گروه دانشگاه ایسکانیوز-مجید فاضلی: چند روزی از تشییع پیکر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی نگذشته بود که در تجمع روبروی دانشگاه امیر کبیر عکس این شهید عزیز پاره شد. حتی سفیر انگلیس نیز در این تجمع دستگیر و بعد از ساعاتی آزاد شد. این واقعه و حوادث به وجودآمده در دانشگاههایی چون صنعتی شریف و شهید بهشتی منجر به ایجاد آشفتگی خفیفی در تهران شد. آشفتگی که خیلی زود از بین رفت؛ اما ابعاد زیادی از اقدامات علیه ایران را برای مردم بازگو کرد. از این رو برای تشریح و تبیین این وقایع گفته شده با مهدی خطیب دماوندی مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی، سید محمد امین سپیده دم دبیر سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف و محسن اسفندیاری دبیر تبیین مواضع شورای بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر به گفتوگو نشستیم. در ادامه صحبتهای این نشست را میخوانید.
شروع ماجرای تجمع و اعتراضات و جرقه ابتدایی آن چگونه شکل گرفت؟
بعد از اعلامیه ستادکل نیروهای مسلح مبنی بر مورد اصابت قرار گرفتن هواپیمای اوکراینی توسط موشک پدافند کشور عدهای در دانشگاههای تهران به بهانه تسلیت شروع به تجمع کردند.
در این مورد باید گفت با واکنشهای متفاوتی از سوی دانشگاههای تهران در برهههای مختلف زمان روبرو بودهایم. البته قبلا قضایای صنفی معیشتی از شهرستان ها شروع و بعد به تهران می رسید؛ اما در چند سال اخیر اعتراضات این بار تجمعات مدنی از دانشگاه شروع شده و به مردم می رسد. یعنی ابتدا اعتراضات در دانشگاه تهران شروع میشده و بعد به سطح جامعه تسری پیدا میکرده است. دانشگاه تهران مقدمهساز هر نوع تجمعی بوده است. دانشگاه امیر کبیر همرده دانشگاه تهران بیشترین تجمع را دارد.
اما در حوادث اخیر ابتدا اعتراضات از دانشگاه امیر کبیر شروع شد. گمان نمی کنم همه آنهایی که در آن تجمع حضور داشتند دانشجو بودند.
عدهای کاری میکنند که فضای دانشگاه به سمت جدل رود. دانشجونماها به فضای دانشگاه لطمه زدند و برخی تشکلهای دانشجویی نیز با آنها همراه شدند. تشکل دانشجویی اصلاح طلب باید مرزبندی دقیقی با این دانشجونماها انجام دهد.
چرا دانشجویان دیگر تاثیرگذاری قبلی خود را ندارند؟
در این موضوع باید قائل به تفکیک شد. در مورد اتفاقی که توسط پدافند رخ داد نمی شد کنشی کار کرد. این اتفاق هر چند سال یک بار به وجود میآید. کنشگر بودن نیازمند بروز رخدادی است که بعد واکنش نشان داده شود. با این توضیحات باید بین تشکلهای انقلابی و دولت ساخته تفکیک قائل شد.
تشکلهای دانشجویی نسبت به سالهای دهه 70 و 80 کنشگری و تاثیر گذاری لازم را ندارند؛ زیرا با خلأ منشور فکری منسجم در تشکل های دانشجویی مواجه هستیم؛ همچنین تشکلهای دانشجویی از مردم فاصله گرفتند زیرا نمی توان در مواقع زیادی مسئله و نیاز مردم را تشخیص داد. اما با این حال نمره قبولی به تشکل های دانشجویی انقلابی میدهم همچنین تشکلهای دولت ساخته، اصلاح طلب و جریان دوم خرداد متاسفانه از فضای گفتمانی خود فاصله گرفتند.
