نبود رقابت رسانه‌ای در ایران/مطبوعات در کشور ما سازوکار مناسبی ندارد

مطبوعات در کشور ما سازوکار مناسبی ندارند. از سویی نمی‌توانند به درستی مخاطبان خود را شناسایی کنند و به عبارت دیگر گروه هدف درستی ندارند.

به گزارش ایسکانیوز و به نقل از روزنامه آرمان در دولت یازدهم قرار بود مطبوعات ایران به سمت آزادی و رعایت حقوق صنفی حرکت کنند، اما دستاورد قابل احصا و اندازه‌گیری هنوز در این حوزه دیده نشده است. ارتباط‌دانان و اساتید روزنامه‌نگاری دیر زمانی است آرزویشان تحقق کامل حقوق مطبوعات و رسیدگی به نیازها در این حوزه است. اسماعیل قدیمی استاد ارتباطات و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی در گفت‌وگو با «آرمان» عنوان می‌کند: مسیر انتشار روزنامه در ایران مسیر درست و اصولی خود را نپیموده و بعضا از استقلال و کارایی آنها کاسته شده است.

اصلی‌ترین مشکلی که صنعت مطبوعات در حال حاضر با آن دست به گریبان است چیست؟

هر پدیده اجتماعی و حتی هر سازمان و تشکیلاتی که بخواهد به درستی ایجاد شده و ساختار آن متین، محکم و بادوام باشد باید نهادینه شود تا تشکیلات و سازوکارهای دیگر قدرت آن را به رسمیت بشناسند؛ این قدرت‌ها، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی هستند. به عبارت دیگر، با نهادینه شدن و ایجاد سازوکارهای اجرایی برای یک نهاد می‌توان به آن رسمیت بخشید تا دیگر نهادها نیز روابطشان را با این سازمان بر این اساس تنظیم کنند. مساله مهم در حوزه مطبوعات در کشور ما این است که نهادهای اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی باید مطبوعات را بیشتر به رسمیت بشناسند. آن طور که مطبوعات در کشورهای توسعه‌یافته به یک نهاد صاحب اقتدار و واجد قدرت تاثیر و ارزش‌گذاری تبدیل شدند در ایران هنوز چنین اتفاقی نیفتاده است. این رخداد باید به شکلی تاریخی رخ می‌داد. صنعت مطبوعات در ایران دولتی و وابسته به نهاد دولت است و حرفه‌ای هم نیست. مطبوعات ایران ابزار تبلیغات دولت است. در غرب مطبوعات از ظرفیت‌ها و امکانات نهادهای دیگر استفاده کردند و به یک نهاد مستقل از قدرت تبدیل شدند. در این کشورها ساختار قدرت و دولت‌ها نمی‌توانند به مطبوعات بگویند که چه باید بکنند و چه بنویسند و نهادهای قانونگذار نیز اجازه دخالتی در کار مطبوعات ندارند. مطبوعات در کشور ما به علت اینکه نهادینه نشد و به عنوان یک نهاد مستقل شناخته نشد هیچ‌گاه فعالیت حرفه‌ای نداشت و همه اینها باعث شد مطبوعات در ایران در اصلی‌ترین مساله یعنی سازوکار اصلی شکل‌گیری و استقلال دچار چالش شوند و این مشکل زیربنایی اصلی‌ترین مشکل حال حاضر مطبوعات در ایران است. آزادی بیان و آزادی مطبوعات برخاسته از این فضاست و باید گفت چون مطبوعات بعضا به عنوان ابزاری در دست دولت‌ها و در راستای منافع آنها حرکت کرده‌اند نتوانسته‌اند هنوز کارایی لازم را داشته باشند. تیراژ پایین روزنامه‌ها و مطبوعات در کشور نیز بیانگر همین مساله است. در حالی که مطبوعات بعد از انقلاب در مقایسه با قبل از انقلاب به مراتب آزادی بیان بیشتری داشته و حرفه‌ای‌تر عمل می‌کنند. با وجود این، تا رسیدن به فضای مطلوب فاصله داریم.

