تهران-ایسکانیوز: لیلی گلستان، مترجم و کارشناس هنری برجسته قرار است دوشنبه 26 آبان ماه، نشان شوالیه نخل طلای آکادمیک را به پاس سال ها تلاش و همت در معرفی فرهنگ و هنر ایران از سوی سفیر فرانسه دریافت کند. پیش از او چهار چهره فرهنگی دیگر نیز چنین نشانی دریافت کرده بودند.
ليلي گلستان سالهاست به طور همزمان در عرصههاى هنرهاى تجسمى و ترجمه كتاب تمركز دارد او يکي از مترجمان شناختهشده زبان فرانسه است، ارايه ٤٠ كتاب كه بسيارى از آنها به چاپهاى مجدد رسيدند و معرفى نويسندگان مشهوري چون رومن گاري و ميشل دورورن به خوانندگان فارسيزبان از جمله خدمات او در عرصه ادبيات است، ضمن آنکه در ٢٦ سال اخير در گالري گلستان بسترساز تحولهاى بزرك در زمينه آشنايى اقشار مختلف مردم با هنر تجسمى بوده است: از معرفى هنرمندانى گرفته كه امروز نامهايى ستايش برانگيز در جامعه هنرى ايراناند، تا تلاش مستمر براى رونق اقتصاد هنر و برپايى هميشگى نمايشگاههاى تازه از استعدادهايى كه از گوشه كنار ايران خود را به گالرى گلستان مى رسانند.
ليلى گلستان نشان شواليه نخلطلاي آکادميک را به سبب همين استمرار تلاش، همت بلند و باز معرفي هنروفرهنگ ايران از سفير فرانسه دريافت ميکند. او چهارمين چهره فرهنگي -هنري ايران است که اين نوع نشان مخصوص را ميگيرد. پيش از او رضاسيدحسيني، احمد کاميابيمسک و محمدعلي سپانلو نشان شواليه نخل آكادميك را دريافت کردهاند. ناپلئون نخستين کسي است که نشان شواليه نخلطلايي را سال١٨٠٨ اهدا کرده است. نشان شواليه، جايزه ملي لياقت فرانسوي است که براي اولينبار در سومدسامبر۱۹۶۳توسط ژنرال شارل دوگل نامگذاري شد.
ليلي گلستان فرزند بزرگ فخري و ابراهيم گلستان و خواهر کاوه گلستان است که براي کساني که پيگير هنر ايران در ٥٠ سال اخير هستند احتياج به معرفي ندارند. او در سال ١٣٢٣ در آبادان بهدنيا آمد و در خانهاي بزرگ شد که به گفته خودش در "کتاب خاطرات شفاهياش " نوعي مرکز هنري تهران بود که همه نقاشها و شاعران هر جمعه در آن جمع ميشدند. ليلي گلستان در خاطرات خودش گفته از کودکي تماشاگر تئاتر بزرگي بوده که کساني چون جلال آلاحمد ، سيمين دانشور، چوبک، پرويز داريوش، اخوانثالث، بعدها يدالله رويايي، فرخ غفاري، جلال مقدم، سيمين دانشور و گاهي جوانترها مثل بيضايي، سپانلو يا احمدرضا احمدي در آن شرکت داشتند. او پس از اتمام دوره راهنمايى به پاريس رفت. در مدرسه "هنرهاي تزئيني پاريس" طراحي پارچه و طراحي لباس براي تئاتر خواند. در کنار آن به کلاسهاي آزاد سوربن رفت و دوره کامل تاريخ هنر دنيا و تاريخ ادبيات فرانسه را خواند. به کلاس سفالگري رفت و با اين هنر هم آشنا شد. او در سالهاي تحصيل در فرانسه با سينماگراني چون تارکوفسکي، گدار و تروفو ديدار داشت. بعد از چهار سال به ايران بازگشت و درکارخانجات پارچه بافي مقدم براي دو سال به عنوان طراح پارچه کار کرد. سپس به تلويزيون ملي ايران رفت و طراح لباس نمايشنامههاي تلويزيوني شد؛ او تا مدير برنامه کودکان و نيز مدير برنامههاي نوجوانان و جوانان ارتقا يافت؛ اما بعد از هفت سال کار در تلويزيون، از آن بيرون آمد و به کار آزاد پرداخت.
در سال ١٣٤٨ ترجمه موفق كتاب "زندگي، جنگ و ديگر هيچ " اثر اوريانا فالاچي درباره جنگ ويتنام را به عنوان نخستين كارش به بازار نشر روانه كرد كه خيلى زود او را به عنوان استعدادى ناب به جامعه ادبى ايران شناساند؛ ترجمه كار اصلى او شد تا اينكه در سال ١٣٦٠ بخشي از خانه خود را کتابفروشي كرد؛ کتابفروشياي که در سال١٣٦٧ تبديل به گالري گلستان شد. اين گالري با نمايش آثار سهراب سپهري کار خود را آغاز کرد ؛ او به هنگام افتتاح گالري گلستان نوشتهاي را در روزنامه کيهان چاپ کرد و سياست گالرياش را بر مبناي دو اصل گذاشت: " کشف استعدادهاي جوان و حمايت آنها و فراهم کردن امکانات و تسهيلات براي اينکه مردم عادي هم - جدا از مجموعه داران- بتوانند اثر هنري بخرند." اين دو اصل همچنان سرلوحه فعاليت هاى گالرى گلستان است
از ترجمههاي ليلي گلستان ميتوان به "قصه شمارهسه" اوژن يونسکو، "ميرا" کريستوفرفرانک، "تيستوي سبزانگشتي" موريس دروئون، "مردي که همهچيز همهچيز همهچيز داشت" ميگل آنخل آستورياس، "بوي درخت گوياو" گابريل گارسيا مارکز، "مردي با کبوتر" رومن گاري، "گزارش يک مرگ" گابريل گارسيا مارکز و "يونانيت" يانيس ريتسوس"... اشاره کرد.
در سال ١٣٩١ دوسالانه نقاشى دامونفر و جوانان نقاش زير ٢٥ سال ايران از ربع قرن خدمات تجسمى ليلى گلستان تقدير كرده بود.
گفتنىست فرانسه نشانهاي متفاوت فرهنگى هنرى اهدا مىكند كه تاکنون از ايران محمود حسابي، عباس کيارستمي، عليرضا سميعآذر، پري صابري، جلال ستاري، ليلا حاتمي، اصغر فرهادي، شهرام ناظري، رضا سيدحسيني، محمدرضا شجريان، داريوش مهرجويي ، كامبيز درمبخش ... و اكنون ليلى گلستان موفق به كسب آن شدهاند.
کد خبر: 142342