معاونت آموزشوپژوهش باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران: سلایق و مزاج مردم در ایام مختلف و برهههای متفاوت قابل تغییر است. این مزاج از مسئله خوراکی و غذا گرفته تا مسائل روحی و روانی میتواند متفاوت باشد اما نکته جالب تر اینجاست که همه ابعاد زندگی بشر دارای مزاجهای خاصی است که باید مورد بررسی قرار گرفته و در روند و تغییر و تحول آن نگرش شود تا کالا یا خدمات متناسب با آن تهیه و تدوین شده و در اختیار مخاطبان قرار گیرد.
یکی از مواردی که شاید بعضاً در بررسیها قرار گرفته و در برخی برههها به فراموشی سپرده شدهاست. مزاجشناسی رسانه ای مردم است. با توجه به رشد سریع و توسعه تکنولوژی در حوزه رسانهها به راحتی میتوان به این نتیجه رسید که باید نوع نگاه مردم به اخبار و بسترهای رسانه ای مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
همهگیری ویروس کرونا در سطح جهان توانست سلایق مردم در بسیاری از مراحل عادی زندگی تغییر دهد. این تغییر سلیقه طبیعتاً باعث به وجود آمدن سبک زندگی متفاوتی برای نوع بشر خواهد شد. در همین راستا رسانههای مختلف در جهان نیز از این تغییر و تحولات مصون نمانده و دچار دگرگونیهایی شدند. همین دگرگونیها باعث تغییر مزاج مردم نسبت به اخبار و رسانهها شده و در آینده ای بسیار نزدیک باعث تغییرات عمده ای در بسترهای رسانه ای میشود.
در برهه کنونی مهمترین بسترهای رسانه ای مبتنی بر روزنامهها، فضای مجازی و وب است. هر چند اکنون نیز بسیاری از این بسترها دچاز تحول شدهاند اما بررسی وضعیت آنها که یک جهش عظیم در وضعیت رسانهها پس از شیوع ویروس کرونا است، خالی از لطف نیست.
معاونت آموزش و پژوهش باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران پس از شیوع ویروس کرونا با طرح پرسشنامهای بر آن شد تا وضعیت بسترهای رسانه ای مختلف را به صورت علمی مورد تحلیل و بررسی قرار داده و بر اساس دادههای جمعآوری شده وضعیت و مقبولیت این بسترها را در قالب یک پژوهش علمی منتشر کرده و در اختیار عموم قرار دهد.
ماحصل از این پژوهش علمی بررسی جایگاه بسترهای رسانه ای مختلف در مزاج رسانه ای مردم پس از شیوع ویروس کرونا است. عمده متن این پژوهش علمی بر محوریت موردی وضعیت روزنامهها در ایام شیوع ویروس کرونا است با توجه به این که با شیوع این ویروس منحوس مقرر شد تا روزنامههای به صورت الکترونیکی منتشر شده و در اختیار مردم قرار گیرد این بستر به صورت تفصیلی مورد بررسی قرار گرفتهاست. هر چند در متن پرسشنامه در رابطه با سایر بسترهای رسانه ای همچون صداوسیما، شبکههای ماهوارهای، فضای مجازی و رسانههای مبتنی بر وب نیز پرسشهایی مطرح شده و نتایج جالبی را نیز حاصل کردهاست. با این حال عمده نتایج حاصل از این پژوهش بر مبنای وضعیت روزنامهها بوده و به این سؤال پاسخ میدهد که آیا روزنامهها با وجود فضای مجازی و پس از شیوع ویروس کرونا توانستهاند جایگاهی در بین مزاج رسانهای مردم داشته باشند؟
پرطرفدارترین بستر رسانهای در شرایط عادی جامعه (بدون کرونا) از نظر مخاطبان پژوهش
بر اساس آمار به دست آمده از این پژوهش ۴۳٫۶درصد از شرکت کنندگان در نظر سنجی در شرایط عادی جامعه (بدون کرونا) برای دریافت اخبار و اطلاعات به فضای مجازی مراجعه میکنند که پس از آن صدا وسیما، خبرگزاریها و ماهوارهها به ترتیب در رده دوم تا چهارم آرا قرار دارند. نکته جالب توجه اینجاست که روزنامهها با ۰٫۶ درصد آرا در رده پنجم از نظر شرکت کنندگان در نظر سنجی قرار دارند.
