سایپا و پروژه موفق جوانگرایی

سال۹۸ فصل جوانگرایی باشگاه سایپا از نیمکت تا داخل زمین بود..

امیر کریمی مربی و تحلیلگر فوتبال- ایسکانیوز

سال۹۸ فصل جوانگرایی باشگاه سایپا از نیمکت تا داخل زمین بود مدیران سایپا نیمکت را به ابراهیم صادقی جوان سپردند که سالها بازوبند کاپیتانی این تیم را بر بازو می بشت و صدالبته رزومه خاصی هم در دنیای مربیگری نداشت و کمی برای او زود بود.

نارنجی پوش سابق سرمربی حاضر

نشستن در راس نیمکت این تیم بدون هیچ عقبه مربیگری در این سطح برای صادقی شاید زود بود اما تنها نگاه خاص و مثبت مدیران وقت سایپا برای انتخاب او به عنوان سرمربی که مدیریت سایپا به آن تکیه کرده و او را انتخاب کردند، همان لقب مرد نارنجی پوش او بود که به سبب وفاداری او به باشگاه نارنجی پوش سایپا در دوران بازیگری او بود.

شرایط مالی سایپا

البته که این جوانگرایی بر روی نیمکت و داخل زمین برای سایپا بی ربط به شرایط بد مالی این باشگاه در ابتدای سال هم نبود و توفیق اجباری برای استفاده از سرمایه های باشگاه که باشرایط باشگاه آشنایی و وفق پذیری بیشتری داشته باشند.

هدف های بلند مدت

انتخاب ابراهیم صادقی و نحوه یارگیری این تیم در ابتدا به نوعی نشان داد که مدیران وقت سایپا فعلا هدفی برای بستن تیم برای قهرمانی یا حتی گرفتن سهمیه آسیایی ندارند، بلکه شاید و فقط شاید بودن در کمر جدول و تجربه اندوزی کلیت تیم از نیمکت تا داخل مستطیل سبز را هدف اصلی آنها می توان شمرد و با نام سازندگی در این فصل شاید نیم نگاهی به فصول بعدی و بدست آوردن رتبه های بالاتر خواهند داشت.

دردسرهای سرمربی جوان

مشکل اصلی سایپا در این فصل صرفا جوانی ابراهیم صادقی و عدم کارگشتگی او نبود بلکه همراهان او نیز حداقل در سطح مربیگری نامی و تجربه ای نداشتند و شاید پرآوازه ترین شخص این نیمکت کاظم برجلویی بود که او هم مانند خود سرمربی سابقه چندانی در مربیگری فوتبال نداشت و به نظر می رسید مدیران باشگاه بیشتر دل به خودی های این باشگاه و وفاداران دوران بازیگری بستند و سپردن ارکان تیم به افرادی که شاید بیشتر از سابقه عرق بیشتری به این پیراهن باشگاه داشتند و دارند هر چند انتخاب کادر فنی با نظر سرمربی انجام می گیرد اما به دلایلی که بالا گفته شد دست و پای ابراهیم صادقی هم بسته بود اگرچه در ادامه راه و قبل از شروع فصل بیژن طاهری و اشکان نامداری هم از کادر استقلال به این تیم پیوستند اما باید دقت داشت آنها هم سابقه بازی در سایپا را در دوران بازیگری داشتند.

زیر سایه قرمز وآبی

سایپا جزو آن دسته تیم هایی هست که هر چه تلاش کند و مقام بیاورد شاید در سایه همان دو قطبی بودن حداقل فوتبال تهران هیچگاه نه توانسته و شاید نه بتواند جایگاه اجتماعی و هواداری برای خود دست و پا کند این موضوع صرفا مختص این باشگاه نیست و هستند اساسا باشگاه هایی شبیه سایپا درتهران که این اتفاق برای آنها هم تعریف شده هست و درجای خود به آنها هم خواهیم پرداخت در همین بین این مسئله را حتی در انتقال این تیم به استان همجوار تهران یعنی البرز هم می توان کامل لمس کرد که بی هیچ دستاوردی ازین انتقال بازهم این تیم به تهران دیپورت شد و سایپای تهران لقب گرفت این در حالی هست که ویترین این باشگاه خالی از مقام و جام های فوتبالی نیست بخصوص در دهه هفتاد که دو مقام قهرمانی کشور ویک قهرمانی در لیگ برتر و یک جام حذفی و البته چهارم آسیا (زمانی که مسابقات بصورت مجتمع برگزار می شد) را کسب کرد و بارها جزو سه تیم بالانشین لیگ بود همچنان زیر بیرق دو تیم تهرانی بود و نتوانست جایگاهی مردمی برای خود دست و پا کند وشاید تنها دستاورد این مقام ها شخصیت و احترامی بود و هست که فوتبال دوستان و کارشناسان برای این باشگاه قائل شدند.

