به گزارش ایسکانیوزو به نقل از روزنامه شهروند، ١٩فروردین ماهسال ٩١ بود. روز سیاهی برای محسن ٣٣ ساله بود. او وقتی به محل کارش در خیابان آفریقا رفت، هرگز تصورش را هم نمیکرد که چه سرنوشت تلخی انتظارش را میکشد. آن روز، روز او نبود. محسن بعد از ورودش به محل کار، با همکارانش سلام و احوالپرسی کرد و سال نو را تبریک گفت. اما از یکی از همکارانش هیچ جوابی نشنید. فتحالله نظافتچی شرکت درحالیکه سرش پایین بود، جواب محسن را نداد و سکوت کرد. سکوتی وحشتناک که چند ثانیه بعد با یک اقدام هولناک شکست. فتحالله، محسن را صدا کرد و با گفتن جمله «تو تعطیلات نوروز مرا خراب کردی» قابلمهای پر از اسید را روی صورت محسن ریخت. اما باز هم این پایان ماجرا نبود. فتحالله به سمت محسن حمله کرد و با چاقو به جانش افتاد. ضربهها را یکی پس از دیگری به مردی که سه لیتر اسید روی بدنش ریخته شده بود میزد تا عصبانیتش خالی شود. انتقامگیری وحشتناکی بود. تنها به خاطر یک سوءتفاهم، از سوی نظافتچی شرکت مورد حمله وحشیانهای قرار گرفت و پس از ٤ ماه کما، به هوش آمد. قربانی فقط خواستار قصاص بود و قضات جنایی نیز حکم قصاص گوش و چشم متهم را صادر کردند. اما حکم قصاص چشم در دیوانعالی کشور تایید نشد.
در حال حاضر ٤٤ ماه از این حادثه تلخ گذشته و درنهایت قرار شد که کمیسیون پزشکی قانونی نظر نهایی برای اجرای حکم قصاص چشم متهم اسیدپاش را اعلام کند. صبح دیروز متهم اسیدپاشی این پرونده بار دیگر به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران منتقل شد و قضات این شعبه پرونده را مورد بررسی قرار دادند. این درحالی بود که پزشکی قانونی نظریه خود را اعلام کرد و امکان قصاص چشم را تایید کرد. پزشکی قانونی در نظریه خود اعلام کرد که قصاص چشم متهم در صورتیکه به دیگر اعضای بدنش آسیبی نرسد، امکان دارد. برای همین بار دیگر جلسه محاکمه برگزار شد. در این جلسه شاکی یکبار دیگر تقاضای قصاص متهم را کرد. متهم نیز با تکرار اظهارات قبلی خود به قاضی گفت: «من در اداره نظافتچی بودم و به دلیل لکنت زبان و سنگینی گوشم احساس میکردم همه مسخرهام میکنند. شاکی هم کارمند بالا دستی من بود و خیلی مرا اذیت میکرد. او هم مثل بقیه مسخرهام میکرد و باعث میشد تحقیر شوم. این رفتارهایش را تحمل میکردم و حرفی نمیزدم. تا اینکه تعطیلات عید نوروز شد و ما به خانههایمان رفتیم. اما تعطیلات برای من روزهای خیلی سخت و عذابآوری بود. من آن زمان مزاحم تلفنی داشتم و مردی مرتب مرا با تلفنهایش آزار میداد. تا جاییکه تعطیلات برایم مثل جهنم شد. وقتی به سر کار برگشتم و موضوع را با یکی از همکارانم درمیان گذاشتم او گفت که این مزاحمتها کار محسن بوده است. من خودم هم به او شک کرده بودم، برای همین از دستش عصبانی شدم و تصمیم به انتقام گرفتم.» با این اظهارات در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شدند و متهم را به قصاص چشم نیز محکوم کردند. بنابراین، این مرد نهتنها به قصاص گوش محکوم شد بلکه به قصاص چشم نیز محکوم شده است.
20106