با این حال در بخشی دیگر به وضعیت مراجعه مردم به بسترهای رسانه ای در شرایط عادی جامعه (بدون کرونا) برای دریافت تحلیلهای دقیق پرداخته شدهاست. نتایج حاصل از نظرات شرکت کنندگان نشان میدهد که ۳۰٫۸درصد به خبرگزاریها و سایتهای تحلیلی، ۲۷٫۹درصد به فضای مجازی، ۲۰٫۹درصد به صداو سیما، ۱۸٫۶درصد به شبکههای ماهوارهای و تنها ۱٫۸درصد به روزنامها جهت دریافت تحلیلهای رسانهای مختلف مراجعه میکنند.
همچنین نتایج این تحقیق نشان میدهد که اکثر مردم (۳۷٫۸درصد از شرکتکنندگان در پژوهش) در شرایط عادی جامعه (پیش از کرونا) کمتر از ۲۵درصد از زمان مطالعاتی خود را صرف بررسی اخبار کردهاند که این میزان در شرایط کرونایی جامعه افزایش یافته و ۴۴٫۲ درصد از شرکت کنندگان بیش از ۵۰درصد از زمان مطالعاتی خود را صرف بررسی اخبار کردهاند.
مراجعات به روزنامهها در روزهای پیش و پساکرونایی
همین سؤال نسبت به وضعیت روزنامهها در شرایط پیش و پساکرونایی از شرکت کنندگان انجام گرفت. پاسخهایی که در رابطه با این مسئله دریافت شد جالب بوده و نیازمند بررسی مجدانه متخصصان حوزه رسانه است. ۵۰٫۶درصد از شرکت کنندگان اعلام کردهاند که در شرایط عادی جامعه (بدون کرونا) روزنامه مطالعه نمیکنند و ۳۷٫۲درصد از آنها کمتر از ۲۵درصد از زمان مطالعاتی خود را به بررسی روزنامههای اختصاص میدهند. ۱۲٫۲درصد از شرکت کنندگان نیز اعلام کردهاند بیش از ۲۵درصد از زمان مطالعاتی خود را صرف بررسی روزنامهها میکنند.
نکته قابل توجه اینجاست که این آمار در رابطه با روزنامههای در ایام کرونایی جامعه نیز به همین منوال بودهاست. به این ترتیب که ۵۰درصد از شرکت کنندگان اعلام کردند که در ایام کرونایی هم روزنامه مطالعه نکرده و ۳۹درصد از آنها تنها کمتر از ۲۵درصد زمان مطالعاتی خود را صرف بررسی اخبار روزنامهها میکنند. ۱۱درصد از شرکت کنندگان نیز اعلام کردهاند که بیش از ۲۵درصد از زمان مطالعاتی خود را در ایام کرونایی صرف بررسی روزنامهها میکنند.
