تفسیر یک آسیب‌شناس از شیوع تلگرام: در خانواده‌ها جنون و اعتیاد به موبایل دیده می‌شود

رییس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران می‌گوید: کارهایی مانند فیلتر کردن تلگرام ساده‌ترین کار است و باعث می‌شود نوعی مقاومت در شهروندان ایجاد شود و این ممنوعیت را دور بزنند.

به گزارش ایسکانیوز و به نقل از خبر آنلاین،فیلتر شدن یا نشدن بحثی است که این روزها درباره ابزار ارتباطی «تلگرام» شنیده می‌شود. عده‌ای موافق آن هستند و عده‌ای دیگر مخالف. برخی به مضراتی که چنین شبکه‌های اجتماعی دارد اشاره می‌کنند و عده‌ دیگری می‌گویند نباید صورت‌مساله را پاک کرد. اما از این فضاهای مجازی جدید که هر روز نوع تازه‌ای از آنها وارد گوشی‌های همراه می‌شود، چقدر باید نگران بود؟ بهترین راهکارهای مقابله با پیامدهای ناخوشایند این فضاهای ارتباطی چیست؟ فیلتر کردن بهترین راه است؟ کوروش محمدی، رییس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران به این سوال‌ها پاسخ داده است که در ادامه می‌خوانید:

مدتی است که بحث شبکه‌های اجتماعی، تاثیرات مخرب و فیلتر کردن آنها دوباره مطرح شده است. شما فضاهای مجازی و شبکه‌های اجتماعی را، آسیب اجتماعی می‌دانید؟

در ابتدا باید ببینیم تعریفمان از شبکه اجتماعی چیست. افراد در یک جامعه مشترک اجتماعی، اهداف مشترک دارند،‌ انسجام دارند و افکار و حرکات و ایده‌هایشان در یک راستا انجام می‌شود. امروز می‌بینیم که این شبکه‌های مجازی، که دیگر کوچک و بزرگ هم نمی‌شناسند و هر سنی را شامل می‌شوند، به این شبکه‌ها ورود پیدا می‌کنند اما حسی از اجتماعی بودن ندارند چراکه این فضاها همبستگی ایجاد نمی‌کنند. ما پیش از این شبکه‌های اجتماعی داشتیم که کاملا افراد را در خود جذب می‌کردند؛ بازار، مساجد، خانواده‌ها و ... این فضاهای اجتماعی جدید با آن شبکه‌های اجتماعی که پیش از این داشتیم و کارکردهای بسیاری داشت تفاوت دارد، به تبادل اطلاعات بسنده می‌شود و بنابراین بهتر است اصلا این فضاها را شبکه‌های اجتماعی ندانیم. در این فضاها، افراد همان تنهایی خودشان را دارند، تنها تفاوتش این است که با اینترنت به مجموعه‌ای از افراد وصل شده‌اند که آنها را به درستی هم نمی‌شناسند و حس مشترکی بینشان وجود ندارد؛ کافی است اینترنت قطع شود تا دوباره همان افراد بمانند و تنهایی‌شان.

در استفاده از این شبکه‌ها به مرحله نگران‌کننده‌ای رسیده‌ایم؟

به نظر من دچار نوعی جنون در استفاده از تکنولوژی بویژه آنچه ما را در ارتباط با افراد دیگر قرار می‌دهد شده‌ایم. در خانواده‌ها به وضوح این جنون و اعتیاد به موبایل دیده می‌شود. هر کدام از افراد خانواده سرش را در گوشی‌اش فرو برده و تنها در ظاهر کنار همدیگر نشسته‌اند. ارتباطات غیرعاطفی و دورادور،‌ جای ارتباط‌های رودررو را گرفته و روز به روز هم بیشتر این اتفاق در حال رخ دادن است. در مهمانی‌ها و جمع‌های خانوادگی هم به وضوح این مساله پیداست. چنین اتفاقی صرفا هم به کشور ما مربوط نیست، در سایر جوامع هم کم و بیش چنین اتفاقی افتاده است. با افزایش جمعیت، راه‌های ارتباطی و دایره ارتباطات در لابلای چرخ‌های صنعت و مدرنیته تغییر شکل پیدا کرده و از شکل سنتی فاصله گرفته است. تمام کشورها در جریان چنین تغییراتی قرار گرفته‌اند و ما هم بخشی از این واقعیت هستیم.

می‌توان این فضاهای مجازی را حذف کرد؟

با تمام معایبی که برای برنامه‌های جدید گوشی‌های همراه برشمردم، موافق حذف آنها نیستم. به نظر من نه می‌توان و نه باید به راه‌هایی مانند ممنوعیت دست زد. اینها وسایلی هستند که بنا به نیاز روز بشر ایجاد شده‌اند. مساله این نیست که آنها را حذف کنیم بلکه باید ببینیم چطور می‌توان از آنها استفاده کرد. با حذف آنها تنها صورت‌مساله را پاک می‌کنیم. کاری که سال‌ها پیش هم انجام شد و نتیجه‌بخش نبود. سال‌ها پیش با ورود ماهواره به کشورمان، دیدیم که راه حل سلبی ایجاد شد و قانون، استفاده از ماهواره را ممنوع کرد؛ اما آیا مردم از ماهواره دست کشیدند؟ خیر. با چنین تصمیمی تنها اتفاقی که افتاد این بود که مردم را به افرادی قانون‌گریز تبدیل کردیم.

