تبدیل علم‌به ثروت با مدیران ناکارآمد رویایی دست نیافتنی است

علم زمانی به ثروت تبدیل می‌شود که نیروی انسانی و مدیر توانمند دغدغه‌مند همه یک پازل را تشکیل دهند اما با وجود ظرفیت نیروی انسانی مناسب در کشور ظاهرا این پازل قطعه گمشده‌ای دارد.

گروه دانشگاه ایسکانیوز، طاهره راهی- « نبود حمایت مالی و کمبود امکانات»، « نبود مدیریت صحیح و خلاق» و «پژوهشگران غیرمتخصص» انتقادات صاحبنظران به سیستم پژوهشی آموزش عالی کشور است.

سالهاست که مسئولان آموزش عالی، دلخوش به افزایش بیشتر و بیشتر تعداد مقالات علمی هستند و کمتر به شنیدن و رفع مشکلات پژوهشی دانشگاه‌ها می‌پردازند. اگر پای حرف دانشجویان ارشد و دکتری در همه رشته‌ها مخصوصا در رشته‌های فنی و علوم پایه نشسته باشید اوضاع فرق می‌کند، تقریبا همه از کمبود امکانات مالی و تجهیزات می‌نالند و معتقدند این معضل مانع تحقیقات اساسی و پژوهش‌های مؤثر در پیشرفت جامعه شده است.

کشور ایران به لحاظ کمی در حوزه پژوهش مشکلی ندارد و اتفاقا از ظرفیت نیروی انسانی مناسبی هم‌برخوردار است اما وقتی به آنها توجه نشود و زمینه مساعد برای انجام پژوهش‌ها ایجاد نشده و حمایتی از پژوهشگران نباشد، قطعا دلسرد شده و نمی‌توان انتظار خلاقیت و پژوهش‌ داشت.

شاید همیشه مدیران مقصر نباشند اما ر پای پژوهش لنگ بزند یک پای مدیریت هم لنگیده است چراکه مدیر و مسئول اگر دغدغه پژوهش داشته باشد حتما پژوهشگر و پژوهش در دسترس است. موتور پیش‌برنده و محرکه پژوهش‌ها در دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی، مدیران به‌روز و فعال، آگاه به سیستم و اخلاق اداری و معتقد به کار گروهی می‌تواند زمینه را برای فعالیت دانشجویان و پژوهشگران جوان برای حرکت به سمت کارهای نوآورانه سوق دهند.

از طرف دیگر، صرف وجود افزایش تعداد فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد و دکتری، کشور بی‌نیاز از پژوهشگر حرفه‌ای نیست، چرا که تعداد زیادی از دانشجویان به هنگام گذراندن پژوهش خود، برای راحتی و به دلیل کمبود امکانات، بیشتر کارهای تئوری انجام داده‌اند و کمتر با تجهیزات و امکانات و برنامه‌های پژوهشی به صورت حرفه‌ای کار کرده‌اند؛ دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی نیز به دلیل کمبود امکانات، اجازه دسترسی آزاد دانشجویان به وسایل و تجهیزات را نمی‌دهند، به همین دلیل بسیاری از دانشجویان دوره‌های تحصیلات تکمیلی، پس از اتمام دروان تحصیل خود به شغل‌های دیگر روی می‌آورند و عملاً از علمشان برای تولید ثروت استفاده نمی‌کنند.

شاید بتوان پیوسته نبودن پژوهش‌ها در دانشگاه‌های مختلف را از دیگر مشکلات پژوهشی عنوان کرد. ممکن است تحقیق‌هایی با عناوین مشابه‌ در چند دانشگاه و در بازه‌ای نزدیک به یکدیگر پیدا کرد و بودجه‌های پژوهشی و فرصت‌هایی که به دلیل همین مشکل هدر رفته است. البته در سال‌های اخیر وزارت علوم با راه‌اندازی سایت ایرانداک درصدد رفع این مشکل برآمده است، اما هنوز هم پایان نامه‌ها و پروژه‌های تحقیقاتی را می‌توان یافت که مشابه دیگر تحقیقات آزمایشگاهی و دانشگاهی است.

حلقه آخر کاربردی نشدن نتایج پژوهش‌ها، نبود ارتباط مستقیم و مستمر صنعت و دانشگاه و نبود اطمینان مدیران صنایع به پژوهش‌ها و پژوهشگران است. چیزی که در این سال‌ها بیشتر بر روی کاغذ گسترش یافته و به صورت عملی، آنچنان که باید پیشرفتی در این زمینه نداشته‌ایم.

نبود پیوند قوی بین صنایع و دانشگاه‌ها را می‌توان به نبود نگاه مثبت و اطمینان کافی مدیران صنایع به نتایج پژوهش‌ها دانست، پژوهش هایی که درگذشته انجام شده و پس از مدتی کارایی لازم و ثروتی را برای آن صنعت در پی نداشته است. منصور غلامی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری نیز در سال ١٣٩۶ نقدهایی به حوزه ارتباط دانشگاه با صنعت وارد کرد و در نشستی با وزیر دفاع عنوان کرد که «در دانشگاه‌های جامع شبکه مشخصی از نظام عرضه و تقاضا شکل نگرفته است و علی‌رغم تلاش‌های صورت گرفته هنوز رابطه دانشگاه‌ها با صنایع در حد مطلوب نیست.»

همه اجزای دانشگاه از مدیر تا استاد و دانشجو از نبود تناسب بین تولید علم و ثروت در کشور می‌نالند، اما کسی به چینش درست قطعات این پازل توجهی ندارد و تا زمانی که قطعه‌ها در جای خودشان محکم نشوند، نمی‌توان به تکمیل این مسیر و تولید ثروت از نیروی خلاق و پژوهشگر و باسواد امید داشت.

انتهای پیام/

کد خبر: 1066476

وب گردی

وب گردی