به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، آخرین آمار رسمی از جمعیت دانشجویی کشور به دیماه سال 1397 برمیگردد. بنا بر آمار مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، 3 میلیون و 616 هزار و 114 دانشجو در سال تحصیلی 97-96 مشغول به تحصیل بودهاند؛ جمعیتی که در سال تحصیلی جاری بنا بر نرخ رشد طبیعی، طبیعتاً تعدادشان به مرز چهار میلیون نفر رسیده است؛ اما صدا و سیما بهعنوان فراگیرترین رسانه کشور، کمتر برنامه جامع و جذابی برای این قشر عظیم تهیه و پخش کرده است.
برنامههایی کمتر از انگشتان یک دست
در حالی که حدود پنج درصد از جمعیت ایران را دانشجویان تشکیل میدهند، تعداد برنامههای تلویزیونی ویژه این قشر از تعداد انگشتان یک دست تجاوز نمیکند. برنامه «نبض دانشجو» یکی از برنامههای دانشجومحور تلویزیون است که چند سالی است روی آنتن شبکه خبر میرود. این برنامه سعی میکند به تمام دانشگاههای کشور سر بزند و مشکلات مختلف دانشجویان از وضعیت خوابگاهها و ازدواجهای دانشجویی گرفته تا دغدغههای سیاسی و فرهنگی را بررسی کند.
چهار سال پیش سردبیر و مدیر تولید برنامه «نبض دانشجو» از تلاش برای تهیه برنامهای اقناعکننده و جذاب برای مخاطبان دانشجو صحبت و تأکید کرد رعایت عدالت و تعادل در پیگیری سوژهها، مد نظر قرار دارد؛ اما نکته اینجاست جامعه مخاطب چنین برنامههایی در مقایسه با تولیدات سرگرمکننده و حتی پزشکی تلویزیون، بسیار محدود است، تا جایی که بسیاری از اهالی فن و کارشناسان رسانه نیز در گفتوگو با ایسکانیوز، اعلام کردند تاکنون پای برنامههای دانشجومحور تلویزیون ننشستهاند؛ اتفاقی که نشان میدهد رسانه ملی در جذب مخاطب دانشجو و دغدغهمندان حوزه دانشجویی موفق عمل نکرده و بهزعم بسیاری، دانشجویان را در فهرست اولویتهای خود قرار نداده است.
سندروم سرگرمی در تلویزیون
نگاهی به آمارهای رسمی نشان میدهد برنامههای سرگرمکننده در صدر محبوبترین و پربینندهترین برنامههای تلویزیون قرار دارند. طبق نظرسنجی انجام شده توسط مرکز تحقیقات سازمان صدا و سیما که در تیرماه 98 منتشر شد، «عصر جدید» با کپیبرداری از «America's Got Talent» و البته بهرهگیری از حضور کارشناس حوزه رسانه بهعنوان داور، توانست 67.4 درصد مخاطب با میزان رضایت 86.7 درصدی را ثبت کند و در صدر پربینندهترین برنامههای رسانه ملی قرار بگیرد.
نکته جالب، استقبال داور-کارشناس برنامه از ترک تحصیل یکی از فینالیستهای برنامه «عصر جدید» در مقطع دوم دبیرستان بود که اعتقاد داشت درس به درد او نمیخورد! البته بسیاری از حاضران در استودیو نیز با حمایت از تصمیم پسرِ بندباز، به تشویق او پرداختند؛ لحظهای که از رسانه ملی برای میلیونها نفر از جمله کودکان و نوجوانان پخش شد و بسیاری از دانشجویان را نیز با جملهای قابل تأمل درباره تحصیل مواجه کرد: «آخرش هیچچیزی نیست!»
ارائه تصویر مخدوش از دانشجو در سیما
هماکنون نیز سریال «فوق لیسانسهها» در یکی از پرمخاطبترین ساعات روی آنتن شبکهای پربیننده میرود. اثر سروش مجموعهای طنزآمیز بوده و سعی در انتقاد از سیاستهای مسئولان و مشکلات جامعه بهشیوه اغراقآمیز دارد. در این مجموعه کمدی، چهرهای کاریکاتوری از دانشجو به نمایش گذاشته شده و نقدی به چهره دانشجوی امروز وارد میشود.