پس فیلتر کردن را یک راه حل منطقی نمی‌دانید.

راه‌هایی مانند فیلتر کردن ساده‌ترین کار است و همانطور که گفتم به این منجر می‌شود که نوعی مقاومت در مردم ایجاد شود و افراد جامعه از روش‌های دیگر این قانون را پشت سر بگذارند. مگر درباره سایت‌هایی مانند فیس‌بوک چنین اتفاقی نیفتاد؟ چه کسی پشت فیلتر ماند؟ امروزه استفاده از فیلترشکن کاری ندارد. تنها اتفاقی که با فیلترینگ رخ می‌دهد این است که با چنین راهکارهایی مردم خودشان را در مقابل مسئولان احساس می‌کنند.

ابراز نگرانی می‌شود که چنین فضاهای ارتباطی باعث تهدید خانواده‌ها شده است.

اگر فکر کنیم با فیلتر کردن، افراد سرشان را از گوشی‌ها بیرون می‌آورند و به جمع خانواده برمی‌گردند کاملا در اشتباهیم چراکه راه جایگزینی پیدا می‌کنند که تنهایی‌شان را با آن پر کنند مثلا از بازی‌های کامپیوتری استفاده می‌کنند که به اینترنت هم نیازی نداشته باشد. این کارها هیچ توفیری به حال بنیان خانواده ندارد و آن را بهبود نمی‌دهد. مساله اصلی اینجاست که ببینیم چه بر سر خانواده‌ها آمده که افراد نمی‌توانند با همدیگر معاشرت کنند، حرف بزنند، مشورت بگیرند و ارتباط سالم و سازنده داشته باشند، باید دید چرا زوجین در طول روز چند ساعت هم با همدیگر حرف نمی‌زنند و هر کدام سر در کار خودش دارد. مگر همه اینها به شبکه‌های اجتماعی برمی‌گردد؟

محتوای نامناسبی که در بعضی از این فضاها وجود دارد را چطور می‌توان کنترل کرد؟

امروز در عصر رقابت رسانه‌ای قرار داریم، با امواج نمی‌توان مبارزه کرد و اقداماتی مانند این ممنوعیت‌ها باعث می‌شود انحرافات به جای کمتر شدن، بیشتر شود. به جای این که از ظرفیت شبکه‌های مجازی استفاده کنیم،‌ افراد را به آن سوی مرز فیلترینگ می‌فرستیم و بعد دسترسی‌مان به آنها سخت می‌شود. آنها را پشت ویترینی می‌گذاریم و مدام از آنها دورتر می‌شویم. اگر موارد مفید و مبتنی بر ارزش‌های بومی و باورهای خودمان با جذابیت زیاد در دسترس استفاده‌کنندگان از فضاهای مجازی قرار بگیرد، طبیعتا آنها به سمت محتوای نادرست نخواهند رفت. باید به جای اقدامات سلبی، اقدامات ایجابی انجام دهیم، اگر فضاهای درست را در دسترس کاربران اینترنت قرار دهیم، از این فضا در جهت مناسب و مبتنی بر ارزش‌ها بهره خواهند برد. ایجاد ممنوعیت و محدودیت، فیلتر و ... شانه خالی کردن مسئولان از وظیفه اصلی‌شان است.

مهمترین اقدام مسئولان در این زمینه چه باید باشد؟

باید به دنبال راهکارهایی باشیم که جوابگو باشند نه این که ساده‌ترین راه را انتخاب کنیم. اگر قرار است کاری کنیم، باید تولید محتوا کنیم. به تقویت بنیان‌های ارزشی بپردازیم و از این طریق نگرانی‌مان را درباره تهاجم به ارزش‌هایمان برطرف کنیم. به جای این که از محتوای نادرست در این فضاها نگران و عصبانی باشیم، محتوای درست تولید کنیم. اگر رسانه ملی ما برنامه جذابی داشته باشد، مسلما مردم به استفاده از ماهواره علاقه نشان نمی‌دهند. به عقیده من لازم است همانطور که برای مسائل سیاسی و نظامی هزینه می‌شود، برای مسائل فرهنگی و اجتماعی هم هزینه شود. لازم است پدافند فرهنگی داشته باشیم و با استفاده از نظر کارشناسان،‌ متخصصان و افراد صاحب‌نظر کاری کنیم که این ابزارها به وسیله‌ای برای پیشبرد اهدافمان تبدیل شوند. دنیا به دنبال این است که از هر ابزاری برای تعمیق هویت ملی و احساس همبستگی اجتماعی و ... برای خودش فرصت بسازد اما متاسفانه مسئولان ما طوری سیاستگذاری می‌کنند که به جای این که تهدیدها را تبدیل به فرصت کنند، فرصت‌ها را به تهدید تبدیل می‌کنند.

20106

کد خبر: 544270

وب گردی

وب گردی