به گزارش گروه بینالملل ایسکانیوز، چند روزی است حرف و حدیث های متعددی در مورد احتمال و امکان مذاکره ایالات متحده با جنبش انصارالله منتشر می شود. در همین راستا یکی از مقامات عالی رتبه وزارت خارجه آمریکا نیز از گفت و گو با طرف یمنی خبر می دهد.
این درحالی است که پیشتر عربستان و امارات با چراغ سبز کاخ سفید به یمن حمله کردند و تاکنون نیز واشنگتن مهمترین حامی لجستیکی و سیاسی این دو کشور است؛ بنابراین این چرخش احتمالی گمانهزنیهای متعددی درمورد اهداف و نیات ایالات متحده ایجاد کرده و این پرسش را مطرح می سازد که چه دلیل یا دلایلی باعث تغییر رویکرد واشنگتن شده و آیا این مسئله می تواند ابعاد و زوایای جدیدی به مناقشه پیچیده یمن ببخشد؟
آمریکا چرا راهبرد خود را تغییر می دهد؟
ایالات متحده امیدوار بود با حمایت از دو پراکسی خود در منطقه یعنی امارات متحده و عربستان سعودی بتواند معادله یمن را در کوتاه و یا میان مدت حل و فصل کند؛ بنابراین ضمن حمایت دیپلماتیک و سیاسی از لشکرکشی ائتلاف عربی به یمن به مهمترین حامی نظامی و لجستیکی آنان نیز بدل شد.
اما برخلاف برآوردهای اولیه، انصارالله نشان داد مقهور تجهیزات، قدرت و ثروت دشمنانش نخواهد شد و با سازماندهی نیروهای خود به مصاف آنان رفت.
اکنون پس از نزدیک به پنج سال همچنان بخش عمده یمن در کنترل جنبش انصارالله قرار دارد و با کشیده شدن جنگ به عمق خاک متجاوزان، امنیت ملی آنان در معرض تهدید قرار گرفته است. خبرگزاری بلومبرگ به نقل از منابع آگاه در این باره نوشت آمریکا در راستای تلاش برای برون رفت از گرداب جنگ یمن که از سال 2015 آغاز شده است، چاره ای جز توسل به مذاکره ندارد.
در کنار این عامل، اختلافات تاکتیکی و بعضا استراتژیک به ویژه در جنوب یمن، سایه سنگینی بر مناسبات عربستان و امارات ایجاد کرده است و همین مسئله نیز توانایی مانور و قابلیت عملیاتی آنان در مقابل انصارالله را کاهش داده است.
علاوه براین عامل، با تشدید درگیری های یمن این کشور با یک فاجعه بزرگ انسانی روبرو شده است تا جایی که سازمان ملل آن را «بدترین بحران بشری» لقب داده است؛ بنابراین افکار عمومی جهانی به ویژه در آمریکا از این جنگ حمایت نمی کند. قتل «جمال خاشقجی» روزنامه نگار منتقد سعودی در سال 2018 نیز باعث شد تا سیاستهای عربستان، به ویژه عملکرد این کشور در یمن خریدار چندانی در غرب نداشته باشد.
از آن زمان کنگره آمریکا دوبار تلاش کرده است تا هرگونه حمایت نظامی واشنگتن از عربستان را در جنگ یمن محدود کند؛ بنابراین دولت ترامپ تحت فشار شدید کنگره و افکار عمومی این کشور برای پایان دادن به مداخله در یمن و پذیرش واقعیت های این کشور است.
آیا مذاکرهای صورت گرفته است؟
در همین راستا «دیوید شنکر»، مدیر کل وزارت خارجه آمریکا در امور شرق نزدیک، در حال بازدید از پایگاه هوایی «الخرج» در نزدیکی ریاض (پایتخت عربستان) تاکید کرد که دولت ایالات متحده به شکل ویژه روی پایان دادن به جنگ در یمن متمرکز شده است.
شنکر بدون اشاره به زمان و مکان مذاکره با طرف یمن از گفت و گوی واشنگتن با انصارالله برای رسیدن به یک راه حل مورد قبول هر دو طرف خبر داد. درصورت صحت این مدعی، این اولین دیدار دولت آمریکا با نماینده جنبش مردمی یمن در چهار سال گذشته است. در پی اوج گرفتن بحران یمن، دولت «باراک اوباما»، رئیسجمهوری پیشین آمریکا در سال ۲۰۱۵ مذاکرات کوتاهی با انصارالله انجام داد.
