داستان دختر زامبی و یادداشت نویسنده برای خوانندگان ایرانی

دختری با تمام موهبت‌ها نوشته‌ی مایک کری، کتابی ترسناک است که با ترجمه سمانه افشار حاتم از سوی انتشارات بهداد، با خرید حقوق قانونی کتاب-کپی رایت کتاب- منتشر می‌شود.

به گزارش ایسکانیوز دختری با تمام موهبت‌ها ترجمه‌ی عنوان The Girl With All The Gitfts اثر مایک کری است که انتشارات بهداد حقوق قانونی ( کپی‌رایت ) آن را خریده است و کتاب در حال حاضر مراحل مرتبط با انتشار را طی می‌کند. آخرین اطلاعات کتاب در وبسایت انتشارات بهداد درج خواهد شد.

این کتاب تا به حال جوایز زیادی برده و نامزد جایزه‌های معتبر بین‌المللی شده است که برخی عبارتند از: نامزد جایزه‌ی آرتور سی‌کلارک سال 2015 در بخش بهترین رُمان، نامزد جایزه‌ی British Fantasy Award Nominee for August Derleth Award در بخش بهترین رمان ترسناک در سال 2015، نامزد جایزه‌ی مردمی گودریدز در بخش رمان ترسناک سال 2014، نامزده جایزه‌ی جیمز هربرت در سال 2015.

گفتنی است فیلمی اقتباسی بر اساس این کتاب با نام She Who Brings Gifts در حال ساخته شدن است تا در سال 2016 در سراسر جهان اکران شود.

داستان کتاب درمورد دختری نابغه با نام ملِانی است؛ که هر روز صبح در سلولش انتظار می‌کشد تا بیایند و او را برای کلاسش ببرند. وقتی دنبالش می‌آیند، مأمور پارکز تفنگش را به سمت او نشانه می‌رود تا دو نفر از آدم‌هایش او را در ویلچرش بنشانند. ملانی فکر می‌کند که آنها دوستش ندارند. او با شوخی می‌گوید که آنها را گاز نخواهد گرفت اما آنها نمی‌خندند.

و زمانی مشخص می‌شود که ملانی، یکی از مهلک‌ترین زامبی‌ها در دنیاست...

مایک کری، نویسنده‌ی کتاب یادداشتی برای خوانندگان ایرانی این کتاب نوشته است:

پیام مایک کری، نویسنده‌ی کتابِ

دختری با تمام موهبت‌ها

برای خوانندگان ایرانی

خوب می­دانم که ایران در طول تاریخ، یکی از زادگاه­های تمدن بوده است. به مدت هزاران سال، سرچشمه­ ای بوده از تصورات و تخیلاتی که از سوی آن، به غرب جریان یافته­ اند تا الهام‌بخش دانشمندان، فیلسوفان و داستان­سرایان یونان، روم و دیگر حکومت‌ها و سیاست­های مدرن باشد. به همین جهت فرستادن داستانم به ایران مانند... خب، اصطلاحش در انگلیسی "زغال به نیوکاسل فرستاده است. نکته این است که نیوکاسل، در بریتانیا بزرگ‌ترین جایی بوده که زغال در آن توزیع و فروخته می‌شده و بنابراین نیاز به زغال بیشتری نداشته است.

اما همه به داستان­های بیشتر احتیاج دارند. داستان­ها طوری‌اند که به ما می­فهمانند که هستیم، از کجا آمده‌ایم و به کجا می­رویم. بهترین داستان­ها چندین و چند قرن باقی می­مانند، به این دلیل که فراموش کردن­شان غیرممکن است و به این خاطر که همچنان، با صدایی که بازمی‌شناسیم، با ما حرف می‌زنند. برای مثال، مانند هزار افسانه the Thousand Myths، که اینجا در غرب، (طی چندین و چند ترجمه، بازبینی و بازآفرینی) تبدیل به هزار و یک شب شد. چنین داستان­هایی، سرانجام به ژنوم ما، به‌عنوان گونه‌ای زیستی بدل می­شوند. این­ها روی کاغذ نوشته نشده­اند، بلکه بر وجود ما حک شده‌اند.

یکی از بهترین دوستانم در دانشگاه، مردی ایرانی به نام صباح دباغ، دانشجوی داروسازی بود. او یک‌بار به من گفت که از نظرش، انگلیسی، زبانی بسیار مناسب و کارآمد برای متون علمی است اما زبان فارسی کاملاً و بی‌چون‌وچرا، بهترین زبان برای شعر و ادبیات است. صباح تحصیلش را تمام نکرد. به خانه برگشت تا در جنگ ایران و عراق شرکت کند (این اتفاق در سال ۱۹۸۵ افتاد). ما ارتباط‌مان را با هم از دست دادیم. هیچ نمی­دانم از جنگ جان سالم به در برد یا چه اتفاقی برایش رخ داد. از همین رو بحث ما هیچ­وقت به نتیجه نرسید.

در هر صورت، مایه خرسندی‌ام است که "دختری با تمام موهبت­ها" در ایران خوانده شود (و امیدوارم) در زبان فارسی در مورد آن بحث شود. هیچ نمی­دانم اثری از ریتم و قدرت متن­های خودتان را داشته باشد یا نه؛ اما خواهش می­کنم که به آن، اگر نه یک تکه زغال، به عنوان شمعی فکر کنید؛ شمعی که در فاصله­ای بسیار دور، پشت پنجره­ای در شبی تاریک روشن شده است.

برای دیدن اطراف کافی نیست اما کافی­ است که بدانید کس دیگری آن بیرون هست. هنوز بیدار است. کار می­کند. داستان­هایی که مدت­ها پیش از سرزمین پارس و سرزمین عرب الهام‌بخش او بوده‌اند، بر جاده­هایی که نه شن و ماسه و نه جنگ می­توانند دفنش کنند، قدم برمی­دارد و هر جا که کسی باشد که بخواند یا گوش دهد، خانه­ اش را می­یابد.

502502

کد خبر: 561880

وب گردی

وب گردی