شیوا مقانلو: ژانر وسترن مرده است

شیوا مقانلو، مترجم، به تازگی مجموعه ای پنج تایی از فیلمنامه های محبوب جهانی را ترجمه و وارد بازار کرده است، ناشر این مجموعه پنج تایی نشر «سفید سار» است.به همین مناسبت گفتگویی با این نویسنده و مترجم داشته ایم.

شیوا مقانلو در گفتگو با خبرنگار سینمایی ایسکانیوز، درباره چگونگی همکاری خود با نشر «سفید سار» گفت: از طرف انتشارات «سفید سار» با من تماس گرفته شد و عنوان کردند که مایل اند من دبیر پروژه ای باشم برای تالیف و ترجمه چند جلد زندگینامه سینماگران مهم جهان. در کنار این پروژه, پروژ دومی هم برای ترجمه تعدادی از فیلمنامه های روز جهان مطرح شد و قرار شد هر دو گروه کتابها به صورت سریالی و ادامه دار وارد بازار شوند. البته به لحاظ زمانی فیلمنامه ها الویت یافتند. در طول کار تعامل خوبی بین من و انتشارات برقرار بود چون مدیر انتشارات در عین آشنایی با بحثهای سینمایی و داشتن سلیقه شخصی در انتخاب کارها, نهایتا برای انتخاب اعضای تیم ترجمه و انتخاب فیلمنامه ها اختیارات لازم را به من دادند و در کل با پیشنهادهای هم موافق بودیم.

برای انتخاب فیلمنامه ها چه ملاک هایی را مد نظر قرار دادید؟
چند ملاک مختلف داشتم: یکی اینکه هم خود متون فیلمنامه از نظر هنری تایید منتقدان را داشته و جوایزی برده باشند و هم فیلم هایی که از روی آنها ساخته شده از نظر مخاطبین پرفروش و محبوب و کلا مورد اقبال جهانی باشند. چون گاهی با فیلمنامه هایی روبروییم که از نظر هنری, یا به لحاظ سبک فردی سناریست و فیلمساز, متون ارزشمندی هستند و ستاره هم گرفته اند اما فیلم هایی که از روی آنها ساخته شده چندان راحت در دسترس مخاطب نیستند و یا به راحتی با مردم ارتباط برقرار نمی کنند، بنابراین برای من مهم بود که این ها هم به لحاظ ارزش هنری والا باشند و هم تایید سینماروهای حرفه ای را گرفته باشند.
ملاک دیگر برای انتخاب فیلمنامه ها, شیوه ارائه آنها به بازار است؛ به این معنی که تصمیم گرفتیم فیلمنامه ها به صورت بسته های پنج تایی در ژانرهای مختلف روانه بازار شوند: یعنی برای هر دور جدید از پروژه, مثالهایی از پنج نوع و گونه مختلف سینمایی را به مخاطب ارائه دهیم. به طور مثال در پنج کتاب اول ژانرهای ملودرام، فانتزی، علمی تخیلی و نیز سینمای انیمیشن را ارائه کردیم و در مجموعه های بعدی که بازار بیایند ژانرهای دیگری مثل کمدی ، جنگی، ترسناک و ... نیز وجود خواهند داشت که البته هر کدام هم از بهترین نمونه های جهانی خود هستند. بنابراین هر مخاطبی بر حسب نیاز وسلیقه اش کتاب مورد نظر خود را تهیه خواهد کرد.
اما سومین ملاک در نحوه انتخاب من این بود که متون را از سایت های رسمی فیلمنامه بگیریم، یعنی متونی که خود کمپانی ها روی سایت گذاشته و تایید کرده بودند تا با مشکل کپی رایت یا احیانا فیلمنامه های نامعتبر مواجه نباشیم.

فیلمنامه ها از روی اصل فیلمنامه بوده یا تنها دیالوگ فیلم ها روی سایت منتشر شده است؟
دقیقا یکی از وسواس های من برای ترجمه فیلمنامه ها این بود که سراغ فیلم نوشت نروم،چون فیلم نوشت ها معمولا بعد از ساخته شدن و پخش فیلم و گاهی حتا صرفا با تاکید روی دیالوگ ها یا توضیح تصاویر فیلم نوشته می شود؛ اما فیلمنامه های مجموعه «سفیدسار» متون رسمی فیلم ها بودند.

