به گزارش خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)،امیر کریمی( کارشناس فوتبال)؛ ذوب آهن برای پرسپولیس اصولا یادآور خاطرات خوبی است، هرچند همین ذوب آهن گربه سیاه پرسپولیس هم در سالهای قبل بوده اما بردن این ذوب آهن شاید برای گل محمدی مزه ای دیگری داشت چرا که تقابل او با اندیشههای مجتبی حسینی دستیار سابق خود به نوعی شاید تداعی کننده رقابت شاگرد و استاد باشد و پس دیدنیتر هم بود.
برای پرسپولیسی که در کورس قهرمانی است قطعا این برد آن هم در ارتفاع بالای فولاد شهر از نان شب واجبتر بود تا هم از لحاظ امتیاز عقب نیفتد وهم از بعد تحمیل خود به صدر جدول بار دیگر موفق عمل کند که این اتفاق به واقعبا هوشمندی کادر فنی پرسپولیس افتاد. بردن ذوب آهنی که استقلال را در آزادی متوقف کرده بود و در جام حذفی هم تا دقایق پایانی باز هم در آزادی پا پس نکشیده بود کار ساده ای نبود، همه این موارد را یک طرف ترازو اگر قرار دهیم آشنایی مجتبی حسینی به اندیشههای گل محمدی را هم می توانید به آن اضافه کنید تا کفه سنگین ترازو را تا حدودی درک کرده و ارزش این سه امتیاز را برای سرخپوشان پی ببریم.
ذوب آهن
در مورد ذوب آهن باید این نکته را اعتراف کرد که یکی از شیکترین فوتبالهای این روزهای لیگ برتر را بازی میکند، بالانس دفاع و حمله این تیم در انتقال مثبت و منفی بازی حالا زبانزد هست. انتخاب اول آنها در این بازی دادن توپ به پرسپولیس و رفتن در بلاک از پایین و گرفتن فضا بود اما به هیچ عنوان صرفا یک بازی دفاعی را در دستور کار نداشتند و بلکه در موارد لازم با فشار ردوی بازیکنان صاحب توپ در زمین حریف سعی در محدود کردن انتخابهای آنها را داشتند و به نظر آنها به نیمه دوم و بیست دقیقه پایانی هم چشم داشت بیشتری داشتند تا با کشیدن به آن زمان از بازی ضربه نهایی را وارد کنند، اینکه ذوب آهن در نیمه اول به گل رسید اتفاقا برای پرسپولیس اتفاق بهتری بود تا ذوب آهن، چرا که پرسپولیس اصولا در این فصل وقتی گل میخورد به نوعی جریحتر و حساستر و پرفشارتر برای جبران بازی میکند و این به نوعی به شخصیت این تیم بر میگردد. برای بستن فضاها و ندادن زمان برای ایجاد کارهای ترکیبی به پرسپولیس مجتبی حسینی انتخا درستی کرده بود اما ظاهرا فوت آخر کوزه گری همچنان دست گل محمدی هست.
فلسفه و تغییر
برای پرسپولیس باید در این بازی دو نکته را صراحتا بیان کرد اول اینکه تعویصهای گل محمدی و بخصوص ورود عبدی به جای آل کثیر عجیب مینمود اما اتفاقا این تغییر نقطه عطف اتفاقات این بازی شد، چرا که شاید با وجود عالیشاه دونده پرسپولیس احتیاج به بازیکنی صرفا داخل باکس داشت تا با حضور مداوم در باکس پنالتی هم دفاع حریف را پایین نگه دارد و هم به عنوان مهاجم هدف بازی کند که البته شاید گزینه اول همه مغانلو بود اما عبدی وارد زمین شد تا بدون دوندگی داخل مدافعا ذوب آهن حضور داشته باشد و برتری عددی لازم را در قلب دفاع این تیم ایجاد کند. کادر فنی پرسپولیس نشان داد که شناخت کاملی از شرایط بازیکنان و خصوصیات آنها دارد، بخصوص که گلهای این بازی هر دو به یک سبک و از یک جناح به ثمر رسید و گلزن ها هم بازیکنان تازه وارد به زمین بودند، پس نقش کوچ درون بازی را در این تیم می توان حالا حس کرد اما نکته دوم اینکه پرسپولیس باز هم کامبک زد، دقت کنید پرسپولیس الان دارای فلسفه شده، تیم که از خواسته خود و جنگیدن دست بر نمی دارد و برای رسیدن به آن به آب و آتش میزند، فلسفه ای که حالا در بازیهایی که سخت میشود و گره در کار آن میافتد به کمک این تیم آمده حتی با داشتن انواع اقسام محروم و مصدوم. باور کنید برگشتن به بازی و بردن این ذوب آهن با این دفاع سازمان یافته کار ساده ای نبود که پرسپولیس از پس آن بر آمد.
انتهای پیام/
نظر شما