اهمیت پاسداشت حجاب و عفاف در جامعه اسلامی

معاون فرهنگی و دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی، در سرمقاله امروز روزنامه فرهیختگان به واکاوی اهمیت پاسداشت حجاب و عفاف در جامعه اسلامی پرداخته است.

به گزارش گروه دانشگاه ایسکانیوز، در سرمقاله روز شنبه 30 شهریور 98 روزنامه فرهیختگان به قلم دکتر کلانتری آمده است: مساله حجاب و عفاف به‌عنوان یک موضوع مهم دینی، اجتماعی و ملی اکنون در مرکز توجه بسیاری از اندیشمندان، دلسوزان و علاقه‌مندان دینی و فرهنگی کشور قرار گرفته است. در این میان برخی از سر ناآگاهی یا غفلت یا تعمد، حجاب و عفاف را مساله‌ای جزئی، ناچیز و درجه چندم شمرده و مهم شمردن آن را میان مسئولان و دستگاه‌های فرهنگی کشور به نقد گرفته‌اند.
به‌نظر می‌رسد مساله حجاب، عفاف و رعایت شئون رفتاری اگر به دقت و درستی مورد توجه قرار گیرند؛ اهمیت حیاتی آنها در جامعه اسلامی به روشنی قابل درک و تاکید خواهد بود. این اهمیت حیاتی برخاسته از اموری چند است.
1- حجاب و عفاف نماد اسلامیت جامعه و تکریم مقام زن و نشانه حرمت و ارزش انسانیت و بلوغ عقلانی شهروندان جامعه اسلامی به‌شمار می‌آید. این نماد و نشانه ازجمله ارزش‌های والایی است که درون خود ده‌ها ارزش دیگر را به‌همراه دارد و شکسته‌شدن آن به شکسته‌شدن بسیاری از ارزش‌های دیگر می‌انجامد. همان‌گونه که در جنگ‌های نظامی، هرکدام از دو نیروی متخاصم در گام نخست تلاش می‌کند نماد و پرچم و نشانه اقتدار و ایستادگی طرف مقابل را نابود کند و آنگاه به تصرف مواضع او می‌پردازد، در جنگ فرهنگی نیز داستان از همین قرار است. اکنون در جنگ فرهنگی غرب و استکبار جهانی علیه ارزش‌ها، سنت‌ها و فرهنگ اسلامی و ملی ما، آنچه بیش از هر چیز به وضوع قابل رویت است، هجمه همه‌جانبه و بی‌امان به حجاب و عفاف به‌عنوان نماد و نشانه و پرچم اسلامیت، کرامت و بلوغ عقلانی زنان و مردان ایران اسلامی است. درصورتی‌که دشمنان اسلام و انقلاب بتوانند این نماد زیبا و این پرچم برافراشته را بشکنند، به تبع آن پاکی، حرمت، کرامت، ارزش، وقار و متانت زن نیز لگدمال و به ابتذال کشیده خواهد شد.
از آنجاکه زن در جامعه و خانواده، نقش مربی و مادری را برعهده دارد، شکسته‌شدن پاکی، کرامت و حریم او جامعه و خانواده را نیز با مخاطره و تزلزل روبه‌رو می‌سازد و از همین‌جاست که ده‌ها ارزش والای دیگر نیز شکسته خواهد شد.
2- حجاب و عفاف ضامن استقرار، استمرار و پویایی خانواده است. نهاد خانواده از ازدواج پدید می‌آید که پیامبر گرامی اسلام(ص) آن را محبوب‌ترین بنا نزد خداوند دانسته‌اند: «هیچ بنایی در اسلام نزد خداوند محبوب‌تر از ازدواج نیست» (مکارم‌الاخلاق، ص 196). بنای محبوب خانواده آنگاه پدید می‌آید و استوار می‌شود که زمینه‌ها و مقدمات لازم آن فراهم شود. بی‌گمان رعایت حجاب و عفاف در چارچوب احکام الهی که هم زنان و هم مردان را شامل می‌شود، موجب قرار گرفتن علایق، دوستی‌ها و عشق‌ بین دو جنس در مسیر صحیح و چارچوب مشروع و معقول می‌شود. از همین‌جاست که میل به ازدواج و تلاش برای بنای خانواده به سامان می‌رسد.
