وقتی محرومین در سیاست‌های فرهنگی جایی ندارند/ ترویج کتابخوانی با پول مردم!

طرح پاییزه کتاب که در هفته کتاب جمهوری اسلامی برگزار شد، اتفاقی بود که یک گروه کوچک از جامعه هشتاد میلیونی ایران توانستند از یارانه‌های اعطا شده در این طرح استفاده کنند.

به گزارش خبرنگار کتاب ایسکانیوز، همین چند روز پیش بود که خبری از طرح پاییزه کتاب منتشر کردیم و در آن تاکید شده بود، که 65 هزار نفر در این طرح فروش فصلی کتاب که در هفته کتاب برگزار شد کتاب خریدند. عددی مناقشه برانگیز که با اندکی تامل، نتایج جالبی می‌توان از آن به دست آورد.

این طرح که در هفته کتاب برگزار شد تخفیف 20 درصدی به مراجعه‌کنندگان تا سقف 120 هزار تومان اعطا می‌شد و به عبارتی 24 هزار تومان از این مبلغ یارانه‌ای است که دولت به مخاطبان این طرح می‌دهد تا سیاست رساندن یارانه به دست مصرف‌کننده را به اجرا دربیاورد. وزارت ارشاد با این طرح و طرح‌های مشابه (تابستانه کتاب و عیدانه کتاب و ...) می‌خواهد هم نقش کتابفروشی‌ها را در زنجیره توزیع کتاب پررنگ کند و هم یارانه را به جای تزریق به بدنه تولید‌کننده نشر به بدنه مصرف‌کننده برساند تا رونقی در این بازار کساد ایجاد کند. اما مشکل از جایی شروع می‌شود که این طرح جامعیت لازم ندارد و پوشش سراسری ندارد.

ایران کشوری است که براساس آخرین آمار و ارقام جمعیتی حدود 80 میلیون نفری دارد. در فقره بالا اگر بخواهیم شاهد «عدالت توزیعی» باشیم، باید بگوییم باید همه این هشتاد و اندی میلیون نفر بتوانند از یارانه‌های فرهنگی بهره ببرند و از آن استفاده کنند. اگر از نبود زیرساخت‌ها گذر کنیم که خود امری پیچیده است باید بپرسیم آیا واقعا در طرحی که در این هفته برگزار شد همه شهروندان جامعه از آن نفع بردند و به سهم خود از این یارانه فرهنگی رسیدند؟

65 هزار نفری که در آمار خانه کتاب به آن اشاره شده بود در واقع جمعیتی کمتر از یک‌دهم جمعیت کل کشور است و حتی می‌‌توان گفت هیچ! یعنی دولت یارانه فرهنگی در بخش کتاب را به جمعیتی محدود داده و دیگر شهروندان جامعه نصیبی از آن نداشتند. یارانه‌ای که حدود 2 میلیارد تومان است در بخش کتاب طی یک هفته اعطا شد ولی اکثریت مطلق جامعه سهمی از آن نداشتند و به نظر می‌رسد ارشاد می‌خواسته با این طرح دل یک جامعه محدود را به دست بیاورد و هدفش انجام یک فعالیت فرهنگی حساب شده و هدفمند نبوده است.

عده‌ای ممکن است بگویند: این طرح به صورت عمومی اجرا شده و باقی شهروندان هم می‌توانستند از این یارانه استفاده کنند، ولی باید گفت آیا میزان دسترسی همه یکسان بود؟ آیا شهروندان این جامعه در دورافتاده‌ترین نقاط کشور نیز همان دسترسی که یک فرد مرکزنشین دارد، را داشتند؟

آیا در این طرح شعار «ایران فقط تهران نیست» که از سوی وزارت ارشاد پیگیری می‌شود، محقق شده است؟ در حالی که اگر یارانه‌ای وجود دارد، حق عمومی شهروندان این جامعه است و نباید در اختیار گروه محدودی قرار بگیرد. دولت در «عدالت توزیعی» و «عدالت فرهنگی» موفق نبوده و نتوانسته سهم آحاد جامعه را در سیاست‌هایش لحاظ کند و رشد فرهنگی را به صورت یکسان دامن بزند.

دولت در هفته کتاب با هدف ترویج خواندن و تشویق به مطالعه طرحی با منابع عمومی اجرا کرد ولی نتیجه آن بهره‌مندی گروه کوچکی از جامعه بود که ترجمه آن می‌شود «دست‌برد دولت به جیب مردم»! این را کنار بگذارید که مطالبات کتابفروشی‌ها از این طرح و امثال آن نیز با تاخیر پرداخت می‌شود و آنها نیز بابت این «نمایش کتاب» رضایت ندارند و گلایه می‌کنند که دولت مطالبات آنها را از این طرح‌ها به موقع پرداخت نمی‌کند.

دولت سفره‌ای برای فعالیت فرهنگی پهن کرد ولی تدارک این سفره از جیب مردم بود، مردمی که دسترسی درستی به امکانات ندارند و شاید اگر سهمشان از یارانه فرهنگی را دریافت می‌کردند می‌توانستند برنامه‌ای برای آن داشته باشند ولی با طرح‌هایی که فکر پشت آن نیست نتیجه‌ای جز تکثیر محرومیت و برخورداری گروهی همیشه برخوردار در برنداشته است.

انتهای پیام/

کد خبر: 1044830

وب گردی

وب گردی