با این حال «محمد البَخیتـی»، عضو دفتر سیاسی جنبش انصارالله یمن ادعای مقام آمریکایی مبنی بر اینکه بین آمریکا و این جنبش مذاکراتی صورت گرفته را تکذیب کرد. وی در گفتوگو با شبکه قطری الجزیره گفت که انصار الله یمن هیچ مذاکرهای با طرف آمریکایی نداشته است.
پیش از این نیز اما روزنامه «والاستریتژورنال» رسانه نزدیک به جمهوریخواهان در روز ۲۷ آگوست (پنجم شهریور) به نقل از منابع مطلع خبر داده بود که دولت «دونالد ترامپ»، تلاش می کند از یکسو میانجی مذاکرات محرمانه و مستقیمی میان سعودی ها با حوثی ها باشد و از سوی دیگر خود با انصارالله به صورت مستقیم گفت و گو کند.
این روزنامه اعلام کرده بود، که سفر شاهزاده «خالد بن سلمان» به آمریکا در زمانی انجام میشود که دولت «دونالد ترامپ» برای آغاز مذاکرات سرّی و مستقیم در سلطان نشین عمان در میان عربستان سعودی از یکسو و انصارالله از سوی دیگر برای پایان دادن به جنگ در یمن، کمر همت بسته است.
تاکنون به طور قطع نمی توان از مذاکرات دو طرف سخن گفت با این حال به نظر می رسد واقعیت های میدانی و دستیابی به یکسری از اهداف استراتژیک رویکرد آمریکا را تغییر داده است.
کاخ سفید به دنبال چیست؟
جنگ یمن نهتنها دستاوردی برای آمریکا در پی نداشته است؛ بلکه امنیت ملی عربستان، امارات و اسرائیل به عنوان متحدان منطقه ای این کشور در معرض تهدیدات بنیادین قرار گرفته است. اگرچه ارتش یمن در راستای مهار دشمن، حملاتی حساب و کنترل شده به عمق خاک عربستان انجام داده با این حال تاکنون از وارد کردن ضربات شدید و استراتژیک خودداری کرده است.
اما در این معادله اگر حملات عربستان و متحدانش ادامه داشته باشد احتمالا وجه دیگری به خود می گیرد و سراسر خاک عربستان و امارات نیز در معرض حملات موشکی و پهپادی سنگین انصارالله قرار می گیرد. این مسئله می تواند نه تنها امنیت ملی این کشورها را تهدید کند، بلکه ثبات اقتصاد سیاسی بینالمللی و انتقال نفت به بازارهای جهانی که غرب از آن سودمند است را نیز مورد هدف قرار دهد.
بنابراین هدف اول آمریکا جلوگیری از به هم خورد ثبات اقتصاد سیاسی بین المللی و همچنین جلوگیری از عدم توازن بیشتر قوا در خاورمیانه است. این مسئله پس از شکست نظامی متحدان آمریکا، تنها از مسیر توافق و مذاکره با انصارالله میسر خواهد بود.
در کنار این پارامتر، ایجاد اختلال در روابط راهبردی تهران- صنعاء یکی دیگر از اهداف آمریکا را شکل می دهد.
روزنامه «رای الیوم» چاپ لندن در این باره نوشت روابط دیپلماتیک میان صنعاء و تهران سبب شده است که گشایش روند مذاکره با انصارالله سرعت گیرد.
واشنگتن تلاش می کند با این اقدام خود روابط تهران و صنعاء را هدف قرار دهد و انصارالله را زیر کنترل قرار دهد. واشنگتن با پذیرش اصل مذاکره به دنبال دور کردن انصارالله از هرگونه تنش های منطقه ای است. با توجه به نگرانی های رژیم صهیونیستی از قدرت یابی انصارالله و گسترش روابط انصارالله با حزب الله و جریان های مقاومت فلسطین می توان گفت که واشنگتن در این زمینه امنیت دریایی در دریای سرخ و انصارالله را هم در نظر دارد.
با این حال کارشناسان حوزه سیاست براین باور هستند بازیگری که در عرصه میدانی و عملیاتی شکست خورده است نمی تواند در میز مذاکره دستورکارهای خود را به طرف مقابل تحمیل کند. آمریکا که هیچ ابزاری برای فشار به طرف مقابل در اختیار ندارد نمی تواند با تعارف های دیپلماتیک ورق بازی را به نفع خود بازگرداند.
در مقابل جنبش انصارالله به عنوان بزرگترین پیروز این نبرد بعید است به چیزی غیر از کنترل کلیه جغرافیای سیاسی یمن و پایان مداخله سیاسی و نظامی عربستان رضایت دهد. با این اوصاف به نظر می رسد شکست ایالات متحده در میدان نبرد این بار نیز در میز مذاکرات ادامه خواهد داشت.