به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، شیوع ویروس کرونا و لزوم رعایت فاصلهگذاری اجتماعی باعث نشد سنت دیدار هرساله دانشجویان با مقام معظم رهبری دچار وقفه شود. نمایندگان جامعه دانشجویی در بیستوسومین روز از ماه مبارک رمضان بهصورت مجازی به ملاقات رهبر معظم انقلاب رفتند و مانند هر سال، درد دلها و دغدغههای خود و دانشجویان سراسر کشور را با ایشان در میان گذاشتند.
نشریات دانشجویی نیز نمایندهای در این دیدار داشتند و نکات مورد نظر خود را در این جلسه مجازی بیان کردند. میلاد مفاخری، عضو هیئت ناظر بر نشریات دانشجویی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در این دیدار بیان کرد:
سانسور و فیلترینگ سیاستی شکست خورده است
آقای من، ضمن رساندن سلام فعالان نشریات دانشجویی خدمت شما، مطالبی را با شما و بهویژه مسئولان کشور طرح میکنم. سیاستگذاری و مدیریت رسانه در ایران سالهاست در حال درجا زدن است. از سمتی در اجتماعیسازی رسانهها عقب ماندهایم و از سویی دیگر رویکردهای سنتی و محافظهکار در رأس قانونگذاری از همگامی با پیشرفتهای این حوزه عاجز ماندهاند و سعی داریم سوء مدیریت خود را با رفتارهای سلبی مانند فیلترینگ و سانسور جبران کنیم؛ سیاستی که بارها به تجربه به ناکارآمدی آن پی بردهایم.
مفاخری در ادامه خاطرنشان کرد: برای از بین رفتن نگاه سلیقهای حاکم بر فضای رسانه کشور نیاز به قوانین جامع، معتبر و دقیق داریم. مثلاً شورای نظارت بر سازمان صداوسیما که در راستای اصل 175 قانون اساسی در بخش نظارت ایجاد شده است، بیش از آنکه به عنوان شورای نظارتی عمل کند و در طراحی و اجرای برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت حضوری فعال، پویا و حتی پیشگیرانه داشته باشد، عملاً تبدیل شده به شورای نسبتاً فرمایشی که از مدار نظارت بر صداوسیما خارج است این شرایط باعث شده است عدهای مشکلات ناشی از نبود برنامه و نظارت بر رسانه ملی را به جایگاه رهبری یا دفتر ایشان ربط دهند. امروز ما با نوع جدیدی از رسانهداری مواجه هستیم و آن رسانهداری ارگانی یا سازمانی است که بر اساس منفعتهای سیاسی اداره میشود. باید گفت ما دچار رسانهداری انحصاری شدهایم، به عنوان مثال صداوسیمای ما به روابط عمومی دولتها تبدیل شده است.
مردم از مدار رسانه ملی خارج شدهاند
عضو هیئت ناظر بر نشریات دانشجویی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تأکید کرد: خارج شدن مردم از مدار رسانههای رسمی کشور و رفتن به سمت رسانههای غیر رسمی از اصلیترین آسیبهای انحصار رسانه است. مردمسالاری دینی با رسانهداری ارگانی نمود پیدا نمیکند. این نوع رسانهداری، مسیر مردمسالاری دینی را دچار اختلال و آسیب میکند و در بدترین حالت مانع تحقق آن میشود. نمونه رسانهداری ارگانی را در دیدگاه دموکراسی غربی که اتفاقاً آزادیاش تزئینی و شعاری است، شاهد هستیم. رسانهداری که با دوقطبیسازی جامعه بهجای آگاهیبخشی اجتماعی باعث عقبماندگی فکری مردم از مسائل مهم کشور با هدف به قدرت رسیدن یکی از دو گروه (آ) و (ب) است. این امر با زیربنای مردمسالاری دینی که پیشفرضاش، آگاهی مردم است، در تضاد است.