نقطه اوج جریان دانشجویی دوم خرداد می تواند به انتخابات سال 1376 برگردد. فضای دانشجویی از خاتمی دفاع کرد و او چندین بار گفت دانشجویان پایگاه رای من در انتخابات ریاست جمهوری بودند؛ اما متاسفانه بعد از آن دیدند که انتظاراتشان برآورده نشد به همین دلیل سرخورده شدند. بعد از سال 1388 شاهد پراکندگی در بین دانشجویان اصلاح طلب بودیم. از سال1388 تا امروز هیچ مطالبه گری دقیقی از دانشجویان اصلاح طلب ندیدم. تنها حرفی که از دانشجویان اصلاح طلب بیرون میآید رفع حصر است. با اینکه چندین سال است حرف مردم رفع حصر نیست بلکه خواستار رفع نیازهای معیشتی و اقتصادی هستند. مجموعه چنین دلایلی باعث شده تا دانشجویان اصلاح طلب وامدار جریان یا اشخاص سیاسی شوند. همین امر موضع مطالبه گری را از آنها گرفته است.
به طور مثال برای شهادت سردار سلیمانی همه تشکل های دانشجویی پیام تسلیت دادند؛ اما در برابر بیانیه تاجزاده تشکلهای دانشجویی اصلاحطلب هیچ موضعی نگرفتند با اینکه می دانستند باید اقدام موثری انجام شود، سکوت کردند.
چرا دانشگاههای تهران در سالهای اخیر صحنه آشوبها و اعتراضات شده است؟ مطالبه واقعی دانشجویان چیست؟
بگذارید این سوال را درباره دانشگاه شهید بهشتی پاسخ دهم. دانشگاه شهید بهشتی سابقه تجمعات سیاسی نداشته است. در 8 سال اخیر اینگونه نبوده که پذیرای دانشجویانی باشد که شعارهایی علیه امنیت ملی سر دهند. دانشگاهها و دانشجویان تهران در فضای سیاسی دور افتادند و خیلی کنش سیاسی ندارند هر دو طیف دانشجویی به چنین حالتی دچار شدهاند.
انقدر دغدغه های مختلف برای او ایجاد کردند و باید به فکر مشکلات خود باشد که وقتی برایش نمی ماند تا به مسائل سیاسی بپردازد. این آسیب وجود دارد و میتواند قضیه مشکوک باشد. اما درمورد عزاداری دانشگاههای تهران برای جانباختگان سانحه هوایی باید گفت راه های زیادی برای عزاداری وجود دارد؛ اما عدهای به بهانه عزاداری از فضا سوءاستفاده میکنند تا دانشگاه و دانشجویان را علیه حاکمیت تهییج کنند. چرا اگر مطالبه دارند از راه درست وارد نمیشوند؟ چرا از شعار تسلیت باید به شعار نه غزه نه لبنان برسند؟
آشوب های اخیر تهران در دل یک تعارض و مغلطه است و همه آنها به نتیجه مشترک رسیده اند. با شهادت سردار سلیمانی طیف گستردهای از جامعه ندای خونخواهی دادند؛ با این حال تعداد اندکی در دانشگاه مخالف بودند و به دنبال جنگ طلبی نبودند بلکه خواستار مذاکره بودند.
متاسفانه رویدادی پیش آمد که بعد از آن برخی از فضا بهره برداری سیاسی کردند. حرکاتی که در آشوبهای اخیر دیدیم مخالف گفتمان اصلی جنبش دانش جویی است. این رفتارهای انسان ناپسند برخی دانشجویان منجر شد تا برخی از فضا سو استفاده کنند. کسانی که داغدار هستند خودشان انقدر قصد خون خواهی ندارند. آنها پذیرفتند که موضوع باید بررسی شود؛ اما رفتارهای ساختار شکنانه برای تشکلهای انقلابی قابل قبول نیست.
سردار حاجی زاده در تلویزیون با بیان و شرح ماجرای سانحه هوایی مسئولیت آن را پذیرفتند. البته این قضیه ابعاد زیادی دارد اما سردار حاجی زاده از شخصیت نظام و انقلاب دفاع کرد.
آیا مدیران معتقدند تعدد تشکلها فضای مدیریت آنها را سخت کرده است؟
چرا یک نهاد دانشجویی نداریم حرف آخر را بزند؟ مگر میخواهیم پدر سالاری کنیم؟! اتفاقا دانشگاه جای نظرات مختلف است. فضایی که باید دانشجویان با هم گفتوگو کنند اما این امر به این معنی نیست که تشکلی حرفی را بزند و همه آن را قبول کنند. این اتفاق نخواهد افتاد چون افراد با یکدیگر اختلاف فکری و نظری دارند. اتفاقا اگر اینطور شود اتفاق بدی است. در دانشگاه وجود احزاب مختلف با نظرات متفاوت مفید خواهد بود چون باعث می شود جامعه از خشکی بیرون آید. اگر جامعه به دست یک تفکر باشد که منجر به دیکتاتوری میشود. باید از دو سه طیف تفکر در جامعه وجود داشته باشد. اینکه عده ای خود را بر حق بدانند درست نیست. تشکلهای انقلابی هرگز چنین ادعایی نداشتند. راه حق و باطل را جدا میکنیم. افراد حق تجمع دارند.
