چالش هویتی انسانِ معتاد به فضای مجازی در جهان پساکرونا

هویت انسان پساکرونا، هویت شخصی بسط یافته‌ای است که طبیعت ثانویه ای پیدا کرده است؛ رهایی از این هویت همچون انسان معتاد نیازمند درد و زجر است که به راحتی موفقیت‌آمیزنخواهد بود.

گروه دانشگاه ایسکانیوز: افزایش خیره کننده حجم استفاده از اینترت، حذف آموزش حضوری و جایگزینی آموزش مجازی، افزایش دانلود فیلم و بازی و موسیقی، افزایش قیمت فروش وسایل بازی‌های اینترنتی، افزایش خرید و فروش در بستر فضای مجازی، افزایش استفاده از سرگرمی‌های وسایل الکترونیکی، افزایش برگزاری جلسات رسمی و غیررسمی در فضای مجازی، نشانه حضورجدی مضاعف ما در زیست بوم کرونایی است. از جمله سوالاتی که در حوزه انسان شناسی ذهن ما را در این فضا با خود درگیر می کند این است که:

- قلمرو نفوذ فضای مجازی در هویت انسان پساکرونا تا کجا خواهد بود؟

- آیا گسترش ورود ما به این فضا و گسترش قلمرو واقعیت مجازی در ابعاد وجودی آدمی به اراده ما بوده است یا نتیجه تقدیر گریز ناپذیری تاریخ علم و تکنولوژی؟ آیا این گسترش برای سبک زندگی دینی ما نگران کننده و دلهره آور است؟

-حدود و امکانات ما برای تغییر تحول معنایی دراین کالبد فراگیر تا چه اندازه است و چه راهبردهایی برای آن وجود دارد؟

طبیعت ثانویه انسان در جهان پساکرونا

یکی از حوزه‌هایی که اتکای گسترده ما به فضای مجازی و تاثیرشگرف ومضاعف مثبت و منفی آن در ابعاد اعتقادی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و دفاعی هدف قرار می دهد، هویت شخصی افراد است. استفاده ازکامپیوتر، تبلت، موبایل، پلی استیشن، تلویزیون‌های جدید با توجه به قابلیت‌هایی که در آن‌ها وجود دارد، موجب شده که بخشی از هویت شخصی ما را تشکیل وگسترش دهد که در صورت بروز خلل در هرکدام از آن‌ها، گویی در هویت شخصی ما خللی ایجاد کرده است. نبود هر کدام برای ما زجرآور است زیرا باعث می‌شود احساس کمبود کنیم. فرض کنید درحال حاضر گوشی موبایل یا کامپیوتر هریک ازما خراب یا اینترنت قطع شود، چه اتفاقی می افتد؟ تکنولوژی برای انسان طبیعت ثانویه ای ساخته که جزو شخصیت و هویت انسان شده است.

به اعتقاد نگارنده، هویت انسان پساکرونا هویت شخصی بسط یافته‌ای است که طبیعت ثانویه ای پیدا کرده است؛ رهایی از این هویت همچون انسان معتاد نیازمند درد وزجر است و به راحتی موفقیت آمیز نخواهد بود. به ویژه آن که در بسیاری از حوزه ها تصمیم گرفته شده که این فعالیت‌ها در جهان پساکرونا، در همین بسترها و فضاها ادامه پیدا کند.

فضای مجازی ابزار هویتی نیست

گسترش ورود ما به این فضا به انتخاب ما نبوده بلکه شرایط خارجی این فضا را بر ما تحمیل کرده است و تقدیر گریزناپذیر از فناوری، جبر خود خواسته و خودساخته است. متاسفانه این موضوع به مرور زمان، جای تفکر، تدبر، تعمق، عشق ورزی، حضور، عبادت، مناجات، دعا، خلوت، رابطه معلمی و متعلمی و درس و فحص و مشق را می‌گیرد. وقتی فضای مجازی به شکل کنونی پایش در زندگی بشر بازشد، باید انتظار هرچیزی را داشته باشیم. بدون شک حضور انسان در این جهان، باعث تغییر او خواهد شد و لذا این فضای جدید و انسان جدید، مشخصات و اقتضائاتی دارد که همه آن‌ها به اراده او نبوده است.

درواقع ما سوار خودرویی شده‌ایم که راننده و فرمانده مطلقش نیستیم. این خودرو به راهی که دوست داریم نمی رود و هرجا که ما می‌خواهیم ترمز نخواهد کرد. این خودرو، مرکب رامی نیست و برای هر مکتب فکری ساخته نشده است؛ امروزه فضای مجازی ابزاری هویتی نیست که خوب و بد آن مشخص باشد بلکه به چگونگی استفاده از آن بستکی دارد؛ به نظر می‌رسد فضای مجازی به سمتی می‌رود که خود مدار و قائم به ذات شود و با اتکای به خویش، قدرت ساختن و تغییر معنا و مفاهیم را داشته باشد؛ در این صورت دنیای مجازی به سختی به اصول، قوانین و قاعده‌هایی که از خودش نیست تن خواهد داد.