چرا از ژانر وسترن در مجموعه تان استفاده نکردید؟
من خودم ژانر وسترن را دوست دارم و یکی دوتا از وسترن های سال های اخیر هم برای ترجمه در ذهنم کاندید بود، اما ژانر وسترن اگر نگوییم مرده اما فعلا ژانری نامحبوب و مهجور است که هر چند دوره ای درخشان در سینمای کلاسیک داشته اما در دوران پست هالیوود توفیق چندانی ندارد. گرچه همان دو سه وسترن پست مدرنی هم که در دهه های اخیر ساخته شدند ارزش هنری بالا و متفاوتی داشته اند اما به هرحال ما ترجیح میدادیم فیلمنامه های انتخابیمان همسو با اقبال عمومی باشند.
البته منظور من این نیست که اصلا فیلمنامه کلاسیک کار نشود, اتفاقا در همین پکیجی که الان روانه بازار شده «کازابلانکا» یک فیلم کلاسیک است و مطمئن ام که اکثر علاقمندان به سینما آن را دیده اند. و جالب اینکه این فیلمنامه تا امروز فروش بهتری هم نسبت به سایر کتابهای مجموعه مان داشته! اما به هر رو در مورد وسترن های قدیمی این تضمین برای ما وجود نداشت.
نکته دوم این که همانطور که گفتم منبع اصلی ما برای دریافت فیلمنامه سایت های رسمی اینترنتی بود و آنها هم بیشتر فیلم های مطرح چند سال اخیر را عرضه میکنند که سخت می شود میانشان فیلمنامه های وسترن خوب قدیمی پیدا کرد. ولی روی هم رفته, اگر در میان وسترن های متاخر متن خوبی پیدا کنم حتما وارد پکیج بعدی ترجمه خواهد شد.

نشر «سفید سار»، ناشر تخصصی سینما نیست، شمانگرانی از همکاری با این انتشارات نداشتید؟
گرچه این انتشارات به تازگی نشر کتاب های سینمایی را آغاز کزده اما نکته مهم و دلگرمی بخش اعتماد این ناشر به من بود که به من در انتخاب متون و همکارانم اختیارات لازم را داد. به علاوه این که متوجه شدم خود مدیر نشر و گروه همکارنشان هم دید سینمائی خوبی دارند و نگاهشان به سینما حرفه ای است. ضمنا روی شکل و شمایل قطع و چاپ و در کل کیفیت آثار هم وسواس زیادی داشتند که در نهایت کتابها بسیار شکیل و متفاوت چاپ شد, طوری که برای اولین بار است که در ایران کتاب فیلمنامه با فرمت استاندارد وسط چین و یک سوم ارایه میشود. به هرحال من با چند ناشر تخصصی سینما نیز در زمینه ترجمه متون تئوریک و دانشگاهی همکاری می کنم ولی آنها لزوما برنامه ای برای ترجمه وانتشار فیلمنامه نداشتند و بنابراین پیشنهاد دوستان سفیدسار ازین منظر تنها و متفاوت بود. به خصوص که توانستم تیم مترجمان را از میان شاگردان خودم در دانشگا ها و موسسات آکادمیک انتخاب کنم, عمدتا سینما- تئاتر و بعد هم سوره. اینها گروهی بودند که هم سواد سینمایی داشتند و هم دانش زبان انگلیسی, و هم با پشتکار بودند. و گرچه به عنوان سرپرست و ویراستار انگلیسی مجموعه خط به خط کارها را مطابقت دادم اما این به خاطر وسواس و حس وظیفه خودم بود, نه احیانا شک در کار این دوستان. من دوستانی را برای کار انتخاب کردم که میدانستم روحیه کار تیمی و نقدپذیری و دانش طلبی هم دارند و تمام سعیشان را میکنند تا بهترین شکل کار ارائه دهند, چون من این پروژه را یک کار تیمی میبینم که سه ضلع ناشر- مترجم- ومن باید با هم در هماهنگی و اعتماد کامل باشیم. امیدوارم مخاطبان هم حاصل این سعی و همکاری را دوست داشته باشند و از آن استقبال کنند.
503502

کد خبر: 548432

وب گردی

وب گردی