لزوم بازنگری رویکرد خدامحورانه در سیاست‌گذاری‌های کلان کشور

عضو کارگروه دینی و مذهبی مرکز مطالعات، برنامه ریزی و تعالی علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد گفت: باید دولت­‌ها را در سه سطح کلان سیاست‌گذاری­‌ها، نظام آموزشی و فرهنگ عمومی به بازخوانی مجدد رویکرد کل­ گرایانه و خدامحورانه دعوت کرد. این وظیفه­‌ای است که به نظر نگارنده به عهده جامعه علمی کشور است.

محمدجعفر جامه بزرگی عضو کارگروه دینی و مذهبی مرکز مطالعات، برنامه ریزی و تعالی علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی در گفت و گو با خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، پیرامون چالش‌های حکمرانی کل نگرایانه در مقابله با بحران‌ها اظهار کرد: اینکه چگونه طبیعت در دل خود و آرام آرام به باز تولید و عرضه محصولات خطرآفرین برای زیست و بقای نوع انسان می پردازد، این مسئله را بیش از پیش در برابر ما می‌گشاید که اساساً نقش اندیشه انسان در تولید این دگرگونی­‌ها چه بوده و انتظار معقول از او برای رهایی جستن از چنین مخاطره‌­ای چیست؟!

وی افزود: این مسئله روشن است که دگرگونی­‌های زیست‌محیطی آنقدر آهسته رخ می‌دهند که بیشتر اوقات برای انسان‌ مغفول می‌­مانند؛ به طوری که به دلیل خصیصه تطبیق‌پذیری انسان و کل طبیعت که معلول فرگشت است، عموماً با این تغییرها سازگار می‌شوند. برهمین اساس، بشر تقریباً بی توجه به این دگرگونی­‌ها نیازی برای اقدامی اساسی در خصوص چالش‌های زیست‌محیطی احساس نکرده و همواره به طور سطحی از آن عبور کرده است.

جامه بزرگی ادامه داد: اکنون با شیوع ویروس کووید19 در گستره جهانی که به طور بی‌­سابقه‌ای تمامی ابعاد زندگی بشری را در سازمان دینی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و... تحت الشعاع خود قرار داده است، این پرسش بار دیگر به طور افزایشی قوت می­گیرد که نقش اندیشه معطوف به عملِ انسان تا چه میزان می‌­تواند به جلوگیری از بروز تخریب‌­های وسیع طبیعت کمک کند؟

عضو کارگروه دینی و مذهبی مرکز مطالعات، برنامه ریزی و تعالی علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی تصریح کرد: هرچه باشد ویروس کرونا جزئی کوچک اما پر هیمنه از طبیعت همچنان ناشناخته ما است. اما آیا ما می­‌توانیم این میهمان ناخوانده طبیعت را به مثابه یک جزء جدا از کل طبیعت بنگریم؟ در واقع اندیشه بشر باید تا چه حد زاویه­ نگرش خود را به طبیعت اصلاح کند تا دچار عوارض ناشی از بی توجهی به جهان پیرامون نشود؟

وی گفت: از سوی دیگر، اینکه تا چه میزان تخریب طبیعت توسط نوع بشر ادامه خواهد داشت و از طریق این تخریب چه میزان آسیب‌های زیست­­ محیطی و بهداشتی را باید بپذیرد، بسیاری را بر آن داشته که انسان در سده آینده با خطر جدی انقراض مواجه خواهد شد. انسان در سه قرن گذشته و به‌ویژه در سه دهه گذشته(از اواخر دهه هفتاد) مسئول مستقیم و غیر مستقیم مرگ دو سوم گونه­ های زیستی و یک سوم طبیعت گیاهی بوده است که به طور مستقیم به آلایندگی هوا، تولید گازهای گلخانه‌ای و آزادسازی و شیوع بیمارهای مختلف منجر شده است.

جامه بزرگی با اشاره به انقلاب‌های صنعتی بیان کرد: انقلاب صنعتی اول، دوم و سوم و نگاه اومانیستی و توسعه محورانه، انسان را از فرزند جدایی ­ناپذیر طبیعت به تقابل ما و آن دیگری سوق داد تا آن دیگری نه دیگر به مثابه ما و ریشه حیاتی ما، بلکه به عنوان ابزاری برای قدرت انسان تعبیر و تفسیر شود. اساساً با محو نگاه سنتی که با تفسیر همدلانه تعامل انسان و طبیعت، سعی در یافتن و تعبیر جایگاه انسان در هستی و طبیعت داشت و نگاه مدرنیسم رای به تقابل انسان و طبیعت و از گذر آن تغییر جهان به سود بشر داد.

عضو کارگروه دینی و مذهبی مرکز مطالعات، برنامه ریزی و تعالی علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی اضافه کرد: در این تغییر، طبیعت و اشیاء درون آن تابعی از ارزش‌گذاری انسان شده و ارزش فی نفسه خود را از دست دادند. به عبارتی دیگر، انسان‌محوری مدرن در افق اخلاقی، انسان را واجد ارزش ذاتی می­‌داند و اشیاء دیگر را دارای ارزشی نسبی می‌­پندارد. ارزش نسبی ارزشی است که برآمده از ارزش ذاتیِ انسان است و بنابراین، اشیا تنها و تنها تا جایی ارزشمند‌اند که به‌نحوی برای انسان باشند.