فضای مجازی و بی هویتی انسان امروزی

برخی معتقدند که فضای مجازی، انسان را به سوی یکسان شدن، تک هویتی و تک جهانی شدن سوق می‌دهد؛ در حالی که باید گفت نه تنها این زیست بوم جدید هویت جدیدی برای انسان به ارمغان نمی آورد، بلکه فضای مجازی با این حاکمیت مطلق فعلی، آدمی را به بی هویتی می‌کشاند؛ درواقع او را از هویت حقیقی اش دور می سازد و موجب خود بیگانگی وجودی و در نهایت، به بی هویتی منجر می‌شود. فضای مجازی سرایی فریبنده ومتنی ناپایدار و دارای هیجانات ظاهری است که فرد را به سوی خود می‌کشاند و در نهایت چیزی برای او باقی نمی‌گذارد و سرگردان رها می کند. وقتی فضای مجازی ما را از وجود و ساحت تجردیمان دور کند، پوچ گرایی هویتی و بی هویتی را برای ما رقم می زند که نتیجه آن تخریب همه جانبه شئون آدمی است. وقتی جهان و زندگی حقیقی انسان را از او بگیرند، منجر به بی جهان شدن و بی معنا شدن خواهد شد؛ درواقع این فضا نهایت منجر به مسخ شدن آدمی می‌شود. دور شدن از ارزش‌ها و هویت خودی و فرا راز تابعیت آن، یعنی مسخ شدن و تخریب خانه وجودی آدمی که برای بنا کردن آن زحمات زیادی کشیده شده است.

چون فضای مجازی هویت ثابت ندارد، هویتی سیال برای آدمی ایجاد کرده و در آخر او را به پایین دست‌ها سوق می‌دهد. انسان در فضای مجازی دارای هویت سیالی است که همین موضوع، سازنده ماهیت سرگردان اوست. فضای مجازی نیز بسیار متکثر و متنوع است و چیزی که تکثر و تنوع دار، با حضور یعنی قطعیت یک چیزجمع نمی‌شود و نمی توان بین آنها وحدت ایجاد کرد.

امروزه به سختی می توان ادعا کرد که فضای مجازی به راحتی در ید قدرت مفاهیم، معانی و ارزش‌های ما باشد. ما امروز درفضای مجازی در میان سه فرهنگ محصور شده‌ایم: فرهنگی دینی، فرهنگ غربی و فرهنگ ایرانی؛ حال سوال این است که کدام یک از این سه فرهنگ، فرهنگ غالب بر فضای مجازی است؟ از ازدواج این سه فرهنگ چه فرهنگی زاییده خواهد شد؟ به نظر می رسد حذف کردن هرکدام از آن‌ها، مشت بر هاون کوبیدن است.

راهبردها و راهکارها

به رسمیت شناختن فضای مجازی: به رسمیت شناختن این فضا گام اول است. باید بپذیریم که پیدایش فضای مجازی چه بخواهیم و چه نخواهیم، یکی از بزرگترین نمادهای تحولات جهانی است. بنا براین طرد و نفی دنیای مجازی به معنای ترک میدان نبرد و واگذارکردن صحنه به نیروهای موثر و یکه تازی نیروی مقابل است. امروزه نفی وتلاش برای حذف و منع فضای مجازی، مانند رویکرد کسانی است که از آمریکا و انگلیس بد می گویند اما زمینه فراهم شود، علاقه‌مند به سفر به آنجا هستند.

نفی تعارض بین نظر و عمل و سیاست‌ها: تمام مقامات کشور امروزه در فضای مجازی دارای صفحه شخصی هستند ولی حتی نام بردن از آن هم ممنوع است. بر اساس قانون، خیلی از فعالیت‌های مجازی ما غیر قانونی است پس معلوم می‌شود که حداقل در شرایط فعلی، این قانون قابلیت اجرا ندارد و غیرمعقول و غیر واقع‌بینانه و شعاری تنظیم شده است. این چه قانونی است که خود قانون گذار هم برای ابلاغ این قانون و تبلیغ علیه فضای مجازی، از خود فضای مجازی استفاده می‌کند؟!

تشکیل گروه‌های هدفمند تولید محتوا: دراین میان تشکیل گروه‌های هدفمند تولید محتوا، با محتوایی جذاب و معقول و رقابت پذیر، و انعکاس ارزش‌های اسلامی و ایرانی و ترویج ارزش‌ها و سبک زندگی اسلامی ایرانی در فضای مجازی، می‌تواند به رشد و تعالی اعتقادات و هویت ایرانی اسلامی کمک کند.

تدوین اصول و چارچوب‌های ویژه برای جلوگیری از رخنه‌ها و آسیب‌ها: در این میان تدوین اصول و چارچوب‌های ویژه برای جلوگیری از رخنه ها، آسیب‌ها و مقابله موثر با سیطره همه جانبه این فضا ضروری است. البته این اصول و چهارچوب‌ها باید واقع بینانه باشد و مبتنی برسیاست جلوگیری و منع صرف نباشد.

لزوم راه اندازی شبکه ملی اطلاعات: بدون شک راه اندزی شبکه ملی و بسترمحلی و داخلی برای فعالیت های مجازی وبسترسازی فنی با ظرفیت بالا می تواند کمک کند. البته تا کنون موفق نبوده ایم و طبق تجربه اخیر، کوچ همه جانبه به شبکه های داخلی با وجود هزینه های زیاد موفقیت آمیز نبوده است.

عضو کارگروه دینی و مذهبی مرکز مطالعات، برنامه ریزی و تعالی علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی

انتهای پیام/

کد خبر: 1069463

وب گردی

وب گردی