بهطور مثال شخصیت «مازیار»، فارغالتحصیل رشته تاریخ، وقتی به امید پیدا کردن شغل، دست به دامان مقام مسئولی میشود، اذعان میکند رشته تحصیلی او بازار کار ندارد. همچنین «حبیب» شخصیت محوری سریال نیز پسری عاشقپیشه با رفتارهای غیرمعمولی است. در واقع تصویری تأملبرانگیز از دانشجوی تراز به مخاطب ارائه شده و رابطه نحیف دانشجو و صدا و سیما، با نگاه انتقادی به جامعه دانشجویی به تصویر کشیده میشود.
حدود یک دهه پیش سه شبکه، فعالیت خود را در قالب شبکههای ماهوارهای فارسیزبان آغاز کرده و توانستند ذائقه مخاطبان داخل کشور را تا حدود زیادی تغییر دهند؛ سریالها و تولیداتی مملو از صحنههای هنجارشکن که حتی جمعیت قابل توجهی از خانوادههای ایرانی را به بینندگان ثابت این مجموعهها تبدیل کرد، در حالی که تلویزیون ایران در بخشهای مختلف از جمله حوزه دانشجویی نتوانسته آثاری تولید کند که هم جذاب باشد و هم پیامهای اخلاقی و فرهنگی را بهصورت غیر مستقیم به مخاطب ارائه دهد و تصویری مطلوب از دانشجو به نمایش بگذارد.
دانشگاه در حال تبدیل به صدا و سیماست
حسین حقپناه، تحلیلگر رسانه، در گفتوگو با ایسکانیوز، دلیل بخشی از تعامل ناقص جامعه دانشجویی و رسانه ملی را متوجه جریان دانشجویی و ضعف در عرضه هویت دانشجویی دانست؛ اما تأکید کرد رسانه ملی نیز دچار مسئلهای بهنام سرگرمیزه شدن تلویزیون شده و هرچه امکان سرگرم کردن مردم را داشته باشد، در صدا و سیما جدی گرفته میشود، به همین دلیل برنامههایی مانند «بدون توقف» که در عین تولید محتوای مناسب، جذابیتهای خاصی دارند، در مقابل برنامههایی سرگرمکننده حتی با حضور دانشجویان مثل «عصر جدید» و مسابقات اطلاعات عمومی به حاشیه میروند.
«نبض دانشجو»، «بدون توقف» و «رادیکال 3» مهمترین برنامههای دانشجومحور صدا و سیما بهشمار میروند که مخاطبان خاص و البته محدودی را جذب کردهاند؛ برنامههایی که البته بین اهالی فن نیز بینندگان زیادی ندارد. البته کارشناسانی هستند که نقاط قوت زیادی را در همین برنامهها برجسته میدانند؛ اما رویکرد صدا و سیما نسبت به جامعه دانشجویی را نیز از دم تیغ نقد میگذرانند.
حقپناه به تأثیر منفی صدا و سیما بر دانشگاه اشاره کرد و با انتقاد از برگزاری برنامههایی مانند مسابقه استعدادیابی و نمایش علاقهمندان به بازیگری و خوانندگی در دانشگاه شهید بهشتی، متذکر شد دانشگاه در حال تبدیل به صدا و سیماست، در حالی که بنا بر فرمود امام خمینی (ره) قرار بود صدا و سیما نقش دانشگاه را بازی کند.
همچنین بهزعم این تحلیلگر رسانه، صدا و سیما بحث جدی خود را فراموش کرده و بازنمایی چهره تراز دانشجو در رسانه ملی رخ نمیدهد؛ تصویر دانشجویی که در عین شادابی و سرزندگی بتواند چهرهای علمی و اثرگذار در جامعه باشد، در هیچکدام از سریالها یا برنامههای تلویزیونی درجه یک اخیر تلویزیون دیده نمیشود و معمولاً چهره دانشجویانی آس و پاس که مشکلات خوابگاهی دارند به نمایش درمیآید.