بررسی صحت اخبار منتشر شده در بسترهای رسانهای علیرغم تبلیغات شبکههای بیگاه علیه کشور فقط قشر کمی به اخبار شبکههای ماهواره ای و صحت آنها صحه گذاشتهاند
در ادامه این پژوهش نسبت به صحت اخبار منتشر شده در بسترهای رسانه ای از شرکت کنندگان سؤال شد. ۳۰٫۲درصد از شرکت کنندگان معتقدند که خبرگزاریها و سایتهای تحلیلی اخبار درست و صحیحی را در اختیار مخاطبان قرار میدهند. با این حال ۲۶٫۷درصد از شرکت کنندگان این پژوهش صحت اخبار صدا و سیما را تأیید کرده و ۲۶٫۲درصد اعتقاد دارند که اخبار منتشر شده در فضای مجازی درست و قابل قبول است. با این همه ۱۴٫۵درصد از شرکت کنندگان اخبار منتشر شده توسط شبکههای ماهواره ای را صحیح میدانند. این نکته نشان میدهد که علیرغم تبلیغات شبکههای بیگاه علیه کشور فقط قشر کمی به اخبار شبکههای ماهواره ای و صحت آنها صحه گذاشتهاند که به نظر میرسد با تولید برنامههای دقیق و ارائه اخبار متنوع و به روز این میزان، قابلیت انتقال به رسانههای داخلی را دارد. اما نکته جالب توجه اینجاست که فقط ۲٫۳درصد از شرکت کنندگان به صحت اخبار منتشر شده در روزنامهها اعتقاد دارند. این مسئله زنگ خطری جدی برای روزنامهها بهشمار میرود به همین دلیل متخصصان و پژوهشگران حوزه رسانه باید دقیق تر این موضوع را بررسی کرده و راه تحولی برای احیای روزنامهها پیشنهاد دهند.
روزنامههای الکترونیکی؛ آری یا خیر؟
در بررسی وضعیت رسانهها در پساکرونا با محوریت روزنامهها نسبت به الکترونیکی شدن روزنامه و هزینههایی که برای خرید دو نوع چاپی و الکترونیکی روزنامهها صرف میشود از شرکت کنندگان سؤال شد. پرسش اول در رابطه با الکترونیکی شدن روزنامهها بود؛ ۶۶٫۹درصد از شرکتکنندگان معتقدند که روزنامهها باید حیات خود را به صورت الکترونیکی ادامه بدهند. با این حال ۱۵٫۱درصد از شرکتکنندگان نیز در کل روزنامهها را در جامعه امروزی مفید نمیدانند. گذشته از این ۷۲٫۷درصد از همین شرکت کنندگان اذعان داشتهاند که برای خرید روزنامههای به صورت چاپی هزینه صرف نمیکنند و ۶۶٫۹ درصد نیز اعتقادی به صرف هزینه برای روزنامههای الکترونیکی ندارند. در ایام کرونایی، بسیاری از روزنامهها اقدام به فروش الکترونیکی نسخههای خود کردند که ۶۳٫۴درصد از شرکت کنندگان در این پژوهش علمی اذعان کردند از این روزنامهها تهیه و مطالعه نکردهاند.
کدام یک از بسترهای رسانهای موثرترند؟
در ادامه این پژوهش نسبت به تأثیر گذاری بسترهای مختلف رسانه ای نیز از شرکت کنندگان سؤال شد. ۶۵٫۱درصد از شرکت کنندگان معتقدند که فضای مجازی بیشترین تأثیر را بر جامعه و مردم دارد. ۱۹٫۸درصد رادیو، تلویزیون و به طور کلی صداوسیما را در جامعه مؤثر دانسته و ۱۱درصد نیز شبکههای ماهواره ای را تأثیرگذار دانستهاند. ۴٫۱درصد از شرکت کنندگان نیز معتقدند سایتهای تحلیلی و خبرگزاریها مبتنی بر وب در جامعه موثرتر هستند. نکته قابل توجه اینجاست که هیچیک از شرکت کنندگان در این پژوهش، روزنامهها را در جامعه مؤثر نمیدانند و جامعه آماری صفر درصد به این گزینه تعلق گرفتهاست. این مسئله نشان میدهد که روزنامهها نتوانستهاند خود را با شرایط اطلاعرسانی مورد نیاز جامعه وفق بدهند و همین عامل باعث شده تا مردم رغبتی به انتخاب روزنامهها به عنوان یک بستر خبری نداشته باشند. نکته قابل توجه اینجاست که هیچیک از شرکت کنندگان در این پژوهش، روزنامهها را در جامعه مؤثر نمیدانند و جامعه آماری صفر درصد به این گزینه تعلق گرفتهاست. این مسئله نشان میدهد که روزنامهها نتوانستهاند خود را با شرایط اطلاعرسانی مورد نیاز جامعه وفق بدهند و همین عامل باعث شده تا مردم رغبتی به انتخاب روزنامهها به عنوان یک بستر خبری نداشته باشند.
