ایسکانیوز - گروه فرهنگی - مجید فاضلی: ادبیات دفاع مقدس جزو آن دسته از عرصههایی است که در چند سال اخیر با توجه مخاطبان زیادی مواجه شده است؛ اما در این بین موضوعات مهمی نیز در این عرصه سربرآورده که توجه به آنها منجر به موشکافی بسیاری از مسائل دیگر خواهد شد. سفیدنویسی و سفیدنگاری جزو همین دسته از موضوعات است که برای فهم و موشکافی آن با سید قاسم یاحسینی از پژوهشگران و نویسندگان دفاع مقدس گفتوگو کردیم. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
*غالب آثار برای گزارش دادن نوشته میشود
ایسکانیوز: مستند نگاری و واقع نگاری چه جایگاهی در ادبیات حوزه دفاع مقدس دارد؟
یکی از حلقههای مفقوده برای مستندنگاری یادواره شهدا و زندگینامه شهدا، انجام کارهای پژوهشی و تاریخی است. شاهد هستیم برای بسیاری از شهدای ما چندین کتاب داستانی یا زندگی نامه داستانی نوشته شده اما یک کتاب تاریخی درباره آن شهید هنوز نوشته نشده است. این موضوع نشان دهنده ضعف مفرط در پژوهشهای تاریخی و جنگ تحمیلی است.
بارها در سخنرانیها و مقالات خودم به این نقطه ضعف اشاره کردم، تا زمانی که تاریخ نگاری جنگ تقویت نشود و نتوانیم حقایق تاریخی جنگ را بدون اعمال نظرهای سیاست روز، بزرگنمایی و کوچکنمایی مقطعی سیاسی تدوین کنیم، راه به جایی نخواهیم برد و شاهد تولید آثار بسیار ضعیف و بعضا مخدوش و غیر تاثیرگذار خواهیم بود. زمانی در سخنرانی عنوان کردم کمتر کتابی در قالب داستان یا زندگینامه شهدا سراغ دارید که کتابهای تاثیرگذاری باشند و عنوان ادبیات ماندگار در ادبیات دفاع مقدس را کسب کرده باشند. غالب اینها توسط نویسندگان ضعیف، نو قلم یا با ادبیات سست نوشته میشود. بیشتر ارزش دارد تا به عنوان آمار و ارقام در کنگرهها اعلام شود.
ایسکانیوز: راه حل جلوگیری از تولید آثار ضعیف در حوزه دفاع مقدس چیست؟
راه حل آن نیز این است که مستند نگاری و تاریخ نگاری جنگ را جدی بگیریم. طبیعتا در این زمینه باید نیروهای متخصص تربیت کنیم. بایدتاریخ نگاری جنگ را تقویت کنیم. هنوز باید به کتابهایی که چند ده سال پیش در زمینه جنگ تحمیلی نوشته شده رجوع کنیم. هنوز با وجود اسناد، مدارک و خاطرات در ۲۰ سال اخیر شاهد تولید اثر تازهای در حوزه تاریخ نگاری جنگ نبودهایم.
هنوز هم اگر یک نفر بخواهد تاریخ جنگ را دوره کند باید به کتابهای داوودیان رجوع کند-کتاب ۷ جلدی آقای داوودیان-اما در ۲۰ یا ۳۰ سال اخیر آثار زیادی تولید شده است که با وجود آنها باید در آمار کتاب داوودیان تجدیدنظر کرد. خود او نیز در موارد متعددی این تجدید نظر را انجام داده است. ضعف تاریخنگاری در دفاع مقدس مشهود است و امیدوارم نیروها و موسساتی که به این قضیه عنایت دارند با صبر و حوصله نیروهای آکادمیک را پرورش دهند تا آنها محصولات خوبی در این زمینه تولید کنند.
