۷ عنصر اصلی بازآفرینی نظام آموزشی در آمریکا/ روش‌های تدریس باید پاسخگوی نیاز نسل جدید باشد

حل مسئله، همکاری شبکه‌ای، افزایش روحیه سازگاری، تقویت ابتکار عمل، کنجکاوی و تخیل، تفکر انتقادی، دسترسی به اطلاعات و تجزیه و تحلیل آن از جمله عناصر اصلی بازآفرینی نظام آموزشی‌ مدارس در آمریکا است.

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، با پیشرفت علم و فناوری، سیاست‌گذاری‌ها در هر حوزه پس از مدتی نیازمند بازنگری است. تونی واگنر، نویسنده کتاب شکاف جهانی پیشرفت و رئیس یکی از دانشکده‌های هاروارد، معتقد است آموزش در کشور آمریکا نیز نیازمند بازآفرینی است. واگنر در مطالعات خود، نحوه آموزش‌های مدارس و چالش‌های آن را بررسی کرده است، وی در این تحقیق، نیازهای آینده صنعت را مشخص و بر اساس آن سرفصل‌های آموزشی را تعیین کرده است.

از جمله این سرفصل‌ها می‌توان به آموزش حل مسئله به دانش‌آموزان، همکاری در شبکه‌ها(کارگروهی) و تحت تأثیر قرار دادن دیگران، افزایش چابکی و روحیه سازگاری، تقویت ابتکار عمل و روحیه کار آفرینی، تفکر انتقادی(تاب‌آوری)، گسترش ارتباطات شفاهی و کتبی، قدرت تجزیه و تحلیل اطلاعات و تقویت حس کنجکاوی و تخیل آنان اشاره کرد.

حل مسئله به دانش‌آموزان

دانش آموزان باید پیش از ورود به بازار کار با چالش‌های آن آشنا شوند. به اعتقاد واگنر، حل مسئله نباید به صورت دستورالعمل و در چارچوب خاص به دانش‌آموزان آموزش داده شود، بلکه معلمان مدارس باید به سمت آموزش مهارت‌هایی حرکت کنند که دانش آموزان برای یافتن پاسخ و ایجاد راه‌حل‌های حل مسئله به آن‌ها نیاز دارند.

دانش آموزان برای اینکه بتوانند در‌ پروژه‌هایی با مقیاس بزرگتر موفق باشند، باید در دوران دبستان به ‌آن‌ها فرصت داد تا راه‌حل‌های مسائل را خودشان پیدا کنند.

برای آموزش حل مسئله بهتر است معلمان از روش «من انجام می‌دهم‌، تو انجام بده» استفاده کنند، یعنی در مرحله اول از دانش‌آموز بخواهند که یک مسئله را با روش‌ خود حل کند، خودشان نیز باید به‌طور همزمان در راستای حل مسئله تلاش کنند، اما نباید از روش‌های احتمالی که به ذهن دانش‌آموزان می‌رسد، استفاده کنند.

همکاری در شبکه‌ها و تحت تأثیر قرار دادن دیگران

در این مرحله دانش آموزان قادر خواهند بود تا با همکلاسی‌های خود همکاری کنند تا مطالب فرا گرفته شده را در ذهن خود به ثبت برسانند. معلمان باید در مورد نحوه اجرای آموزش این مهارت در کلاس‌های درس خلاقیت لازم را داشته باشند.

افزایش چابکی و روحیه سازگاری

دانش آموزان می‌توانند هنگام غلبه بر مشکلات، از ابزارهای مختلفی استفاده کنند. دانش آموزان این فرصت را دارند که مهارت‌های سازگاری خود را توسعه دهند، اما نحوه استفاده از این مهارت‌ها در‌مدارس مورد چالش قرار نمی گیرند. به گونه‌ای دیگر می‌توان گفت دانش‌آموزان یاد نمی‌گیرند چگونه باید از مهارتهایشان به طور واقعی در مسائل زندگی استفاده کنند. معلمان‌ باید در کلاس تلاش کنند تا مسئله‌ای ایجاد کنند و از دانش‌آموزان بخواهند با مهارت‌های خود و با استفاده از ابزارهای مورد نیاز، در راستای حل مسئله تلاش کنند.

