گروه دانشگاه ایسکانیوز، شیر نفت باز بود و پول مفت و بی دردسر سرازیر، اصلا نیازی به درآمدزایی نبود؛ بودجه حاصل از درآمد صادرات نفت میرسید و راحت خرج میشد. دلار دلار درآمد و ریال ریال هزینه؛ فرمول راحت دخل و خرجی که سالها در ایران پیاده شد و این روزها بلای جان نهادها و چوبی لای چرخ پیشرفت است.
وابستگی اقتصادی بد دردی است؛ دردی که به واسطه نفت و درآمد آن به وجود آمد و امروز نفس برخی نهادها را به شماره انداخته است. نهادهایی که دهانشان به دست دولت و دستشان در چاههای نفت است. حالا که تحریم و ارزانی نفت و هزار و یک مصیبت دیگر که درآمد نفتی را کاهش داده پیش آمده؛ برخی یادشان افتاده که درآمد از راه دیگری هم حاصل میشود و نهادها میتوانند به جز ارتزاق صرف از این ماده سیاه درآمدزایی مستقل داشته باشند.
ظرفیتهایی سوخت و برنامههای زیادی به باد رفت؛ سالهای سال زمان از دست رفت؛ اما وقتی برای زانوی غم بغل کردن نیست و به هرحال امروز فرارسید؛ روزی که پول مفت نفت به فراموشی سپرده شود و درآمد از راه ظرفیت داخلی و فکر و استعداد جوانان به دست آید.
نظام آموزشی ایران این روزها سخت از کمبود بودجه رنج میبرد؛ دانشگاههایی که بودجه دولتیشان کفاف حقوق کارکنان را هم نمیدهد طبیعتاً مجالی برای پژوهش، پیشرفت، تامین امکانات بهروز و راه چاره برای برونرفت از منجلاب نظام آموزشی سنتی ندارند. راه، اشتباه پیموده شد و هنوز هم برخی ازین اشتباهات ادامه دارد. فارغ از چگونگی گذران امور آموزشی و پژوهشی دانشگاهها و آموزش عالی که یک دنیا نقد و نظر درباره آن وجود دارد؛ نوع مدیریت اقتصادی دانشگاهها و به ویژه بخش درآمدزایی هم مشکل عمدهای است که نمیتوان انکار کرد روی کیفیت محتوای آموزش عالی هم تاثیر گذاشته است.
نه تنها رؤسای دانشگاهها بلکه همه اجزای مدیریتی آموزش عالی دادشان از نبود بودجه درآمده و برخی حتی اذعان کردند که با این وضعیت نمیتوان دانشگاهها را به خوبی اداره کرد. وقتی محمدتقی احمدی رئیس دانشگاه تربیت مدرس اذعان میکند که 80 درصد بودجه دانشگاه صرف مسائل متفرقه میشود میتوان به عمق فاجعه پی برد. احمدی تیرماه 98 به صراحت میگوید «با توجه به اینکه ۸۰ درصد از هزینه شامل حقوق و دستمزد و قبوض آب و برق بوده و غیر قابل اجتناب هستند این کمبود بودجه به امور پژوهشی، فرهنگی و طرح ارتقای دانشگاه لطمه خواهد زد و امیدواریم بودجه دانشگاه تا پایان سال به طور کامل تأمین شود تا دانشگاه کمتر تحت فشار قرار گیرد.» البته بماند که همین بودجه هم به موقع به دانشگاهها تخصیص داده نمیشود و به قول منصور غلامی وزیر علوم، «متاسفانه دانشگاههای ما بودجه مورد نظر خود را در زمان مقرر دریافت نمیکنند، همین موضوع سبب مشکلاتی شده است.» این اعداد و ارقام یعنی فاجعه! این وضعیت بودجهای و درآمد-هزینه در دانشگاهها یعنی فاجعه!
نمیتوان ادعا کرد که دانشگاهها باید به کلی از بودجه دولتی دستشان قطع شود که این فعلا امکانپذیر نیست و حتی دانشگاههای بزرگ جهان هم علاوه بر درآمدهای اختصاصیشان از بودجههای دولتی ارتزاق میکنند. آنگونه که سیدجسن صدوق رئیس پیشین دانشگاه شهید بهشتی عنوان کرده است «با یک رویکرد تطبیقی و مقایسه ای، برای دانشگاه امآیتی ۱.۳ میلیارد دلار، دانشگاه کمبریج ۸.۱ میلیارد دلار، دانشگاه سوربن ۱ میلیارد و چهارصد میلیون دلار و دو دانشگاه ترکیه، ۱۶۰ و ۱۰۰ میلیون دلار، بودجۀ دولتی در نظر گرفته شده است.»
اما ماندن و درجا زدن فایدهای ندارد باید پرسید «چه باید کرد؟»، «دانشگاههای مطرح کشور چه راههایی را برای درآمدزایی در پیش گرفتهاند؟» «کج دار و مریز» اداره کردن دانشگاهها هیچ دردی از کشور دوا نمیکند و فقط مشکلات اجتماعی نظیر بیکاری و سیل تحصیلکردگان بیمهارت و ... به بار میآورد. دانشگاههایی که توان اداره خودشان را ندارند بهتر است تعطیل شوند تا بخواهند همچنان به آموزش بیکیفیتشان ادامه دهند و برای تامین هزینههای جاری مجبور به کم کردن بودجه پژوهشی خود شوند.