صدا و سیما نباید رسالت خود را فراموش کند
مدیر گروه مطالعات رسانه پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی نیز در گفتوگو با ایسکانیوز تأکید کرد دانشجو اصلاً مخاطب تلویزیون نیست و اگر صدا و سیما علاقهمند به جذب و تأثیرگذاری بر جامعه دانشجویی است، باید زمین بازی را عوض کند. به اعتقاد مجید سلیمانی ساسانی دیگر رسانه سنتی پاسخگوی نیازهای نسل جوان دانشجو نیست و صدا و سیما باید در پلتفرم جدیدی ایفای نقش کند؛ شبکههای اجتماعی.
البته سلیمانی ساسانی معتقد بود دانشجوی امروز دیگر دانشجویی کنشگر در فضای علمی، آکادمیک و دانشگاهی نیست؛ اما صدا و سیما نیز نباید رسالت خود را فراموش کند؛ بلکه باید با تولید محتوا حتی در حد ساخت تکبرنامهها به ایجاد گفتمان و جریانسازی بپردازد.
جواد صادقی، یکی دیگر از تحلیلگران رسانه در گفتوگو با ایسکانیوز تأکید کرد باید پیمایشی از دانشجویان صورت بگیرد و در مقابل نیز برنامههای دانشجومحور تلویزیون، با روش تحلیل محتوای کیفی بررسی شوند تا از یکسو علاقهمندیهای مخاطب دانشجو و از سوی دیگر عملکرد صدا و سیما مورد ارزیابی قرار بگیرد.
صدا و سیما بخش عمدهای از وظیفه تولید محتوا بهویژه محتوای فرهنگی را برعهده دارد؛ اما بیتوجهی محسوس و مشهود به مقوله دانشجویی، خواسته یا ناخواسته جوان دانشجو را از دایره مخاطبان برنامههای تلویزیون خارج کرده و بهسوی فضای بیسر و سامان مجازی سوق داده است؛ فضایی که محتواهای بیشماری را بدون هیچ پایش و پالایشی در اختیار کاربران سراسر جهان قرار میدهد. شبکههای اجتماعی برخلاف تلویزیون و سینما هیچ محدودیت سنی برای ارائه محتوا ندارند و جوانان و حتی نوجوانان و کودکان نیز قدرت انتخاب محتوای مورد علاقه خود را دارند.
یکی از نقدهای جدی که کارشناسان به صدا و سیما وارد میکنند، فراموشی مبحثی جدی در حوزه دانشجویی است؛ بازنمایی چهره تراز دانشجو. نمایش تصویری از دانشجوی شاداب و سرزنده که بتواند چهرهای علمی و اثرگذار در جامعه باشد، در برنامههای تلویزیون به چشم نمیخورد و در هیچکدام از سریالها یا برنامههای تلویزیونی درجه یک اخیر تلویزیون، چنین موضوعی دیده نمیشود.
صدا و سیما حتی در برجستهسازی فعالیتهای اجتماعی و انقلابی دانشجویان نیز کمرمق عمل کرده و اتفاقاتی مانند اردوهای جهادی را پوشش رسانهای نداده است. به زعم بسیاری از دانشجویان جهادگر، جای چنین اردوهایی در رسانه ملی خالی است؛ در حالی که پخش تصاویر حضور دانشجویان در مناطق محروم میتواند بر دانشجویان دیگر نیز اثر مثبتی بگذارد و به تعداد جهادگران دانشگاهی بیفزاید.
رویکرد و عملکرد صدا و سیما در سالهای اخیر، توجه ویژه به جامعه مخاطب دانشجو را نشان نمیدهد و رسانه ملی نخواسته یا نتوانسته تولیدات فرهنگی مناسب و متناسبی را برای دانشجویان تولید کند، در حالی که مقام معظم رهبری در دیدار سال گذشته جمعی از برنامهسازان صدا و سیما تأکید کردند در بخش فرهنگ و بخش هنر نیاز به طراحی و ابتکار همراه با پشتیبانی مدیریتی است؛ اما صدا و سیما در زمینه تولید محتوای فرهنگی حداقل برای مخاطب دانشجو، کارنامه درخشانی بهجای نگذاشته است.
انتهای پیام/