارس با ایران برقرار کرده‌اند. دبکا در ادامه می افزاید امارات و عربستان به این نتیجه رسیده‌اند که اهداف دونالد ترامپ، در رابطه با ایران با اهداف ریاض و ابوظبی تطابق و همخوانی ندارد.

این رسانه صهیونیست در ادامه با اشاره به سفر اخیر هیات اماراتی به تهران آورده است، مسئولان اماراتی در دیدار با مسئولان ایرانی در رابطه با مسأله امنیت کشتیرانی در خلیج فارس، تنگه هرمز و تنگه باب المندب بحث و گفت وگو کردند.

سخن آخر

تاکنون نیز به صورت قعطی نمی توان درمورد چرخش و یا حتی بازبینی سیاست های منطقه ای امارات متحده سخن گفت زیرا همچنان پارامترهایی وجود دارند که ما از این برداشت و تفسیر دور می کنند اما با این حال زمانی که پازل های مبهم قدرت و سیاست در خاورمیانه را کنار همدیگر قرار می دهیم می توانیم به این مساله اذعان کنیم که امارات در مسیر یک چرخش بزرگ قرار دارد.

به نظر می‌رسد هم امارات و هم عربستان پس از صرف صدها میلیارد دلار و آتش افروزی در سوریه، یمن و خلیج فارس در برابر واقعیت‌های منطقه تسلیم شده‌اند آنان ابزارهای لازم برای تغییر موازنه قوا خاورمیانه را در اختیار ندارند و یا باید سهم منطقی خود از این موازنه را قبول کنند و یا با تداوم سیاست های رمانتیکی خود تمام داشته هایشان را از دست دهند.

هرچند باید منتظر ماند و دید اما شواهد امر نشان می دهد اماراتی ها با خروج آبرومندانه از این رقابت ها، تمایل دارند بازی بزرگان قدرت در خاورمیانه را ترک کنند و به ایفای نقش خود به عنوان یک بازیگر ذره ای بازگردند.

کد خبر: 1023668

وب گردی

وب گردی