بعد از بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح چه اتفاقی افتاد؟
شاهد دو قطبی سردار سلیمانی و کشته شدگان هواپیما بعد از سانحه تهران_کیف بودیم. البته تشکلهای انقلابی از سقوط هواپیمای تهران_کیف متاثر شدند؛ اما دو قطبی اشتباهی بود. این تجمعات از دل یک تعارض به وجودآمد. این دو مسئله به هم ارتباطی نداشتند. اما عدهای ترور سردار سلیمانی را مستقیم و غیر مستقیم به حادثه اوکراین ربط دادند. عدهای در دانشگاه از کنار پرچم آمریکا عبور کردند که ترامپ از آن استفاد کرد. با گارد گرفتن دو قطبی ایجاد شد و بهتر بود تشکل انقلابی در این موقعیت سکوت میکردند. عدهای از همین موقعیت استفاده معکوس کردند. دو قطبی سردار سلیمانی و جانباختگان سانحه هوایی اشتباه بود.
اما در دانشگاه شهید بهشتی، تشکلهای انقلابی و انجمن اسلامی آزادی خواه در قبال این ماجرا سکوت کردند. بر خلاف دانشگاه صنعتی شریف و امیر کبیر انجمن های علمی درخواست تجمع دادند. تجمع سیاسی در کارکرد انجمن های علمی نیست. مسئول و ادمین رسانه بزرگ بهشتی با اطلاع رسانی زیاد فضا را جهت دار کرد. حتی مسئول این صفحه اینستاگرم شخصیت حقیقی ندارد اما با رسانههایی مصاحبه و تجمعهای دانشگاه شهید بهشتی را بزرگنمایی کرد.
انجمن اسلامی آزادی خواه ورود مستقیم نداشت اما بدنه اش وارد میدان شد. دانشگاه بهشتی با فضای احساسی از سوی دانشجوها مواجه بود. افراد حاضر در تجمع آدم های تشکیلاتی نبودند اما از مسیر اصلی خارج شدند. با حضور لیدرهای سرشناس اصلاحات از فضا سوء استفاده شد. ولی تجمع مهندسی شده نبوده است.
چه چشم اندازی برای بعد از اتفاقات اخیر در دانشگاههای تهران میبینید؟
امیدوارم این اتفاقات تلنگری باشد تا جنبش دانشجویی برای فعالیت در حوزه رسانه تجدید نظر کند. تمام آسیب ها از عدم فهم در کار رسانه ای به وجود آمد. امیدوارم تجربه مثبتی برای جنبش دانشجویی به وجود آمده باشد تا در عرصه رسانه قویتر کار کند.
دکتر شریعتی می گفت هیچ مصلحتی بالاتر از عدالت نیست . امیدوارم روزی برسد تا خوانش دقیقی از مصلحت داشته باشیم. اینکه میگویند مصلحت نیست خب پس مصلحت در چیست؟ مصادیق آن چیست؟ چه کسی باید تشخیص دهد؟ اینکه هر کسی بنا به دیدگاه خودش مصلحت را تشخیص دهد کار درستی نیست. امیدوارم روزی به یک فهم مشترک از مصلحت برسیم. ان شاءالله صادقانه مسئله سانحه هوایی تهران_کیف مشخص شود.
چه عواملی در به وجود آمدن حوادث دانشگاه صنعتی شریف دخالت داشتند؟
سه عامل در به وجود آمدن حوادث دانشگاه شریف اهمیت دارند. دلیل اول که کم به آن پرداخته شد چند دستگی در اظهار نظرها از سوی مسئولان کشور بود. گفته شد که چرا صدا و سیما در روزهای اخیر خطی مشخص را دنبال کرد یا چرا از همان اول خبر واقعی گفته نشد این موضوع خط غلطی است که سردار حاجی زاده ( فرمانده هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) در جلسه با یکی از خانواده جانباختگان سانحه هوایی گفتند اگر همان اول این خبر گفته میشد پدافندهای دیگر در برابر هر تهاجمی دستشان می لرزید و وحشت می کردند که مبادا کارشان منجر به ایجاد فاجعهای دیگر شود.
