افزایش ورودی خانم‌ها در برخی رشته‌ها تعادل بازار‌کار را از بین برده است/ پیشرفت اقتصادی در گرو علوم اجتماعی است

استاد رشته علوم اجتماعی گفت: متأسفانه به دلیل آنکه اشتغال در بازارکار و به طور کلی مسئولیت و فعالیت‌های اقتصادی در میان زنان نسبت به مردان کم‌تر است، کمبود فرصت‌های شغلی در این گونه رشته‌ها بیشتر بر تقاضای مردان تأثیر منفی گذاشته است.

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز تفاوت بسیاری بین رشته‌های دانشگاهی وجود دارد به گونه‌ای که تعدادی از رشته‌ها علی‌رغم برخورداری از جایگاه مهم در جامعه مورد بی‌مهری دانشجویان قرارمی‌گیرند و به‌دلیل عدم آشنایی با بازار کار آن صرفا به عنوان یک رشته تئوریک درنظر گرفته می‌شود. به همین دلیل باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران در نظر دارد در دومین شماره از پرونده «بازار کار پنهان رشته‌های کم‌متقاضی» خود به معرفی رشته علوم اجتماعی و جایگاه مهم این رشته در جامعه که مورد بی‌مهری قرار گرفته و اهمیت و کاربرد آن در عرصه‌های گوناگون به نوعی فراموش شده است، بپردازد.

کاظم حاجی زاده استاد جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی در گفت‌وگو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز درباره عوامل موثر بر عدم تمایل دانشجویان برای تحصیل در این رشته اظهار کرد: کسب تحصیلات دانشگاهی در جامعه مدرن، برای ورود به مشاغل تخصصی در بازارکار است؛ به همین دلیل وقتی بین دانشگاه و بازار کار پیوند مناسبی وجود نداشته باشد، کاهش تقاضا در یک رشته امری غیرعادی نخواهد بود.

تأثیر منفی کمبود فرصت‌های شغلی در مردان

وی افزود: پدیده ای که در سال‌های گذشته در بسیاری از رشته‌های علوم انسانی وجود داشته، تک جنسیتی شدن روز افزون ورودی‌های جدید به نفع زنان است. متأسفانه به دلیل آنکه اشتغال در بازارکار و به طور کلی مسئولیت و فعالیت‌های اقتصادی در میان زنان نسبت به مردان کم‌تر است، کمبود فرصت‌های شغلی در این گونه رشته‌ها بیشتر بر تقاضای مردان تأثیر منفی گذاشته است.

این استاد دانشگاه با تأکید بر این موضوع که مدیریت کارآمد جوامع پیچیده و مدرن مستلزم یک علوم اجتماعی غنی است، گفت: بدون وجود متخصصان حوزه علوم اجتماعی، دولت ها نمی‌توانند به توسعه اجتماعی پایدار دست یابند. اگر جامعه شناسان و سایر اصحاب علوم‌اجتماعی درباره مسائلی مانند ضعف تعهد کار در سازمان‌ها و کارخانه‌ها، پایین بودن همبستگی اجتماعی و تضاد‌های قومی، اندیشه ورزی نکنند و راهکاری ارائه ندهند؛ نمی توان به آینده اقتصادی روشنی امیدوار بود.

حاجی زاده تصریح کرد: یکی از دلایل ضعیف شدن رشته‌های علمی در ایران، افزایش بی حد ظرفیت دانشگاه‌ها است به گونه ای که سبب شده نسبت بین دانشجویان و امکانات تغییر کند و در نهایت کیفیت آموزش کاهش یابد. به طور مثال ممکن است یک استاد دانشگاه به صورت همزمان چندین رساله در مقطع دکتری و ارشد را راهنمایی کند طبیعتاً نمی تواند زمان کافی را به هرکدام اختصاص دهد. ازسوی دیگر افراد بسیاری هستند که با انگیزه‌های غیرعلمی مانند کسب منزلت، پولسازی و ازدواج وارد دانشگاه ‌ها می‌شوند که این امر ضربه‌های جدی به تولید علم در کشور وارد کرده است. مهم ترین نگرانی که در این زمینه وجود دارد مربوط به تعداد متقاضیان این رشته نیست؛ بلکه به این موضوع ارتباط دارد که بتوان افرادی را که از ضریب هوشی بالای برخوردار هستند و انگیزه بالای علمی دارند، جذب علوم اجتماعی کنیم.

آگاهی از فرصت‌های شغلی سبب افزایش میزان مطالعه دانشجویان می‌شود

وی با اشاره به تأثیر فرصت‌های شغلی در جذب دانشجویان برای تحصیل، تشریح کرد: فرصت‌های شغلی خوب در بازار کار مؤثرترین عامل برای جذب دانشجویان به رشته‌های دانشگاهی است. اگر دانشجو بعد از فراغ‌التحصیلی بداند چه شغل‌های خوب و مرتبطی درانتظار او است، حضورش در کلاس درسی پررنگ تر و در نهایت میزان مطالعه‌اش هم افزایش می‌یابد. در غیر این صورت به زودی با واقعیت‌ها و انتظارات موجود در نقش شغلی خود در بازار کار روبه رو می‌شود که در صورت عدم پاسخگویی صحیح به آن‌ها باید طعم توبیخ، محرومیت و از دست دادن شغل را بچشد.

این استاد دانشگاه ادامه داد: در حال حاضر فرصت‌های شغلی موجود در رشته علوم‌اجتماعی به طور کلی در سه دسته تعریف می‌شوند، اولین حوزه استخدام در سازمان‌های دولتی در مشاغلی مانند معلمی در مدارس، تدریس در دانشگاه و کارشناس فرهنگی در ادارات است؛ دوم فعالیت در پروژه‌های تحقیقاتی که دولت کارفرما و حامی مالی آن است مانند انواع پیمایش‌های ملی و منطقه‌ای که در کشور اجرا می‌شود و در نهایت سومین حوزه فعالیت در موسسات تحقیقاتی خصوصی که این مورد هنوز در کشور رشد چندانی نداشته و حجم خیلی کوچکی دارد.

حاجی زاده با تأکید بر عدم وجود پیوند محکم بین دانشگاه و بازار کار، گفت: در حال حاضر به دلیل آنکه پیوند محکمی بین دانشگاه و بازار کار وجود ندارد، دانشگاه به صورت جداگانه به تربیت دانشجو می‌پردازد به همین دلیل برنامه خاصی برای تسهیل اشتغال فارغ التحصیلان از سوی دانشگاه وجود ندارد. با حاکم شدن شایسته سالاری در جامعه هر بخش دولتی یا خصوصی که نیاز به نیروی کار متخصص دارد به سراغ اولین فضا و فردی که برود، دانشگاه است. در این صورت است که استادان دانشگاه جایگاه واقعی خود را به دست می‌آورند.

وی افزود: اولین اقدامی که باید برای بهبود شرایط انجام داد این است که مسئولان ارشد کشور واقعیت‌های جامعه و تغییرات اجتماعی پیش آمده را انکار نکنند. مسائل اجتماعی متعددی وجود دارد که به سرعت در حال تکثیر هستند؛ تنها بعد از به رسمیت شناختن و پذیرش این مسائل و پیش گرفتن عزمی جدی برای روبه‌رویی عقلانی با آنها است که نقش جامعه‌شناس، اقتصاد‌دان و اندیشمند سیاست اهمیت پیدا می‌کند.

انتهای پیام/

کد خبر: 1060355

وب گردی

وب گردی