تقویت ابتکار عمل

دانشجویان ما باید یاد بگیرند چگونه می‌توانند به خود انگیزه دهند. دانش آموزان باید یاد بگیرند که چگونه می‌توانند با تکیه بر قوه یادگیری خود ابتکار عمل را در خود تقویت کنند، با انجام این اقدام، آن‌ها بیشتر مایل به ابتکار عمل در زندگی خواهند بود. همچنین تلاش می‌کنند از قوه یادگیری خود نیز بیشتر استفاده کنند.

تاب‌آوری یا تفکر انتقادی

تاب‌آوری یا تفکر انتقادی مبحثی است که در آن دانش آموزان باید یاد بگیرند چگونه با نظرهای مخالف کنار بیایند. این مهارت به عنوان مهارت مکمل برای افزایش چابکی دانش‌آموزان شناخته می‌شود. دانش آموزان باید یاد بگیرند که شکست بخورند، بار دیگر برخیزند و دوباره راه‌های مختلف را امتحان کنند.

دسترسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات

در دهه 90 میلادی که هنوز استفاده از اینترنت در میان مردم رایج نبود، دانش آموزان مجبور بودند برای پاسخ به سوالات خود اطلاعات زیادی کسب کنند. زیرا به دست آوردن اطلاعات یا حتی دانستن وجود آن، نیازمند تلاش بیشتری است. اکنون دانش آموزان می‌توانند به راحتی اطلاعات مورد نیاز خود را با کمک اینترنت بیایند. دانش‌آموزان در مرحله دسترسی، تجزیه و تحلیل اطلاعات چگونگی دستیابی به اطلاعات مفید را یاد می‌گیرند. همچنین می‌آموزند چگونه با استفاده از ابزار لازم، اطلاعات مورد نیاز خود را از میان انبوه داده‌های موجود پیدا کرده و آن را تحلیل کنند.

کنجکاوی و تخیل

مهارت نهایی کنجکاوی و تخیل، یکی از مهارت های حیرت‌انگیزی است که می‌توان آن را به دانش‌آموزان القا کرد. در حال حاضر بسیاری از دانشجویان فقط به یادگیری مطالب اهمیتی نمی‌دهند. دانش آموزان و معلمان به آنها آموخته‌اند که هر آنچه که ارزش دانستن دارد باید برای آن زمان گذاشت، در نهایت دانسته‌های آنان از طریق آزمون مورد سنجش قرار می‌گیرد. با این طرز فکر، دانش‌آموزان تصور می‌کنند هر آنچه در آزمون نمی‌آید، ارزش وقت صرف کردن ندارد. برای مقابله با این امر ، تدریس مطالب باید به سمت آموزش مبتنی بر سؤال پیش رود که به جای یادگیری مطلب، بر طرح سوال و یافتن پاسخ برای آن متمرکز شده است.

مدارس نیازمند دوره جدید آزمایشی هستند

واگنر خاطرنشان می‌کند که نسل امروز در عصر دیجیتال عادت کرده است که از اینترنت برای گسترش دوستی، علاقه و یادگیری استفاده کند. به منظور ایجاد انگیزه و آموزش این نسل، باید در سیستم مدرسه از یک روش جدید استفاده کرد که پاسخگوی نیازهای نسل جدید باشد. این روش در آموزش، یادگیری و ارزیابی به روش های جدید خلاصه می‌شود. دانش‌آموزان می‌توانند این دانش را از طریق دوره‌های آموزشی کسب کنند، اما برای آموزش مهارت‌های اصلی باید از محتوا استفاده کنند.

انتهای پیام/

کد خبر: 1027076

وب گردی

وب گردی