وی یادآور شد: در اندیشه‌ غربی، همراه با فلسفه‌ ورزهایی مانند بیکن، دکارت و نیوتن، شیوه‌­ای از مکانیک‌انگاری گسترش یافت که طبیعت را اساساً یک سازوکار مکانیکی در مقیاس بزرگ قلمداد کرد. غلبه‌ دیدگاه مکانیکی با حذف علیت غایی مدعی بود که می‌­توان صرفاً بر اساس علیت فاعلی هستی و موجودات آن را تبیین کرد. بر این پایه از علت‌های چهارگانه فلسفه‌ باستانی، علت مادی به علت فاعلی فروکاسته و علت صوری نیز، ضمن فروکاسته شدن به علت غایی، از گردونه تبیین­‌های علمی خارج ‌شد.

جامه بزرگی افزود: این مسئله به دلیل این بود که بسیاری از افراد فکر می‌کردند تبیین علت غایی برای رخداد حتی در صورت وجود چنین علتی، فراتر از تواناییِ انسان است. بنابراین، در نگرش مکانیکی، عملاً تنها علت فاعلی باقی می‌ماند که آن هم با رویکردی مکانیکی فهمیده می‌شد. به این ترتیب، نگرش مکانیکی طبیعت را نه به مثابه یک کل زیست‌مند یا ارگانیک بلکه چونان مجموعه‌ای از جزء‌ها که با هم ارتباط فیزیکی دارند تصویر می‌کرد.

عضو کارگروه دینی و مذهبی مرکز مطالعات، برنامه ریزی و تعالی علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی گفت: در چنین رویکردی شیوع یک بیماری کاملاً جدا از تمامی علل و عوامل و ریشه­‌های زیست محیطی و ضد اخلاقی بشر ترسیم شده و حتی در پیشگیری و درمان آن نیز نگاه کل‌­گرایانه مفقود خواهد بود. این موضوع به دلیل این است که ارزش­‌های حاکم بر اخلاق مدرنیته که هسته آن انسان محوری است، بشر را نه سرپرست و بلکه حاکم بر طبیعت می­‌داند. در این دیدگاه طبیعیت و موجودات زنده در طبیعت صرفاً در جهت خدمت به انسان و برآورده ساختن نیازها و خواسته‌های او وجود دارند.

وی تاکید کرد: خروجی مستقیم چنین دیدگاهی، بی­‌توجهی به لایه­‌های پنهانی طبیعت است که تحت قوانین ناشناخته، به بازتولید و یا رهاسازی آن دست از موجودات زیستی می­پردازد که به تقابل با حاکم فراخوانده شده‌­اند. بوم‌شناسی اثبات کرده است که هر گونه‌ای در زیست‌بوم نقشی دارد و لذا کاهش تنوع گونه‌ها(حیوانی یا گیاهی) عملکرد درست طبیعت را دچار مشکل می‌کند.

جامه بزرگی اضافه کرد: با توجه به نکات گفته شده، به نظر می‌­رسد فارغ از نگاه جهانی به مسئله اخلاق زیست­ محیطی که متاسفانه با خروج برخی کشورهای مستبد مانند آمریکا از پیمان­‌های منع اشاعه گازهای گلخانه­‌ای و... به خطر افتاده، در یک نگاه منطقه­‌ای و حتی محلی می بایست دولت­‌ها را در سه سطح کلان سیاستگذاری­‌ها، نظام آموزشی و فرهنگ عمومی به بازخوانی مجدد رویکرد کل­ گرایانه و خدامحورانه دعوت کرد. این وظیفه­‌ای است که به نظر نگارنده به عهده جامعه علمی کشور است.

عضو کارگروه دینی و مذهبی مرکز مطالعات، برنامه ریزی و تعالی علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی اظهار کرد: در تقابل با جزنگریِ انسان محور که بر انگاره حاکمیت انسان بر طبیعت تأکید دارد، رویکرد کل‌نگرِ زیستی برخاسته از خدامحوری ادیان ابراهیمی، می‌­تواند تا حدود زیادی به آرمان اخلاق زیستی کمک کند.

وی با اشاره به نگاه کل نگرانه در حاکمیت افزود: نگاه کل­ نگرانه که به‌‌جای حاکم باوری بر سرپرستی انسان بر طبیعت تأکید دارد، نه‌تنها علیت فاعلی طبیعت را به عوامل مکانیکی فرو نمی­‌کاهد، بلکه برپایه سنت­‌ها وقوانین الهی، علیت غایی نیز مورد توجه قرار می‌گیرد. در این انگاره انسان و سعادت و بهروزی­ اش امری جدا از طبیعت نیست. طبیعت ذاتاً ارزشمند است و رو به سوی غایتی ارزشمند دارد که سعادت انسان را نیز در بر می­‌گیرد. انسان به مثابه موجود عاقل که توانایی بهرمندی از طبیعت را دارد نه فرمانروا بلکه سرپرست، حافظ و نگهبان طبیعت قلمداد می­‌شود و حقوقی را برای طبیعت در قلمرو اخلاقی و ارزشی خود قائل می‌­شود.

جامه بزرگی در پایان خاطرنشان کرد: آنچه در اخلاق زیست محیطی در رویکرد کل­ گرایانه مدنظر است، این است که این رویکرد نه صرفاً براساس تقید به آموزه­‌های مشترک اخلاقی، بلکه بر آرمان‌های دینی استوار و از پشتوانه الهیات برخوردار است.

انتهای پیام/

کد خبر: 1068782

وب گردی

وب گردی