هدف از انتشار روزنامهها
این تحقیق در پرسشی دیگر از شرکت کنندگان خواستهاست تا علت اصلی انتشار روزنامهها را اعلام کنند. ۵٫۸ درصد از شرکت کنندگان بر این مسئله اعتقاد داشتهاند که هدف از انتشار روزنامهها عدم لغو مجوز آنها توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. با این حال ۲۳٫۳ درصد نیز معتقدند روزنامهها اخبار و تحلیلهای خود را در این بستر منتشر میکنند. ۳۱٫۴ درصد آرا نیز به جریانسازی رسانه ای توسط روزنامهها تعلق گرفتهاست. اما نکته جالب توجه اینجاست که ۳۹٫۵ درصد از شرکت کنندگان اعتقاد دارند که علت اصلی انتشار روزنامهها درآمدزایی از چاپ آگهی و یارانه کاغذ است. بررسی ضمنی این پرسش نشان میدهد که روزنامهها از هدف اصلی خود دور شده و نتوانستهاند با مزاج رسانه ای جدید جامعه خود را به روز رسانی کنند از همین رو همین مسئله باعث شده تا در کل، افت قابل توجهی از دید مخاطبان داشته باشند.
در پژوهش بررسی وضعیت رسانهها در پسا کرونا با محوریت موضوعی روزنامهها در رابطه با مطالعه بخشهای مختلف یک روزنامه سوالاتی از شرکت کنندگان انجام گرفت. در یکی از این پرسشها از شرکت کنندگان سؤال شده که اگر شرکت کنندگان در این پژوهش، روزنامه مطالعه کنند کدامیک از آنها را بر اساس موضوع انتخاب و مطالعه خواهند کرد. ۴۰٫۱ درصد از شرکت کنندگان روزنامههای سیاسی (مانند کیهان، شرق و …) را انتخاب کرده و ۳۴٫۹ درصد نیز روزنامههای اجتماعی (مانند: جام جم و…) را ترجیح دادهاند. با این حال ۱۳٫۴ درصد نیز روزنامههای ورزشی (مانند گل و …) و ۱۱٫۶ درصد نیز روزنامههای اقتصادی را در اولویتهای خود قرار میدهند. نتایج این پرسش نشان میدهد که روزنامههای سیاسی و اجتماعی طرفداران عام داشته و روزنامههایی مانند روزنامههای ورزشی و اقتصادی مخاطبان خاص را به خود اختصاص میدهند. از این لحاظ روزنامههای باید برنامهریزیهای خود را بر اساس موضوعات مدنظر و مزاج رسانه ای مردم بروزرسانی کرده و در اختیار مخاطبان قرار دهند. در پرسش دیگری که در رابطه با مطالعه بخشهای مختلف یک روزنامه انجام گرفت این سؤال مطرح شد که اگر شرکت کنندگان در این پژوهش علمی روزنامه مطالعه کنند به کدامیک از صفحات روزنامه مراجعه خواهند کرد؛ ۵۷ درصد از شرکت کنندگان اذعان داشتند که فقط یه صفحه اول (تیتر یک) روزنامه مراجعه خواهند کرد. همچنین ۲۳٫۸ درصد صفحه سیاسی-اقتصادی، ۱۰٫۵ درصد صفحه اجتماعی و حوادث و ۸٫۷ درصد نیز صفحه ورزشی را در اولویت مطالعه قرار دادهاند.