درباره قوانین در حوزه مطبوعات و دادگاه‌های رسیدگی به تخلفات مطبوعاتی وضعیت چگونه است و چه کاستی‌هایی وجود دارد؟

درباره قوانین حاکم بر فضای مطبوعات نیز دچار مشکلاتی هستیم. مطبوعات در درجه اول باید مستقل باشند، در درجه دوم باید آزاد باشند و در نهایت باید متکثر باشند. تکثر و پراکندگی مطبوعات به جوامع پویایی و تحرک می‌بخشد و باعث می شود احزاب نیز فعالیت‌های خود را گسترش دهند و قدرت به شکل عادلانه و منصفانه در کشور تقسیم شود. احزاب مستقل حرفه‌ای باید پشت سر مطبوعات قرار بگیرند و از مطبوعات حمایت کنند. رژیم حقوقی کشور باید درباره مطبوعات به رژیم تنبیهی تبدیل شود. در حال حاضر هر فردی که بخواهد کار مطبوعاتی انجام دهد باید تایید صلاحیت شود. این تایید صلاحیت باید بدان معنا باشد که توانمندی‌های کاری و ظرفیت‌های شغلی روزنامه‌نگاران مورد تایید قرار گیرد. بنابراین تا چنین سازوکارهایی وجود نداشته باشد هر دولتی که روی کار بیاید نمی‌تواند تغییر خاصی را ایجاد کند و این مشکلات ریشه‌ای را که بخشی از آن در سیطره وظایف قوه مجریه نبوده و قوای دیگر نظیر مقننه و قضائیه را نیز به مساعدت می‌طلبد، از بین ببرد. اگر قرار است مطبوعات در دولت‌ها توسعه یافته و مردم به آن اقبال عمومی پیدا کنند لازمه آن این است که استقلال و آزادی مطبوعات به رسمیت شناخته شوند. تجربیات تاریخی ما در سال‌های اخیر نشان می‌دهد مردم در زمان‌های مختلف به مطبوعات توجه زیادی نشان داده و در برهه‌های تاریخی مختلف در شرایط سیاسی گوناگون شاهد اقبال گسترده مردم به مطبوعات بوده‌ایم و این نشان می‌دهد مردم و افکار عمومی به دانستن و در جریان اخبار بودن علاقه دارند و تعداد زیاد کاربران شبکه‌های اجتماعی کشور در سال‌های اخیر نیز بیانگر همین واقعیت است. تعداد زیاد کاربران شبکه‌های اجتماعی نشانگر این است که تقاضا برای دانستن بالاست و مردم نیاز دارند که در جریان امور باشند. با وجود این، تا زمانی که روزنامه‌ها به شکل مستقل و حرفه‌ای اداره نشوند و قوای حقوقی کشور پشت‌سر مطبوعات قرار نگیرند و علاوه بر این، تا زمانی که مطبوعات و روزنامه‌نگاران احساس امنیت شغلی نداشته باشند و قوانین به شکلی تدوین نشود که از روزنامه‌نگار حمایت کند و تا زمانی که مطبوعات استقلال مالی نداشته باشند و یارانه‌های مطبوعاتی در کشور وجود نداشته باشد، هیچ دولتی نمی‌تواند معجزه کند. البته معنای این عرایض بنده این نیست که در حال حاضر آزادی بیان در عرصه مطبوعات وجود ندارد، بلکه معتقدم وضعیت باید بهتر شود و به سمت رسیدن به مطلوب خود حرکت کنیم.

خودسانسوری و دیگرسانسوری که درباره مطبوعات اتفاق می‌افتد تا چه اندازه باعث می شود اقبال عمومی زیادی به مطبوعات در کشور ما وجود نداشته باشد؟

زمانی که زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، حرفه ای و اقتصادی مطبوعات فراهم نباشد عملکرد آنها نیز زیر سوال می‌رود. وقتی مطبوعات استقلال اقتصادی نداشته و از نظر مالی به دولت‌ها وابسته باشند طبیعی است که از نظر محتوایی نیز نمی‌توانند در راهی مغایر با اهداف آن سازمان دولتی حرکت کنند. لازمه پرورش و رشد روزنامه‌نگاری حرفه‌ای در همه جای دنیا استقلال و آزادی آن نهاد است و وقتی اینها وجود نداشته و محدودیت وجود دارد، نمی‌توان انتظار داشت اقبال زیادی به مطبوعات وجود داشته باشد. در حال حاضر آن اندازه که خودسانسوری اتفاق می افتد دیگر سانسوری رخ نمی دهد و ما شاهد این هستیم که روزنامه‌نگار قبل از اینکه عامل خارجی بخواهد محتوای متن او را کنترل کند خودش ترجیح می‌دهد آن چیزی را که خودش یا نشریه محل فعالیتش را با چالش روبه‌رو می‌کند حذف کند. دیگرسانسوری و خودسانسوری دو عاملی است که باعث شده رقابت رسانه‌ای وجود نداشته باشد. عامل اصلی رونق مطبوعات در کشور روزنامه‌نگاران حرفه ای هستند و تا زمانی که فضای سالم برای رقابت وجود نداشته باشد نمی‌توان انتظار کار حرفه‌ای از کسی داشت. دادگاه‌هایی که برای رسیدگی به تخلفات مطبوعات تشکیل می‌شوند و آرایی که در این دادگاه‌ها صادر می‌شود که بر اساس آن یا یک نشریه توقیف یا یک روزنامه‌نگار زندانی می شود بعضا ممکن است باعث ایجاد فضای خودسانسوری شوند و همه اینها به دلیل این است که قوانین موجود درباره تخلفات مطبوعات جنبه حقوقی و قضائی دارد. هیات منصفه ای که بر فعالیت و شکایت‌هایی که از مطبوعات می شود نظارت دارد باید متشکل از خود اصحاب رسانه باشد. در همه جای دنیا این هیات منصفه از میان خود روزنامه‌نگاران و از بین حرفه‌ای‌ترین و باتجربه‌ترین‌های آنها انتخاب می‌شوند تا به تخلفات مطبوعاتی به شکلی علمی و اصولی رسیدگی کنند.