آنگاه که حجاب و عفاف متزلزل و شکسته می‌شوند به‌صورت طبیعی علایق و عشق‌ها از مسیر مشروع و طبیعی خود خارج می‌شوند و خانواده‌ای به سامان نمی‌رسد و اگر هم به سامان برسد، استمرار نمی‌یابد. فروپاشی بنیان خانواده در دنیای غرب، روشن‌ترین و گویاترین شاهد بر این ادعاست. «حجاب قرار دادن زن برای خود، تکریم زن است؛ احترام زن است؛ ایجاد حریم برای زن است. (غربی‌ها) این حریم را شکستند و دارند روزبه‌روز هم بیشتر می‌شکنند؛ اسم‌های گوناگون هم روی آن می‌گذارند. اولین یا شاید یکی از اولین آثار سوئی که این مساله گذاشت، ویران‌کردن خانواده بود؛ بنیان خانواده سست شد. وقتی در یک جامعه‌ای خانواده متزلزل شد و از بین رفت، مفاسد در این جامعه نهادینه می‌شود» (مقام معظم رهبری، 1392.2.11، بیانات در دیدار جمعی از مداحان). تردیدی نیست این پیامد مخاطره‌آمیز فقط به دنیای غرب محدود نمی‌شود؛ هر جای دیگر دنیا نیز حریم‌ها شکسته شوند، حدود شرعی فرو ریزند و روابط مردان و زنان از چارچوب‌های مشروع خارج شود، فروپاشی بنیان خانواده نیز حتمی خواهد بود. با فروپاشی این بنیان، ده‌ها ارزش و سنت نیکوی دیگر نیز متزلزل می‌شوند.
3- حجاب و عفاف موجب امنیت و آرامش روان و قرار گرفتن انرژی و توانایی شهروندان جامعه در مسیر پیشرفت و شکوفایی است. این حقیقت از آنجا سرچشمه می‌گیرد که پوشش مناسب، کنترل نگاه‌ها و رفتارها و همچنین نظام‌مند ساختن حریم‌های زن و مرد، فضای عمومی جامعه را از درگیر شدن و فرو غلتیدن در انواع خودنمایی‌ها، تبرج‌ها، چشم‌چرانی‌ها، تعرضات و دست‌درازی‌های جنسی در امان می‌دارد. هرگاه این حریم و حصار ایمنی به هر دلیل شکسته شده و فضای عمومی جامعه اسیر برهنگی، خودآرایی، دلبری و تحریک جنسی از سوی زنان و چشم‌چرانی، تعرض، دست‌درازی و تجاوز از سوی مردان شود، روح و روان شهروندان جامعه گرفتار اختلالات روحی و بیماری‌های روانی و احساس محرومیت و عقده‌های جنسی می‌شود. بی‌گمان چنین جامعه‌ای نمی‌تواند انرژی خدا‌دادی و توانایی‌های سرشار خود را در مسیر رشد، تعالی و شکوفایی قرار دهد. «نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی‌ معاشرت‌های بی‌بندوبار، هیجان‌ها و التهاب‌های جنسی را فزونی می‌بخشد و تقاضای سکس را به‌صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع‌نشدنی درمی‌آورد. غریزه جنسی غریزه‌ای نیرومند، عمیق و «دریاصفت» است، هرچه بیشتر اطاعت شود سرکش‌تر می‌شود، همچون آتش که هرچه به آن بیشتر خوراک بدهند شعله‌ورتر می‌شود. همان‌طور که بشر –اعم از مرد و زن- در ناحیه ثروت و مقام از تصاحب ثروت و از تملک جاه و مقام سیر و اشباع نمی‌شود، در ناحیه جنسی نیز چنین است. هیچ مردی از تصاحب زیبارویان و هیچ زنی از متوجه‌کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هیچ دلی از هوس سیر نمی‌شود. از طرفی تقاضای نامحدود ‌خواه‌ناخواه انجام‌ناشدنی است و همیشه مقرون است به‌نوعی احساس محرومیت، دست نیافتن به آرزوها به‌نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بیماری‌های روانی می‌شود (شهید مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 19، صص 434 تا 436).
4- حجاب و عفاف مقدمه و زمینه‌ساز توجه و اهتمام نسبت به بسیاری از واجبات الهی و وظایف انسانی دیگر است. از آنجاکه حجاب و عفاف، حکم واجب الهی و دستور صریح قرآن کریم است، زن و مرد مسلمانی که خود را مقید و ملتزم به این حکم الهی می‌داند، همواره در تلاش است افزون بر رعایت این حکم به لوازم و توابع آن نیز پایبند باشد. چنین انسانی از ورود به فضاهای آلوده‌ای که به شکسته‌شدن حریم حجاب و عفاف بینجامد، پرهیز می‌کند؛ از همنشینی و معاشرت با افراد بیماردلی که متعرض حریم الهی او می‌شوند، دوری می‌جوید؛ از غوطه‌ور شدن در گفت‌وشنودها و مباحثی که به اشاعه گناه و بی‌بندوباری‌های جنسی می‌انجامد، پرهیز می‌کند و از اشتغال به مشاغلی که این ارزش او را نادیده می‌گیرند، دوری می‌کند. حجاب، ظاهر انسان مسلمان را بیمه و از هر آنچه این ظاهر را آلوده می‌سازد، جلوگیری کرده و عفاف افزون بر ظاهر باطن او را کنترل و از هر آنچه باعث شکل گرفتن افکار و احساسات و تصمیمات و رفتارهای خلاف عفت می‌شود، جلوگیری می‌کند. از همین‌جاست که با رعایت حجاب و عفاف مورد نظر قرآن، سبک تعاملات، معاشرت‌ها و زندگی‌ها متفاوت می‌شود و بسیاری از حدود الهی در جایگاه خود می‌نشینند.