وضعیت روزنامهها در آینده بسترهای رسانه ای
در پرسش پایانی از شرکت کنندگان سؤال شد که آینده رسانهها در اختیار کدام یک از بسترهای رسانه ای است. در پاسخ به این سؤال ۷۵٫۶ درصد از شرکت کنندگان معتقدند که آینده بسترهای رسانه ای در اختیار فضای مجازی بوده و ۱۲٫۲ نیز بر این باورند که بستر خبرگزاریها و سایتهای تحلیلی مبتنی بر وب، آینده رسانهها را در اختیار دارند. ۱۱٫۷ درصد هم معتقدند رادیو و تلویزیون بیشتر برد را در آینده خواهد داشت. نکته جالب توجه اینجاست که فقط ۰٫۵ درصد از شرکت کنندگان بر این باورند که روزنامههای میتوانند در آینده نیز بستر پر طرفدار رسانه ای باشند.
نتیجهگیری
بررسی این پژوهش علمی نشان میدهد که روزنامهها تا حدودی در ایام پیش از کرونا هر چند به مقدار کم از جایگاه اطلاعرسانی در میان مخاطبان برخوردار بودهاند که این میزان به علت عدم توانایی در سرعت ارسال خبر و ارائه تحلیلهای دقیق باعث شده تا در دیدگاه مخاطبان در مرحله پایینتری قرار گیرد.
بررسی وضعیت رسانهها در پسا کرونا با محوریت روزنامهها در جامعه نشان میدهد که این بستر رسانه ای نیازمند یک تحول برای احیای مجدد است چرا که این بستر رسانه ای اکنون با افت مخاطب مواجه شده و باید سازوکار ویژه ای در بسترهایی همچون فضای مجازی که پرطرفدار است، در نظر بگیرد. بررسی وضعیت رسانهها در پسا کرونا با محوریت روزنامهها در جامعه نشان میدهد که این بستر رسانه ای نیازمند یک تحول برای احیای مجدد است چرا که این بستر رسانه ای اکنون با افت مخاطب مواجه شده و باید سازوکار ویژه ای در بسترهایی همچون فضای مجازی که پرطرفدار است، در نظر بگیرد.
کاهش اعتماد مردم به بستر روزنامههای باعث افت مخاطبین و تأثیرگذاری این بستر رسانه ای شده و منجر میشود تا روزنامهها در آینده ای نه چندان دور با شکست عمده ای مواجه شوند از این رو به نظر میرسد متخصصان حوزه رسانه باید به فکر چاره ای برای حل بحران مخاطب گریزی روزنامهها داشته باشند.
با این حال نتیجه کلی حاصل از پژوهش علمی مذکور این است که روزنامههای به دلیل پایین بودن سرعت انتشار، افت کیفیت اخبار و تحلیلها و همچنین عدم توانایی رقابت با سایر بسترهای رسانه ای در پایینترین حالت خود به خصوص در ایام پسا کرونا قرار دارند. به همین دلیل است که مخاطبان و عموم شرکت کنندگان در این پژوهش حاضر به تهیه و خرید روزنامهها حتی به صورت الکترونیکی نیز نشدند و عمده این شرکت کنندگان علت اصلی انتشار روزنامهها را کسب درآمد از آگهی و یارانه کاغذ میدانند.
معاونت آموزش و پژوهش باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران در ادامه همین پژوهش با متخصصان مختلفی جهت حل این مسئله گفتگو و نتایج آن را منتشر خواهد کرد. لازم است ذکر شود نمودارهای تحلیلی این پژوهش علمی به صورت تفصیلی در یکی از مجلات علمی کشور منتشر شده و در اختیار علاقهمندان قرار خواهد گرفت. هر گونه استفاده از آمار و دادههای این تحقیق علمی با ذکر منبع مجاز است.
نظر شما