نقد دیگری که بر فضای مطبوعات کشور وارد می‌شود این است که عامه مردم جزو مخاطبان مطبوعات نیستند و این رسانه‌ها به روشنفکران و صاحبان قدرت اختصاص دارد. این نقد را تا چه اندازه اصولی می دانید؟

درست است. علت این مساله این است که در غرب چون نظام دموکراسی شکل گرفت و رویکردهایی به نسبت نظام دموکراتیک ایجاد شد و به همان نسبت احزاب و گروه‌های مختلف سیاسی امکان فعالیت و اظهارنظر آزادانه یافتند همه‌چیز به شکل متوازن پیش رفت و دموکراسی به رونق وسایل ارتباط جمعی و آگاهی عمومی در جوامع توسعه‌یافته‌ای که هم‌زمان با رشد جوامع خود به آموزش و دانستن نیاز داشتند، پرداخت. شکل گرفتن دانشگاه‌ها و مراکز علمی و پژوهشی در پاسخ به همین نیاز در کشورهای مدرن شکل گرفت. وقتی زیرساخت‌های لازم برای افزایش سواد عمومی، نحوه استفاده از وسایل ارتباط جمعی و راه‌های مناسب برای دریافت دانش و اطلاعات به افراد وجود نداشته باشد به همان نسبت نیز یا میل به دانستن سرکوب می‌شود یا از راه‌های نامناسب به آن پاسخ داده می‌شود. سواد رسانه‌ای در این کشورها افزایش نمی‌یابد و مردم از وسایل رسمی ارتباطی و منبع مکتوب به سمت مبادی غیررسمی و منابع بیشتر دیداری و شنیداری حرکت می‌کنند و همه اینها به دلیل این است که سواد کافی وجود نداشته و طرز استفاده از وسایل ارتباط جمعی به افراد آموزش داده نشده است. برخی افراد دچار معضل بی‌سوادی و کم‌سوادی هستند و دولت نیز هیچ اقدام مناسبی در راستای افزایش رغبت عمومی به مطالعه انجام نمی دهد. مطالعه و کتابخوانی در کشورهای دیگر یک ارزش تلقی می شود و برای مثال در کشورهای اروپایی دولت‌ها آن دسته از افرادی را که بیشتر مطالعه می‌کنند، مورد تشویق قرار می‌دهند. در این کشورها مدام از روزنامه‌نگاران مطرح و حرفه‌ای تقدیر می‌شود و به آنها پاداش داده می شود، در حالی که این اقدامات در کشور ما مورد توجه دولت‌ها نبوده است. در ایران هیچ روزنامه‌نگار موفق یا نشریه ای که تیراژ آن در سال بالاتر از حد نصاب باشد مورد تقدیر قرار نمی گیرد و این باعث کم شدن انگیزه و کور شدن خلاقیت‌ها می شود. هیچ یک از ابزارهای تشویق مردم به مطالعه وجود ندارد در حالی که ظرفیت‌های زیادی برای آموزش این مساله به ویژه به نسل جدید و جوان‌ترها وجود دارد. رسانه هایی نظیر رادیو و تلویزیون ظرفیت‌های زیادی برای آموزش این مسائل به افراد دارند در حالی که این رسانه‌ها کمتر مردم را به روزنامه یا کتاب خواندن تشویق می‌کنند.

105105

کد خبر: 545533

وب گردی

وب گردی