وی با اشاره به لزوم نقد آگاهانه مسئولان، افزود: یکی از ارکان اصلی آزادی در گفتمان انقلاب اسلامی، نقد آگاهانه مسئولان است؛ اما بهدلیل وجود رسانهداری سازمانی، این امر تا حد زیادی محقق نشده است؛ چراکه نه از آگاهی اجتماعیاش خبری است و نه از ابزار نقد قانونمند که باعث خارج شدن مردم از چارچوب منطقی و عقلانی انقلاب شده است. دوبارهگویی است؛ اما مطبوعات حاکمیتیمان هم از این قائده مستثنی نیستند، مثلاً فلان روزنامه حاکمیتی با مقایسه دختران علاقهمند به فوتبال و دختران عزادار حاج قاسم، چنان شکافی در جامعه ایجاد میکند که دَهها شبکه تلویزیونی هم قادر به ترمیم آن نیستند؛ یا در مطبوعه حاکمیتی دیگر از معاهده پر حرف و حدیثی همچون برجام (که مواضع صریح و شروط آیندهنگرانه رهبری پیرامون آن واضح است) آنچنان تمامقد و بدون در نظر گرفتن مواضع صریح رهبری، حمایت میکند که گویی این قرارداد با تمام نواقص موجود مورد تأیید شخص رهبری است و شکاف میان منتقدان و مدافعان برجام را از منظر گفتمان انقلاب بیشتر میکند.
مفاخری با انتقاد از رویکرد برخی روزنامهها ادامه داد: کیهان، اطلاعات، خراسان و جمهوری اسلامی با وجود بهرهمندی از زیرساختهای بسیار گسترده در سطح کشور تبدیل به خانههای سالمندان شدهاند یا به خدمت احزاب درآمدهاند. پیشنهاد واضح و مشخص ما این است؛ جنگ نرم نیازمند درس گرفتن از سیره امام راحلمان در دفاع مقدس و نفی نگاه بنیصدری در مدیریت جنگ است. امروز تجربه دو دیدگاه پیش روی ماست؛ یکی دیدگاه اعتماد و باور به مردم و اداره جنگ بر اساس ظرفیتهای مردمی است که نتیجهاش پیروزی و عقب راندن دشمن تا بن دندان مسلح بود. دیدگاه دوم که ماحصل نگاهی فرصتسوز، بسته و بر اساس نظام حقوق و دستمزد است منجر به پیشروی دشمن و شهادت مظلومانه جوانانی همچون علمالهدی در میدان نبرد شد.
وی با اشاره به خصوصیسازی ابزارهای حاکمیتی مانند آموزش و پرورش بیان کرد: بر اساس همین تجربه معتقدیم بهجای خصوصیسازی ابزارهای حاکمیتی مثل آموزش و پرورش و بهداشت و درمان که خود باعث ضربه به سرمایه اجتماعی گفتمان انقلاب اسلامی میشود، باید در این صحنهآرایی پیچیده شکل گرفته، زمینه مشارکت و ورود ظرفیت مردمی به هنر و رسانه به صورت قاعدهمند فراهم شود؛ یکی از این ظرفیتهای مردمی محیط دانشگاهی است که شبکه نویسندگان رسانههای فعال دانشجویی مورد تأکید حضرتعالی که در سال گذشته به آن اشاره کردید، میتواند برای رسیدن به این هدف کمک شایانی کند. مجموعههایی همچون کیهان، اطلاعات، جمهوری اسلامی و خراسان این ظرفیت را دارند که آغازگر روند مردمسپاری و تحول در سطح کلان و محلی برای حضور آن بدنه دانشجویی باشند؛ همچنین رسانههای مرتبط با نیروهای مسلح که البته در مورد آخر، حرف و درد دل بسیار است؛ به طوری که بر اساس سیاستهای ابلاغی حضرتعالی در سال 95 مبنی بر ممنوعیت ورود نیروهای مسلح و قوای سهگانه در دستهبندیهای سیاسی و جناحی انتخاباتی، این ارگانها حق ورود و جانبداری ندارند؛ اما به دلیل آن که تمام این مجموعهها یک یا چند رسانه در اختیار دارند خواسته یا ناخواسته به موضوعات سیاسی همچون انتخابات ورود میکنند و این شرایط عملاً مطالبات بهحق مردمی را در آستانه انتخابات از صحنه سیاسی کشور خارج و رقابتهای دو قطبی بین دو گروه (آ) و (ب) را تقویت میکند.