*ادبیات دفاع مقدس ادبیات پاستوریزهای است
ایسکانیوز: عدهای اعتقاد دارند در نوشته شدن زندگی نامه شهدا نوعی سفیدنویسی رخ داده، نظر شما در این خصوص چیست؟
قطعا ادبیات دفاع مقدس ادبیات پاستوریزهای است؛ زیرا فقط به پیروزیها و نقاط قوت توجه کردیم. توجیه چنین کاری هم این است که ما برای آموزش جوانان و تعلیم آنها مینویسیم و نباید به نقاط ضعف بپردازیم. قدیسنگری و مقدسنگاری جنگ منجر به این میشود که شهید موجود قدیسی تلقی شود که هیچ نقطه سیاهی در زندگی نداشته و هرچه بوده پاکی و قداست بوده است. جامعه ما تحمل نگاه خاکستری به شهدا را ندارد. اگر کتابی منتشر کنید و در آن زندگی واقعی شهیدی را با تمام افت و خیزهایش بنویسید اولین کسانی که به شما واکنش نشان خواهند داد رزمندهها و خانواده شهدا هستند.
آنها معتقدند شهدا جانشان را دادند و با خون خودشان زندگی خود را تطهیر کردند. همین نگاه باعث میشود که هرگز نتوانیم با رویکرد خاکستری به سراغ شهدا برویم. نه تنها شهدا؛ شما انبوهی از کتاب شهدا را می بینید که خاطرات پاستوریزه دارند. یعنی هیچ فساد، گناه و جرمی در زندگی شهدا وجود ندارد. با این کار جبهه جای استرلیزه و پاستوریزه شدهای نشان داده میشود. اینکه چنین چیزی با واقعیت چه قدر فاصله داشته بحث دیگری است.
*بندناف ادبیات دفاع مقدس به دولت گره خورده است
ایسکانیوز: با توجه به صحبتهایی که گفته شد چرا هنوز در حوزه تاریخنگاری جنگ اثر جدید نداریم؟
ماهیت تمام اینها را دولتی بودن ادبیات دفاع مقدس تلقی میکنم. به غالب افرادی که در حوزه دفاع مقدس مینویسند باید لقب کارمندان دفاع مقدس را داد. تمام سازمان های دولتی بر اساس مصالح خود، بزرگنمایی و کوچکنمایی سیاسی روز و خط مشیها آثاری تولید می کنند. اگر از نگاه فوکویی به این موضوع نظر کنیم، میبینیم این قدرت است که علم تولید میکند. طبیعتا با دانشی که از قدرت تولید میشود هیچگاه نمی توان واقعیت های جنگ را در حد خودش فهم کرد. از این رو ادبیات پاستوریزه و سفید بیرون میآید بدون هیچ گونه توجهی به نقاط ضعف و مسائل دیگر. آسیب شناسی در حوزه دفاع مقدس کار بسیار دشواری هست. اگر بخواهید در زمینه دفاع مقدس آسیب شناسی کنید باید حجم عظیمی فحش بخورید، پوست کلفتی داشته باشید و باید از امتیازهای معمولی که به نویسندگان دیگر ممکن است داده شود صرف نظر کنید. در واقع زبان سرخ سر سبزتان را به باد میدهد؛ این تجربه شخصی خودم است.
کسی که حداقل ۲۰ سال آسیب شناسی جنگ کرده است. تبعات آن را دیدم و تحمل کردم. کارمند دولت نمی تواند علیه سیاست جایی که در آن کار میکند، بنویسد. زمانی که بند ناف ادبیات دفاع مقدس به دولت گره خورده است، همین خواهیم بود. دولتها محافظه کار هستند و حاضر به نوآوری نیستند چون هر مدیر دولتی از هرگونه نوآوری گریزان است؛ زیرا کوچکترین نوآوری ایجاد تنش میکند و مدیران نیز تحمل نمیکنند. زمانی میتوانیم از ادبیات دفاع مقدس مستقل صحبت کنیم که در یک فضای آزاد بدون اعمال سلیقه و ارگانهای دولتی کارها تولید شوند و انتشارات غیر دولتی آن را منتشر کنند. چیزی که تقریبا در وضعیت فعلی محال است. کافی است نیم نگاهی به کتب کنگره شهدا که منتشر شده بیندازید، از این هزاران کتاب چند کتاب شاخص در آنها بوده که از جنس خاطرات شهدا بوده است؟ شاید مهم ترین کنگرهها، کنگره کرمان بود که آقای سرهنگی مسئول آن بود و به خوبی انجام شد. آن هم به خاطر این بود که آقای سرهنگی در کف کار بودند. کنگرهای سراغ دارم که حدود ۳۰ جلد کتاب منتشر کرد و خود مسئولان کنگره در تهران اجازه ندادند هر ۳۰ کتاب در تهران منتشر شود.
