مرد شیشه ای پس از قتل همسرش، پسر14 ساله اش را کشت

مرد شیشه‌ای که در سال 90 همسرش را کشته بود با نجات از چوبه دار این‌بار پسر نوجوانش را به قتل رساند.

به گزارش ایسکانیوز و به نقل از روزنامه ایران، ساعت 3:15 صبح 4 بهمن ماه درگیری خانوادگی‌ای در خیابان مرتضوی رخ داد و مأموران کلانتری 108 نواب وقتی وارد عمل شدند، دیدند که پدر 45 ساله ای به نام محسن شال گردن را دور گلوی پسر 14 ساله‌اش به نام «محمدعلی» انداخته و می‌خواهد او را خفه کند. وقتی این پدر خشن دستگیر شد پسرش در اختیار تکنیسین‌های اورژانس قرار گرفت و معاینات میدانی نشان داد کار از کار گذشته و محمدعلی از پای درآمده است.
با این جنایت دلخراش تیمی از اداره 10 پلیس آگاهی تهران با دستور بازپرس شعبه 5 دادسرای امور جنایی دست به بازجویی از پدر قاتل زدند و با یک مرد شیشه‌ای مواجه شدند.
تجسس‌ها نشان داد که محسن ساعت 8 شب سوم بهمن‌ماه در خانه دوستانش شیشه مصرف کرده و پس از بازگشت به خانه با پسرش درگیر شده و ساعت 3 صبح دست به این قتل زده است.
دختر خانواده به کارآگاهان گفت:« وقتی پدرم به خانه آمد به بهانه اینکه چرا برادرم مادربزرگش را اذیت می‌کند، به او گیر داد، ساعت 3 صبح بود که با شنیدن صدای خس خس از خواب بیدار شدم، زمانی که چراغ را روشن کردم، ناگهان پدرم را روی سینه برادرم دیدم که با یک شال گردن....؛ از مادربزرگ درخواست کمک کردم اما زمانی که او قصد داشت تا پدرم را از روی سینه برادرم کنار بکشد ناگهان از ناحیه دست چپ هدف ضربه چاقو قرار گرفت و بشدت زخمی شد. بلافاصله با پلیس 110 تماس گرفته و از آنها کمک گرفتم، دقایقی بعد و در حالی که همچنان پدرم در حال خفه کردن برادرم بود، مأموران وارد خانه شده و پدرم را دستگیر کردند اما برادرم دیگر مرده بود.»بررسی‌های تخصصی نشان داد «محسن» در سال 90 جنایت دیگری را انجام داده است و آن زمان نیز ساعت 3 بامداد یکم شهریور ماه سال 90 از مصرف شیشه و درگیری با همسر 40 ساله‌اش به نام مهناز او را با ضربات چاقو به قتل رسانده که در روند قضایی با وجود محکومیت به قصاص توانسته رضایت بگیرد و از زندان آزاد شود.

تحلیل
دکتر حسین ابراهیمی مقدم- روانشناس


مصرف شیشه و داروهایی که به اکستازی و توهم‌زایی منجر می‌شود عمدتاً باعث ترشح بیش از اندازه هورمون دوپامین (یک نوع کاتکول‌آمین است که از بخش مرکزی غده فوق کلیه ترشح می‌شود و تأثیرات عمده ای روی جسم مخطط در داخل مغز می گذارد.) می‌شود که افزایش بیش از اندازه آن حالت شبه سایکوتیکی مثل توهم و هذیان را در پی دارد. این توهمات (توهم یعنی ادراک بدون محرک، فرد چیزی را درک می‌کند که محرک واقعی ندارد) متداول‌ترین توهم شنیداری است که فرد چیزی را می‌شنود که وجود ندارد مثل صدایی که از بیرون یا درون مغز به او دستور می‌دهد.
توهم بینایی مثل دیدن چیزی که نمی‌بینند وجود ندارد، توهم بویایی مثل احساس بوی گاز در فضا، توهم چشایی مثل احساس زهر یا خرده شیشه در غذا و توهم لامسه‌ای مثل احساس حرکت سوسک در بدن به وجود می‌آید. بدبینی هم که باور غلط است و منجر می‌شود فرد گمان کند چیزی وجود دارد و به آن ایمان دارد مثل اینکه همسرم به من خیانت کرده یا این باور غلط که من مرده هستم.
بنابراین فرد در ارتباط با این هذیان و توهمات، رفتارهای خاصی را نشان می‌دهد که می‌تواند منجر به آسیب ‌رساندن به طور جدی به خود و دیگران شود. به همین خاطر باید این افراد حتماً تحت نظر روانپزشک قرار بگیرند و بستری شوند تا احیاناً برای خود و دیگران خطرناک نباشند. احساسی تصمیم گرفتن درباره این افراد بشدت خطرناک است چراکه دوباره شاهد جنایت مشابه این پرونده خواهیم بود.

20106

کد خبر: 575142

وب گردی

وب گردی