خیرین به کمک دانشگاهها بیایند
راههای عجیب و غریبی وجود ندارد همه راهها دستیافتنی و شدنی است؛ «اما و اگر»، همه با نگاه دلسوزانه به آموزش عالی بنگرند نه نگاه کاسب مآبانه. وقف، یکی از اصلیترین منابع مالی دانشگاههای بزرگ دنیاست. آنچه که در کشور ما وجود دارد و شاید تاکنون به خوبی به ظرفیت آن برای پیشرفت کشور توجه نشده است. شاید باورتان نشود که 35 درصد از کل درآمد دانشگاه هاروارد و 20 درصد از درآمد دانشگاه استنفورد از طریق موقوفات به دست میآید. آنچه که میتواند به راحتی و با وجود خیرین بیشمار در کشور اجرایی شده و یک منبع مالی کارآمد برای دانشگاهها باشد.
میرحسین موسوی، عضو هیاتعلمی دانشگاه الزهرا(س) در گفتگو با روزنامه فرهیختگان وقف و دریافت املاک و مستغلات از خیرین برای امور آموزشی را در تمام دنیا مرسوم دانسته و گفته است باید برای دستیابی به درآمد کافی از طریق وقف تلاش کرد و با برنامهریزی صحیح میتوان درصد بالایی از جذب وقف به دانشگاه را انجام داد.
البته فعالیتهایی در زمینه جذب موقوفات صورت گرفته؛ اما کافی نیست و دانشگاههای کشور باید بیشتر به فکر استفاده از این ظرفیت باشند. محمود فتوحی رئیس دانشگاه صنعتی شریف استفاده از ظرفیت خیرین را منبعی مناسب و موثر برای درآمدزایی دانشگاه میداند و از برنامهریزی دانشگاه برای استفاده از این ظرفیت و برگزاری جلسات با خیرین خبر داده است.
پژوهشهای کلان مساوی است با درآمد کلان
وظیفه اصلی دانشگاههای نسل جدید پژوهش بر روی مشکلات است. راهی که نه تنها بار آموزشی را افزایش میدهد بلکه موجب سرازیر شدن درآمدهای مناسبی برای دانشگاهها میشود؛ بله فرمول دیگر کسب درآمد در دانشگاهها پروژههای تحقیقاتی است. بهطوری که 17 درصد درآمد دانشگاههای هارواد و استنفورد از این راه بهدست میآید. از آنجا که انجام تحقیقات یکی از فعالیتهای اصلی دانشگاههاست، میتوان با برنامهریزی صحیح به کسب درآمد از این راه پرداخت.
ارتباط صنعت و دانشگاه؛ درآمدی بدونه هزینه
ارتباط صنعت و دانشگاه شعار قشنگی است و همه ارکان نظام آموزشی کشور از آن دم میزنند؛ اما ای کاش با تمام ظرفیت و امکانات بتوان این ارتباط را به بهترین شکل برقرار کرد. ارتباطی دوسویه و بازی برد-برد که ثمره آن نصیب دانشگاه و صنعت و درنهایت و در عالیترین وجه آن تمام کشور میشود. یک موضوع جدی که متاسفانه هنوز به شکل مناسب در کشور شکل نگرفته است. درآمد بدست آمده از این راه برای دانشگاه بسیار حائز اهمیت است.
تاکنون تعدادی از دانشگاههای بزرگ کشور از جمله دانشگاه علم و صنعت و دانشگاههای امیرکبیر گامهای مهمی در رسیدن به این درآمد برداشتهاند. سیداحمد معتمدی رئیس دانشگاه امیرکبیر، اولویت نخست این دانشگاه را قراردادهای صنعتی و استفاده از ظرفیت صنعت معرفی کرده و گفته است در برنامه راهبری دانشگاه افق آن مشخص شده است. همچنین سال گذشته قراردادهای دانشگاه امیرکبیر بیش از ۵۰ میلیارد تومان بوده است.
علیرضا ذاکری رئیس دانشگاه علم و صنعت ایران نیز اولویت دانشگاه علم و صنعت ایران را کسب درآمد از راه ورود به پروژههای پژوهشی و صنعتی اعلام کرده است، پروژههایی که در قالب فناوریهای جدید، مراکز رشد و شرکتهای دانشبنیان دنبال میشوند.
نهتنها صرفا این راهها که روشهای بسیاری برای درآمدزایی و استقلال مالی دانشگاهها وجود دارد و در این مقال نه فرصت بیان آنهاست نه مقصود ازین گزارش بیان این راهها و تنها عنوان چند نمونه کافی است. درآمد نفت، تن فربه دانشگاهها را به پول مفت عادت داده و این روزها که دیگر خبری از لقمههای چرب بشکههای نفتی نیست آموزش عالی روز به روز نحیف و بیمارتر میشود و راه چاره برای مداوای این بیماری وخیم، برنامهریزی دقیق، قطع دست کاسبان نظام آموزشی و سازوکاری یکپارچه و البته عزم جدی فارغ از شعارهای سیاسی دهان پرکن برای درآمدزایی و استقلال مالی دانشگاههاست.
انتهای پیام/