البته قبول ندارم که نباید همان ابتدا اعلام می شد. اما چند گانه ایجاد شده از سوی مسئولان باعث تعارض شد. اگر همان چند ساعت اول وحدت رویه وجود داشت به این معنی که مسئولان امر میگفتند احتمالات زیادی برای این حادثه وجود دارد و فعلا سکوت می کنیم خیلی بهتر بود و جریان ها و مسئولان انقلابی در عرصههای مختلف آبروی خودشان را وسط نمیگذاشتند.
شروع اعتراضات در دانشگاه شریف چگونه و به دست چه کسانی رقم خورد؟
در اینگونه مواقع با مگس روی زخمی مواجه هستیم که از کوچک ترین فرصتها سوء استفاده میکند تا از بیربط ترین مسائل موضوع سازی کنند. این مگس روی زخم فقط آمریکا و انگلیس نیستند. البته در سیستم عریض و طویلی مثل کشور ما مسائل مختلفی رخ میدهد تا بهانه به دست عدهای برای مسئلهسازی بیفتد تا در فضای کشور آشوب به پا کنند. این مسائل را در دانشگاه صنعتی شریف می بینیم.
تجمع روز شنبه هفته پیش خیلی سر و صدا کرد که تصاویرش حتی تا صفحه توییتر ترامپ نیز رفت. این روز را با دوشنبه همان هفته مقایسه کنید . هر دو فضا ساختار شکن بود اما تجمع روز دوشنبه التهاب کمتری داشت. اما نکته این است که در تجمعهای اخیر افراد غیر دانشجو وارد فضای دانشگاه شدند و برخی تشکلهای دانشجویی به فضای ملتهب رسمیت بخشیدند. برای تجمعهای برگزار شده در دانشگاه شریف عدهای خارج از دانشگاه فراخوان دادند و برخی تشکلها نیز اطلاعیهای برای تجمع منتشر کردند که بعدازظهر روبروی دانشگاه به هم متصل شدند شنبه شعارهایی میشنویم که در روز دوشنبه تکرار نمی شود.
برخی از افراد سیاسی در دانشگاه خط آنها را دنبال میکنند و افراد دیگر هم به وضعیت ملتهب دامن میزنند؛ اما باید گفت تجمع روز شنبه و دوشنبه با یکدیگر تفاوت دارند. نکته دیگر مدیریت منفعلانه و با ترس و لرز دانشگاه است که به روشهای مختلف باعث بدتر شدن فضا میشود. به طور مثال روز شنبه عدهای در داخل و خارج از دانشگاه صنعتی شریف تجمع کردند در همین حین اعضای حراست و دانشگاه گفتند باید سردر دانشگاه باز شده تا رفت و آمد شود.
کسانی که در دانشگاه بودند میگفتند در آن روز تور شریف گردی به راه افتاده بود. چرا باید چنین اتفاقی در فضای ملتهب توسط مسئولان دانشگاه به راه افتد؟
روز دوشنبه برنامه عزداری در دانشگاه گرفته می شود اما این مراسم هم بی تدبیری و ترس و لرزه مدیریت دانشگاه شب قبل لغو شد. دانشجویان روز دوشنبه روبروی دانشکده کامپیوتر جمع میشوند که افرادی غیر دانشجو هم حضور در بین آنها بودند. چه کسی به آنها اجازه داده بود که وارد دانشگاه شوند؟ چه کسانی در آن تجمع دست داشتند؟ به مجری برنامه شعار بی شرف می دادند. دانشگاه برنامه روز دوشنبه را لغو میکند اما جایگزنی برای آن ارائه نمیکند. می بینیم رئیس دانشگاه در جمع تجمعکنندگان روز دوشنبه حضور پیدا میکند و می گوید صلاح بوده که برنامه عزاداری لغو شود. این آشوبهای به وجود آمده قطعا مربوط به مدیریت ترسان و لرزان دانشگاه است.
