این روزها با افزایش گرایش جوانان به استفاده از شبکههای اجتماعی به نسبت این شبکهها سهم عمدهای در بین گفتوگوها و ارتباطات اجتماع به خود اختصاص دادهاند. باید توجه داشت که گسترش روز افزون استفاده از این وسایل ارتباط جمعی تبعات گوناگونی را در روابط افراد جامعه به همراه داشته است. از زمان تشکیل ارتباطات جمعی در قالب رسانههای گروهی همچون کتاب، رادیو، تلویزیون و... تاکنون جامعه بشر به این اندازه درگیر رسانههای مرکزی نبوده است؛ امروزه به دلیل پیشرفت تکنولوژی هر یک از رسانهها با سرعت در ابعاد گوناگون مناسبتهای اجتماعی راه یافتهاند. هر کدام از این رسانهها به نحوی در جامعه اختراع و ترویج میشود که هیچ کسی نمیتواند میزان تهدیدهای ناشی از استفاده این دستگاهها را برآورد کند.
شبکههای اجتماعی و روابط شفاهی
شاید افرادی که شبکهها مجازی را اختراع کردند آنطورکه باید و شاید از نحوه تاثیرگذاری فرهنگی، اجتماعی و آموزشی این رسانهها در جامعه مطلع نباشند. در واقع یکی از مشکلات امروزه جامعه بشری استفاده بیحد و حدود نسل نوجوان و جوان جامعه از این وسایل ارتباط جمعی است. بنابراین وسایل ارتباطات جمعی اختراع و در جامعه به کار گرفته میشوند، اما تاثیرهای ناشی از آن مساله دیگری است که باید از سوی کارشناسان امر مورد بررسی قرار گیرد. باید توجه داشت که اختراعکنندگان این شبکهها با اهداف گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... به تشکیل و ترویج آنها در جامعه میپردازند. هماکنون در جامعه این شبکهها به عنوان یک رسانه مورد توجه نوجوانان و جوانان قرار گرفته است و به نسبت این قشر در معرض آسیب نیز به وفور از این شبکهها استفاده میکنند. این نوع استفاده از شبکههای اجتماعی در حالی انجام میشود که خانوادهها هیچ برنامه و انگیزهای برای استفاده از این شبکهها ندارند و حتی نمیتوانند تبعات بهکارگیری این شبکهها را پیش بینی کنند. همین عدم آگاهی جامعه از تبعات استفاده از شبکههای اجتماعی میتواند در بروز اختلالها در روابط شفاهی افراد در ابعاد گوناگون خویشاوندی، خانوادگی، دوستی، ارتباطات شغلی و... تاثیرگذار باشد.
قطع ارتباطات شفاهی با به کارگیری شبکههای مجازی
قطع ارتباطات شفاهی، خطر کاهش روابط عاطفی، روابط انسانی، ایجاد اختلال در گفتوگوهای روزمره و دیگر ارتباطات را به دنبال دارد، اما با این شرایط نباید از تاثیرگذاری شبکههای اجتماعی نگران بود، زیرا به مرور زمان مراکز علمی، مراکز دانشگاهی و متولیان آموزشی جامعه با تحقیق و شناسایی تبعات این برنامهها به بررسی برنامههای آموزشی میپردازند. اما هماکنون در جامعه ما به این نوع مسائل توجه ویژهای نمیشود و برای مدیریت این مساله، دولتها، دانشگاهها، خانوادهها و دیگر مراکز ذیربط چندان برنامه مدونی برای مدیریت پیشروی این شبکهها در جامعه ندارند. اغلب خانوادهها در کشور از کم و کیف تاثیرات این شبکهها چندان مطلع نیستند. برای مثال اخیرا به مناسبت شب یلدا کمپینی تحت عنوان «نه به شبکههای مجازی» و تحریم این شبکهها در آن شب به راه افتاد که این مسائل به دلیل فقدان پیوستهای فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و فناوری بروز کرده بود. آن هم به این دلیل که برای مدیریت تاثیرگذاری این شبکهها باید دانشگاهها به تعریف پیوست فرهنگی بپردازند و به این ترتیب برنامههای آموزشی برای مدیریت تاثیر شبکههای اجتماعی تشکیل دهند. به این ترتیب نه فقط قشری تحت عنوان دانشجو یا دانشآموزان در نحوه استفاده از شبکههای اجتماعی مورد آموزش قرار میگیرند، بلکه اکثر افراد جامعه با توجه به قابلیتهای موجود میتوانند به فعالیت در این شبکهها بپردازند و به این ترتیب نسل جوان جامعه با بهرهگیری از این نوع آموزشها در پی رفع این نگرانیها برمیآیند.
فقدان آموزش
در روزهای اخیر مساله هک و انتشار عکسهای فوتبالیست معروف سر تیتر اخبار قرار گرفته است. در ماه گذشته نیز مساله پسر تلگرامی از دیگر اخبار مهم شبکههای اجتماعی محسوب میشد. اینکه هر از چند گاهی با توجه به امکانات روز در جامعه برخی اطلاعات از سوی هکرها منتشر میشود، نشاندهنده فقدان آموزش و عدم کسب مهارت لازم افراد در زمینه حفظ و نگهداری از اطلاعات شخصی است. اینکه در تلگرام یا دیگر شبکههای اجتماعی عکسهای عدهای از افراد لو میرود، در وهله اول نشاندهنده عدم توانایی کاربران در حفظ اطلاعات خود است و در وهله دوم نشان میدهد که این شبکهها با وجود تهدیدهای احتمالی میتوانند زمینه بروز فرصتها را در افراد به وجود آورد. افرادی که از این ابزارها استفاده میکنند در کنار بهرهبرداری ازاین ابزارها باید از اطلاعات خود حفاظت کنند، یعنی امنیت اطلاعات در این شبکهها باید از بدو ورود با حساسیتهای لازم مورد توجه قرار گیرد. افراد باید بدانند که با دستهبندی اطلاعات محرمانه دیگر این نوع اطلاعات به سهولت در دسترسی هکرها قرار نمیگیرد. نکته دیگر اینکه متاسفانه در جامعه ما اخلاق انسانی، اخلاق فردی، اخلاق ارتباطی وجود ندارد و حتی مرکز یا مکانی نیز برای آموزش و ترویج اخلاق در جامعه فعال نیست و در این زمینه رسانهها هم با وجود وظایف ذاتی خود هیچ اقدامی انجام نمیدهند.
امنیت شبکههای اجتماعی
اینکه فردی به عنوان هکر به انتشار اطلاعات عدهای از افراد میپردازد، نشاندهنده وجود آسیبهای گوناگون شخصیتی، تربیتی و فرهنگی در شخصیت او است. برای مدیریت اطلاعات و کاهش آسیبهای ناشی از هک اطلاعات تنها راه حل، استفاده صحیح از این وسایل و دستهبندی اطلاعات است. این در حالی است که در اغلب جوامع بحث استفاده غیراخلاقی از این شبکهها وجود دارد. در ضمن برای مدیریت این قضیه نمیتوان فقط با نصیحت جلوی این اقدامها را گرفت، بلکه با تبیین برنامههای مدون و ترتیب نظام حقوقی مجرب میتوان زمینه بروز هرگونه آسیب را در این رسانهها کاهش داد. تدوین نظام حقوقی در این زمینه میتواند در کاهش و بروز هرگونه بزه ناشی از هک و انتشار اطلاعات موثر باشد.
* استاد علوم ارتباطات
منبع:آرمان
105105