از سوی دیگر هرگاه حریم الهی حجاب و عفاف شکسته شود زمینه بی‌مبالاتی نسبت به بسیاری از واجبات الهی فراهم می‌شود. بسیاری از مجالس گناه، اختلاط‌های نامشروع، معاشرت‌های مفسده‌انگیز، گفت‌وشنودهای فتنه‌گر، اشتغال‌های ناروا، روابط پرخطر و فتنه‌های ویرانگری که هرکدام در جای خود برای جامعه اسلامی و شهروندان آن مهلک و خسارت‌بار است، از شکسته‌شدن حریم حجاب و عفاف سرچشمه می‌گیرند.
5- حجاب و عفاف نماد هویت ملی و غیرت ایرانی است. فارغ از جنبه اسلامی حجاب و عفاف، جنبه هویت ملی این ارزش والا نباید به‌سادگی نادیده انگاشته شود. آنچه به‌لحاظ تاریخی قطعی است آن است که ایرانیان پیش از اسلام حجاب زنان را به‌عنوان یک ارزش ملی مهم می‌شمرده‌اند (ر.ک: شهید مطهری، مجموعه آثار، ج 19، صص 385 و 386).
با ورود اسلام به ایران این ارزش مورد تاکید قرار گرفته و در یک چارچوب شرعی نهادینه شده است. این مهم از چنان نمودی برخوردار بوده که همواره مورد توجه سیاحان و مسافران غربی که به ایران آمده‌اند، قرار گرفته است. ویلفرید اسپاروی که اواخر قرن 19 میلادی به‌دعوت ظل‌السطان حاکم اصفهان به ایران آمده است، در کتاب خاطرات خود با عنوان «فرزندان درباری ایران» فصلی را به فواید چادر اختصاص داده و در بخشی از آن چنین آورده است: «به‌نظر من خیر و برکت دیرینه چادر زن ایرانی همین است؛ یعنی لزوما زن را به حرکت وا می‌دارد، علامت یک زندگی خلوت‌نشینی را به او می‌دهد، همچنان که هست و زن را وا می‌دارد تا بالاترین امیدها و آرزوهایش را در محفل خانواده بجوید و نه بیرون از آن. آنچه را که ممکن است یک زن باوقار انگلیسی، زندگی همراه با قیدوبند و تحمل‌ناپذیر بداند، برای خواهر ایرانی او طبیعی‌ترین زندگی گیتی و سرشار از لحظات آسایش و آرامش است. سیمای کامل آزادی بانوان اروپایی، بدون آنکه انگیزه‌ای برای غبطه زن ایرانی باشد، او را در حیرت عمیقی فرو می‌برد، آنقدر که ضربه تسمه‌ای بر او نواخته شود و این سیما را خطرناک، غیرزنانه و تکان‌دهنده می‌داند (ویلفرد اسپاروی، فرزندان درباری ایران، صص 184 و 185). پاسداشت حجاب و عفاف در سنت ایرانیان چه قبل و چه بعد از ورود اسلام به ایران، از آن جهت بااهمیت بوده که حصن و حصاری برای محافظت از نوامیس و پاکی نسل و اجتماع آنان به‌شمار می‌آمده است.
ایرانیان همواره با برخورداری از یک غیرت ملی مثالی‌زدنی، هیچ‌گاه و در هیچ شرایطی اجازه نداده‌اند نوامیس و نسل و جامعه آنان گرفتار فساد و ناپاکی و ابتذال شود. غیرت به تعبیر شهید مطهری «یک شرافت انسانی و یک حساسیت انسانی است نسبت به پاکی و طهارت جامعه. انسان غیور همان‌طور که راضی نمی‌شود دامن ناموس خودش آلوده شود، راضی نمی‌شود دامن ناموس اجتماع هم آلوده شود» (مجموعه آثار، ج 19، ص 416). باید توجه داشت شکسته‌شدن حریم حجاب و عفاف، نه‌فقط هویت اسلامی که هویت ملی و غیرت ایرانی را نیز با چالش جدی مواجه خواهد ساخت. از آنچه گذشت به روشنی می‌توان به اهمیت حیاتی حجاب و عفاف در جامعه اسلامی و ایرانی واقف شد. التزام و تعهد اسلامی و انقلابی، هویت ملی و غیرت ایرانی امروز نیز می‌طلبد همگان در مقابله با هجمه‌های گوناگون دشمنان به این حریم الهی و حصار ملی، هشیار باشند و لحظه‌ای درنگ نکنند.

کد خبر: 1028159

وب گردی

وب گردی