به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، بسیج دانشجویی دانشگاههای امام صادق(ع)،خواجه نصیرالدین طوسی، امیرکبیر و مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران (آرمان) به علیعسگری رئیس سازمان صداوسیمای نامهای نوشتند.
در بخش ابتدایی این نامه آمده است: بدون شک تار و پود انقلاب اسلامی با نوای پر درد مستضعفان و محرومان گره خورده و نوای حریت بخش امام خمینی(ره) با حنجره خونآلود پابرهنگان به گوش جهانیان رسیده است؛ از این رو یقیناً تمامی نهادهای جمهوری اسلامی ایران در قبال این حنجرهای به خون آلوده که صاحبان اصلی انقلاب بوده، مسئول هستند. با این حال اما متاسفانه صداوسیمای جمهوری اسلامی، هنوز هم نتوانسته دِین خود را به خون پاک شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ادا کند. رسانه ملی دارای ظرفیت بالقوهی بالایی برای اصلاح امور جاری کشور بوده و هست؛ اما متاسفانه به خاطر بسیاری از سیاستهای غلط و آمیخته با محافظهکاری، این فرصت عظیم در کثیری از موارد به تهدیدی برای کشور بدل گشته است.
دانشجویان منتقد سازمان صدا و سیما بیان کردند: سازمان تحت امر جنابعالی وظیفه دارد در کنار به تصویر کشیدن هنرمندانه پیشرفتهای نظام، در راستای برطرف کردن کاستیهای امور جاری کشور، مسئولان مربوطه را مجبور به شنیدن مطالبات و پاسخگویی کند. سازمان صداوسیما میتواند با نقد مصلحانه و جدال احسن، زمینهی تغییرات اساسی را در ساختارهای معیوب فراهم کند. تشکیلات تحت امر شما باید افکارعمومی را با جهتدهی درست و چارچوبمند، به تضمینی برای حسن اجرای وظایف مسئولین بدل کند. رسانه ملی وظیفه دارد با شجاعت تمام، آینه محرومیتها باشد و نوای دردآور مستضعفان را منعکس کند.
در بخش دیگری از این نامه آمده است: انعکاس منصفانه و به دور از سیاهنماییِ کاستیها و ضعفها، تنها راه امیدآفرینی در عرصه عمومی است. چنانچه رسانه ملی به دور از ترس و محافظهکاری به مصادیق دردآوری چون قصهی پرغصه مردم غیزانیه و ماجرای دردآور مرحوم آسیه پناهی میپرداخت، زمینه برای رفع ساختارهایی که اینچنین میوههایی تلخ را ثمر میدهند، فراهم میشد.
در نامه خطاب به رئیس سازمان صدا و سیما بیان شده است: تفکر امنیتیزده حاکم بر سازمان صداوسیما از هرگونه چالش و نقد واهمه دارد و فعالانه تلاش میکند با تولید برساختهایی پوچ، واقعیات را بپوشاند، غافل از آنکه این رویه نه تنها ضامن امنیت نیست، بلکه مردمی را که در تزاور دائمی با ناکارآمدیها قرار دارند، به ورطهی بیاعتمادی و ناامیدی میکشاند. چنانچه شما و سیاستگذاران عالی صداوسیما حقیقتاً دغدغه امنیت عمومی و امیدآفرینی را دارید، از این رویکرد غلط دست بکشید. سیاستهای دوگانهی رسانهی ملی مخصوصاً در عرصه خبررسانی مردم را به دامن رسانههای معاند میفرستد.
در بخش دیگری از این نامه آمده است: آخوندی، معاونت محترم سیاسی چطور از تناقضات شگرف در امور خبررسانیِ سازمان دچار حیرت نمیشوند؟! چطور است که رسانه ملی اعتراضات بحق و مسالمتآمیز مردم محروم و مستضعف کشور را پوشش نمیدهد؛ اما بخش قابل توجهی از زمان اخبار به اعتراضات مردم آمریکا اختصاص مییابد؟! ظلم رژیم سفاک و ظالم آمریکا برای ما تازگی ندارد. وحشیگری پلیس جنایتکار آمریکا به ماجرای جرج فلوید محدود نمیشود و نگارندگان این نامه لزوم اطلاعرسانی در خصوص بحرانهای بیشمار تمدن غرب را ابداً نفی نمیکنند، لکن بازتاب ظلم حکومت آمریکا بدون انعکاسی عاری از محافظهکاری در برخورد شدید پلیس با مردم مظلوم غیزانیه و مصادیق مشابه، نتیجهای جز بیاعتبار کردن رسانه ملی، ناامیدی و هدایت مردم به دامن بنگاههای خبرپراکنی ضدانقلاب ندارد.