عضو هیئت ناظر بر نشریات دانشجویی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با انتقاد از فضای حاکم بر شبکههای اجتماعی و تأثیر گسترده فضای مجازی بر زندگی مردم گفت: اما قصه پرغصه شبکههای اجتماعی؛ وزارت ارتباطات متولی توسعه و پیشرفت زیرساخت فضای مجازی کشور است؛ اما نهتنها از باورمندی به فضای جنگی رنج میبرد؛ بلکه در حالتی خوشبینانه با کمکاریهایی، زمین جنگ را در اختیار دشمن نهاده است. انتظار این بود وزیر مربوطه با توجه به شرایط جنگی موجود، بستر لازم برای رشد سریع زیرساختهای اینترنت و شبکه ملی اطلاعات را فراهم آورد؛ اما شاهدیم که اقدامات وزیر جوان به نمایشهای رسانهای یا شاید انتخاباتی و پوپولیستی در حوزه سرعت اینترنت یا اهدای چند تبلت به مناطق محرومی که اتفاقاً از همان افزایش سسرعتاینترنت آقای وزیر بیبهرهاند، محدود شده است. همه اینها در حالی است که اگر وزیر جوان ما بهجای دغدغه مقدار پینگ فلان بازی، کمی بر تقویت اینترنت ملی و رشد آن تمرکز میکرد، امروز هم سرعت اینترنت بالاتری داشتیم، هم از اطلاعات میلیونها ایرانی حفاظت میشد و در کنارش پینگ یا همان فاصله زمانی اتصال دو دستگاه در شبکه کاهش پیدا میکرد.
چرخ شورای عالی فضای مجازی پنچر شده است
مفاخری، عملکرد شورای عالی فضای مجازی و شورای عالی انقلاب فرهنگی را نیز نقد کرد و ادامه داد: عدم حضور متخصصان مربوطه در سطح تصمیمسازی، عدم قانونگذاری مناسب و جامع با وجود گستردگی این فضا، استفاده نکردن از پژوهشها و رویکردهای علمی و عملی برای کنترل این فضا، تنها بخشی از مشکلات ما در مدیریت فضای مجازی است. به عنوان مثال، هنوز در بحث تخلفات مربوط به شبکههای مجازی، استناد محاکم قضایی ما به قانون مطبوعات است که سالها پیش از ایجاد شبکههای اجتماعی به تصویب رسیده و به هیچوجه جوابگوی ساختارها و قالب جدید فعالیت این رسانهها نیست.
رهبر من، صادقانه میگویم به نظر میرسد چرخ شورای عالی فضای مجازی زودتر از شورای عالی انقلاب فرهنگی پنچر شده است، لازم است هر دوی این شوراها به آسیبشناسی و نقد عملکرد گذشته اقدام کنند؛ چراکه سابقه شورایی مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی در گذشته و حال نشان داده است که در این دو شورا امکان گروگانگیری وجود دارد، تا جایی که اعضای حقیقی و منصوب از سوی رهبری را به دستور شخص رئیس جمهور از حضور در جلسات شوراها منع میکنند.
وی افزود: جای گفتن دارد که نگاههای سلبی اینچنینی در دانشگاه نیز رخنه کرده است، تا جایی که مسئولان مربوط و نامربوط دانشگاهی با اعمال سلیقه، راه را برای گفتوگو بستهاند. جای تأسف دارد اگر بگوییم بخشی از بیش از 2 هزار نشریه دانشجویی با سلیقههای مختلف گاهی از بدیهیترین حقوق خود یعنی نقد مبتنی بر استدلال و منطق محروم میشوند. به عنوان مثال، مسئولان و فعالان نشریات دانشجویی در فلان دانشگاههای زیرمجموعه وزارت علوم یا وزارت بهداشت به دلیل نقد مسئولان دانشگاهی یا کشوری نهتنها راهی کمیته انضباطی شدهاند؛ بلکه باید سری هم به راهروهای دادگستریها بزنند؛ بنابراین به نظر میرسد برای داشتن رسانهای قوی در عرصه جنگ نرم برای پیشبرد اهداف گفتمان انقلاب اسلامی نیازمند بازنگریهای فوری و اساسی برای حضور پررنگتر مردم و ایفای نقش درست مسئولان در عرصه حاکمیتی این جنگ هستیم.
انتهای پیام/