برای روشن شدن ماجرا چه باید کرد؟
روشنگری باید برای این موضوع اتفاق بیفتد. اول بگوییم آن کسی که در عزاداری برای جانباختگان سانحه هوایی دست و سوت میزند عزادار نیست. وقتی به دانشجویان بگوییم که این افراد هیچ ارتباطی با همکلاسی تو ندارند روشنگری اتفاق میافتد. البته این نوع از روشنگری به خوبی هم اتفاق افتاد. این را هم بگویم چند نفر عکس هر دو شهید را پاره می کنند خود را مفتضح میکنند.
با روشنگری انجام شده حرف ها از روز شنبه تا دو شنبه رفت به این سمت که چرا مراسم ما را برگزار نکردید؟ این نشان میدهد که دانشجو اوضاع را درک کرده است. پس بخش اول روشنگری به خوبی پیش رفت.روشنگری برای اصل ماجرا به وقوع پیوسته است. البته دانشجویان هنوز سوال دارند و به همین دلیل باید درباره این سانحه هوایی شفافیت صورت گیرد.
افراد مهم در جهت دهی به این آشوبها تا چه اندازه مهم بودند؟
طبق حدیثی از امام علی(ع) مردم جامعه از مسئولان بیشتر الگو میگیرند و این موضوع به دیگر عرصهها نیز قابل تعمیم است. وقتی مردم می بینند چه گفتمانی در جامعه جاری است به همان سمت می روند. این را مثبت می بینم زیرا اثبات میکند مردم به مسئولان خود اعتماد دارند همچنین دربرابر اقدامات سریع راهی نداریم. زیرا یک شبه فراخوان می دهند و خیلی سریع باید جلوی آنها گرفته شود. اقداماتی قبل از این باید انجام می شد. برای دانشجو باید تبیین میشد فضا رسانهای به وجود آمده توسط رسانههای غربی اشتباه است. با روشنگری مناسب باید خدمات سپاه نیز گفته میشد.
زمستان می رود روسیاهی اش می ماند برای کلاغ. اما آنچه باید از آن عبرت گرفت این است که هر وقت میدان را خالی کردیم جریان دیگری وارد شد و از همان جا ضربه خوردیم. در اتفاقات اخیر دانشجو نیاز به عرض تسلیت و تخلیه هیجان داشت. جایی باشد تا گریه کند. وقتی این فضا را خالی کنیم عدهای دیگر در ان حضور مییابند و سوء استفاده میکنند.
ساعات اولیه بعد از سانحه هوایی هیچ اظهار نظری نمیشود. اما رسانههای خارجی تحلیل میکنند. رسانههای تنش زا از این فضا استفاده میکنند و تحلیل خودشان را میگویند. اگر دانشجوی انقلابی فضای مطالبه گری را به دست نگیرد کسانی که هیچ نسبتی با انقلاب ندارند به میدان میآیند. اما این نکته را نیز بگویم به ذهنم نمیرسید که روحانی به سپاه بتازد. اصلا در شان او نبود که چنین کاری کند.
چرا مردم بعد از بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح به خشم آمدند؟
مهم ترین علتی که باعث به وجود امدن خشم در بین مردم شد همین دو دستگی مسئولان برای بیان علت سانحه هوایی بود. با این کار اعتماد مردم خدشه دار شده و آنها ناراحت شدند. مردم دیدند صحبت دشمنان ایران درباره سانحه هوایی تایید شد. طبق برخی گفتهها احتمال خیانت در به وقوع پیوستن سانحه هواپیمایی تهران_ کیف وجود دارد. در این واقعه به اپراتور هم گفته شده بود که موشک کروز شلیک شده است اما با این حال آن اتفاق تلخ روی داد. سادهترین کار این بود که از اول جلوی برخی شایعه پراکنیها و گفتن اطلاعات نادرست را میگرفتند تا مردم اطلاع داشته باشند. درواقع ستاد کل نیروهای مسلح با اطلاع رسانی ساده باید میگفت حادثه مشکوک است. همین باعث می شد فجایع بعدی رخ ندهد.
اما با این حال بیانیهای منتشر شد و تجمع روبروی دانشگاه امیر کبیر به وجود آمد. از سمت چهار راه طالقانی به سمت دانشگاه آدم های زیادی حضور داشتند دانشجویان کمی در بین آنها بودند.