کارخانه بازیکن سازی سایپا

البته این نکته شایان ذکر هست که سایپا یکی از باشگاههایی در کشور می باشد که در بالاترین سطح فوتبال ایران سکوی پرتاب خیلی از بازیکنان هم بوده و بر خلاف خیلی تیم ها در این سطح تنها حاضری خور تیم های دیگر نبوده و نمی باشد و به سازندگی هم پرداخته در همین یکی دوسال اخیر نیز می توان از مهدی ترابی که ازین تیم به پرسپولیس رفت و علی قلی زاده که لژیونر شد را نام برد.

سایپا و عملکرد بازیکنان

اما سایپا با خانه تکانی اساسی در داخل زمین پا به این فصل گذاشت جوانگرایی که البته می توان گفت کمی هم اجباری به نظر می رسید چرا که همان طور که در قبل ذکر شدهم از بعد مالی باشگاه شاید توانایی خریدن بازیکنان گران قیمت و نامی را نداشت هم اینکه شاید نکته اصلی خود کادر فنی تیم بوده باشد وبه این انتخاب ها دست زده چرا که شاید کنترل و مدیریت بازیکنان بزرگ و نامی که اتفاقا کم حاشیه نیستند در این فوتبال خارج از کاریزما و توانایی کادر فنی امسال این تیم بود تیمی که سال پیش علی دایی را روی نیمکت می دید حالا با کادر فنی بسیار جوان شده پا به میدان گذاشته بود در هر صورت این تیم با فلاح زاده در درون دروازه و معین عباسیان، روزبه شاه علی دوست وآرمان رمضانی و همچنین اضافه شدن آرمین سهرابیان از استقلال به عنوان مجرب های داخل زمین شروع کرد و افزودن جوانانی جویای نام همچون طاها شریعتی و حسین نخودکار که حاصل تیم های پایه ای این باشگاه هستند و همچنین بازیکنانی که شاید در تیم های دیگر بیشتر نیمکت نشین بودند و یا در سطح پایین تر فوتبال در حال فعالیت بودند فصلی پر فرا و نشیب را طی کردند و فعلا و تا قبل از بروز ویروس کرونا در رده چهاردهم از شانزده تیم قرار گرفته اند رتیه ای که شاید در شان این باشگاه نمی باشد.

حبیب کاشانی در سایپا

سال پیش درگیری علی دایی با مدیران وقت سایپا باعث برکناری او از این باشگاه شد و حالا مصطفی مدبر رفت و افسار باشگاه بدست کاشانی افتاد.

کاشانی همان مدیر اصولگرایی هست که پرسپولیس افشین قطبی را در آن سال پر حاشیه و حادثه انصافاخوب مدیریت کرد و پرسپولیس را با درایت خود به قهرمانی رهنمون کرد و البته هم او بود که کرانچار را خلع نمود و علی دایی را سرمربی پرسپولیس کرد. بازنشسته آموزش پرورشی که در انتخابات فدراسیون هم نام او دیده می شد و حالا مدیریت سایپا را در اختیار گرفته.

حاج حبیب کاشانی اصولا بسیار محافظه کار و آرام است و کارهای خود را باسیاسیت خاصی پیش می برد ضمن اینکه هیچ کس از علاقه قلبی او به بعضی از بازیکنان و مربیان قدیمی بی خبر نیست حالا سوال اینجاست که آیا بازهم صدای پای استیلی و دوستان به گوش می رسد؟! باید نشست و دید سایپایی که از شانزده تیم حال حاضر لیگ جزو تنها چهارتیمی هست که دست به تغییر کادر فنی خود نزده و در منطقه خطر جا خوش کرده با مدیریت کاشانی همچنان بهای جوانگرایی خود را می پردازد یا طاقت کاشانی بسر خواهد رسید و تغییراتی در انتظار این تیم خواهد بود؟!

کد خبر: 1064268

وب گردی

وب گردی