دفاتر بسیج دانشجویی 3 دانشگاه برتر تهران در این نامه بیان کردند: ماهیت انقلاب اسلامی ایران با حقطلبی ممزوج است و همین اصل اگر سرلوحه امور خبری سازمان قرار گیرد، گام اول برای اصلاح رویههای غلط برداشته شده است. حقگویی، خودی و غیرخودی و بالا و پایین و چپ و راست نمیشناسد. متاسفانه سازمان صداوسیما نسبت به وظایف فوق الذکر عملکردی ناامیدانه داشته و دارد. رسانه ملی به جای استقبال از نقد مصلحانه قوای سهگانه به محملی برای لاپوشانی و توجیه نواقص مسئولین تقلیل یافته است.
در بخش دیگری از این نامه آمده است: حیرت انگیز است که سازمان تحت امر حضرتعالی به جای تشویق و تقویت معدود برنامههایی که دلسوزانه و با رویکردی انقلابی در صدد ارتقای بینش سیاسی و حل مشکلات بودهاند، اقدام به تعطیلی یا سانسور آنها میکند. به طور خاص دو برنامه «ثریا» و «جهانآرا» (با وجود نقدهایی که میتوان به آنها وارد دانست) به خاطر رویکرد حقطلبانهشان تحت فشار قرار گرفتند و در نهایت در وضعیتی قرار گرفتند که باید بین تعطیلی و سانسور یکی را برمیگزیدند. این در حالی است که آنتن زنده صداوسیما همواره برای کاسبان کنکور و قرعهکشی برندهای تجاری زمان دارد! به راستی چرا صداوسیما برنامههای بیمحتوا و سلبریتیزده را بر آنتن تحمل میکند اما وقتی نوبت به برنامههای مسالهمند و از قضا پرمخاطب میرسد، سانسور و تعطیلی نصیبشان میشود؟
دانشجویان مطالبهگر در این این نامه عنوان کردند: در حالی که رسانه ملی باید برای گشودن باب نقد در بین نهادهای حاکمیتی، پیشقدم شود ولی معالاسف تا به امروز در بستن دهان منتقدان از هیچ تلاشی مضایقه نکرده است. روابط عمومی که عنصری بسیار حیاتی برای جهتدهی به سیاستهای کلان نهاد رسانه میباشد، این روزها در صداوسیما رسماً به اداره مالهکشی بدل شده است. روابط عمومی صداوسیما، تمجید از رسانه ملی را به جای اصلاحگری سرلوحهی سیاستهای خود قرار داده است. شاید اصلاح وضعیت خطرناک روابط عمومی رسانه ملی، بهترین مسیر برای آشتیِ مدیران رسانه ملی با نقد در راستای اصلاح وضع موجود صداوسیما باشد. تا وقتی ساختارها و سیاستهای کلان نهاد رسانه متحول نشود، زحمات جنابعالی و همکاران محترمتان بیثمر خواهد بود.
در بخش پایانی این نامه آمده است: این نامه بهطور اجمال به کاستیهای مربوط به معاونت سیاسی و روابطعمومی صداوسیما منحصر شد اما انتقادات به سایر بخشهای ساختار سازمان صداوسیما، سیاستها و مدیران بالادستی، آنقدر شرح فراوان دارد که در این مرقومه کوتاه نمیگنجد، لکن تشکلهای دانشجویی در راستای وظیفهی ذاتی خود در قالبهای مختلف ضعفهای بزرگ آن نهاد را در ساحت سلب و ایجاب، پیگیری خواهند کرد چرا که تا اصلاح رسانه ملی اتفاق نیفتد هیچ تحول جدی را نمیتوان در ساختارهای سیاسی و فرهنگی جمهوری اسلامی شاهد بود.
انتهای پیام/