در دانشگاه باز بود و عبور و مرور انجام می شد. یکی از عللی که نمی شد برخوردی جدی انجام داد در هم بودن دانشجویان و افراد بیرون بوده است. در تجمع روبروی دانشگاه امیر کبیر اوایل فضای احساسی بود اما با تاریک شدن هوا شعارهای ساختارشکن و توهینهای آشکاری انجام شد. این تجمع از اهمیت بالایی برخوردار بوده است که سفیر انگلیس در آن حضور یافته بود.
اما با دستگیری سفیر انگلیس فضا شفاف شد. کینه تاریخی در ایران و جوامع مستعمری علیه انگلیس وجود دارد. عدهای از دانشجویان با تجمع به وجود آمده از فضا سوء استفاده کردند و خواستار لغو امتحانات شدند مسئولان دانشگاه نیز به راحتی در مقابل این خواسته کوتاه آمدند. این اتفاق عجیب بود. روز دوشنبه هفته گذشته نیز عده معدودی جمع شدند و قصد داشتند به سمت در دانشگاه به سمت خیابان حافظ بروند که برگزار نشد.
اما در تجمع روز سه شنبه اولین شعارها توهین به رهبر معظم انقلاب بود. کسی که عزاردار باشد لباس مشکی می پوشد و کف و سوت نمی زند. اما تجمعی شکل گرفت که با هوشیاری بدنه انقلابی راه به جایی نبرد. هر عقل سلیمی می پذیرد که در شرایط بحرانی باید آرامش حفظ شود.
آیا برنامهای وجود دارد که تجمع روبروی دانشگاه امیر کبیر نیز یکی از قطعات پازل آن است؟
تجمع روبروی دانشگاه امیر کبیر فضای روانی جامعه را به هم ریخت. البته همه افرادی هم که در تجمع شرکت کردند ضد انقلاب نبودند. کسی که داغ دیده خشم دارد اما همه را نمیتوان به یک چوب راند.
دانشجوهای داخل و افراد بیرون اکثرا ناراحت بودند و در چنین فضایی برخی افراد سوء استفاده میکنند. بعید می دانم سناریویی برای این اعتراضات چیده شده باشد. سانحه هوایی چهارشنبه اتفاق میافتد اما سلبریتیها هفته بعد از آن تازه صدا و سیما را تحریم میکنند. افرادی که خشم داشتند همان روزها می توانستند واکنش نشان دهند. اما از این فضا سوء استفاده شد. حضور میلیونی در تشیع حاج قاسم دشمن ما را ترساند.
چرا تشکلی نداریم تا محور واحد دیگر تشکلهای دانشجویی باشد؟
اول باید گفت در کل کشور حتی فردی را نداریم تا روی سخنان او وحدت نظر به وجود آید. اما درباره اینکه چرا تشکلی واحد وجود ندارد تا بقیه تشکلهای دانشجویی روی آن وحدت کنند به این دلیل است که فضای گفتوگو در دانشگاه وجود ندارد و تشکلها به دنبال زورآزمایی هستند. البته در دانشگاه امیر کبیر فضای گفتوگویی تشکیل شد و برکات زیادی داشت. تا زمانی که همدیگر را به رسمیت نشناسیم به هم نزدیک نشویم این وضع درست نمی شود و اگر به دنبال زور آزمایی باشیم زخم عمیق تر می شود. راه حل بیشتر گفتوگو کردن است.
چه نظری درباره روشنگری برای اتفاقات مهم کشور دارید؟
فضا باید برای مردم تبیین و صف بندی دشمنان مشخص شود. امروز تمام کفر در برابر تمام ایمان صف بندی کرده است. سعی کنیم فضا را به سمت آرامش پیش ببریم. دیدار با خانوادههای داغدار کار خوبی بوده که از سوی مسئولان انجام شده است. هر چه به سمت آرامش برویم برای کشور بهتر است. نگران فضای پرآشوب معترضان نیستم زیرا هرچه به سمت التهاب بیشتر برود فاصله مردم با آنها بیشتر می شود مثل سال 88 که حرکات از چارچوب خارج شد ریزش مردم بیشتر شد. نگرانی اصلی از خودیها است که اشتباهی صورت نگیرد و وقتی جامعه داغدار است نباید در صدا و سما حرفی زده شود که برای مردم ناخوشایند باشد.
انتهای پیام/