ایسکانیوز: آیا اقداماتی برای تربیت نسل خوب انجام شده تا شاهد محصولات بهتری باشیم؟
در بنیاد شهید، حفظ آثار دفاع مقدس و موزه دفاع مقدس کارهای خوب و درخشانی انجام میشود. قصدم این نیست با گفتن چنین مواردی نافی انتشار کارهای درخشان و خوب در حوزه خاطره نگاری شوم. نزدیک به ۵۰ یا ۶۰ عنوان کتاب سراغ دارم که توسط سوره مهر، بنیاد شهید، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، موزه جنگ یا دیگر ارگان ها منتشر شده است. اگر در مجموع حدود ۲۰ هزار عنوان کتاب در حوزههای مختلف دفاع مقدس منتشر شده باشد آیا ۲۰ تا از آثار از تاریخ عبور میکند تا مثلا در ۱۰۰ سال دیگر مردم مثل دیگر آثار جهانی چون کتابهای داستایوفسکی یا تولستوی بخوانند؟
*در دانشگاهها کار پژوهشی برای دفاع مقدس صورت نگرفته
ایسکانیوز: پژوهش در حوزه دفاع مقدس با چه فراز و نشیبی مواجه است؟
کار پژوهشی کار سختی است. باید کار میدانی کرد یعنی باید با خانواده شهید و دوستان و همرزمانش مصاحبه کنید. اسناد و مدارک و کتاب هایی بخوانید که در کل باید گفت پژوهش کار سختی است. در قبال آن مزدی که به نویسنده میدهند، اندک است و بهتر است نویسنده از «خیال» استفاده کند تا زندگی پاستوریزهای تحویل دهد و این راحتترین کاری است که میتوان انجام داد.
کتابی که برای آن پژوهش انجام داده میشود دست کم دو یا سه سال وقت میبرد. طبیعتا هزینههای زیادی هم خواهد داشت؛ همچنین دانشگاهها در حوزه پژوهش تاریخی آن هم برای دفاع مقدس کار زیادی انجام ندادهاند. هنوز در باب بسیاری از مسائل تاریخی ایران کتابهای خوبی نداریم. بسیاری از کتاب هایی که در دانشگاهها به عنوان تاریخ قاجار تدریش می شود برای ۵۰ سال پیش است. اسنادی که در ۳۰ سال اخیر از طبقه بندی خارج شده در این کتابها وجود ندارد. متاسفم بگویم در برخی دانشگاهها تاریخ قاجار مرحوم شمیم تدریس میشود.
ضعف پژوهش بنیادی است که در بخشی از آن جامعه دانشگاهی دست دارد و اساسا تاریخ تقدس زدا است. اگر پدیدهای مورد کنکاش قرار بگیرد به تعبیری اینگونه است که بخواهیم صورت زن زیبایی را کالبد شکافی کنیم. با این کار چهره کریهی ممکن است نشان داده شود. از این زن زیبا هیچ چیز نمیماند. هر وقت پدیدهای را مورد مطالعه تاریخی قرار دهید قدری تقدس زدایی یا ساختار شکنی رخ دهد. البته با گفتمان فعلی جامعه ما در تضاد است.
انتهای پیام/
نظر شما