نوازنده ای که «خونپاش و نغمه ریز» ساز می زد/کیوان ساکت: بی مهری ها در حق استاد سمندری جبران نشدنی است

غلام حسین سمندری استاد چیره دست دوتارنواز موسیقی نواحی و نوازنده ای بود که به گفته کیوان ساکت ساز زدن او ویژگی خاصی داشت که در شخصیت و نوای ساز او نیز بسیار تاثیرگذار بود.

به گزارش خبرنگار ایسکانیوز امروز سوم فروردین مصادف با سالروز درگذشت استاد غلامحسین سمندری دوتارنواز فقید کشورمان است. کیوان ساکت تارنواز برجسته کشورمان معتقد است که ساز استاد سمندری با صدای استاد شریف زاده که همشهری اون نیز بوده، باعث شد که در تاریخ ما این نام ها و صداها جاودانه شود.

از باخرز تا اتریش

غلام حسین سمندری در خانواده‌ای متوسط در باخرز به دنیا آمد. وی در کودکی همراه پدرش عبدالرحمان سمندری به شغل آرایشگری می‌پرداخت. از ۱۰ سالگی بود که به واسطهٔ پدرش نواختن دوتار را آغاز کرد و در ۱۲ سالگی آن را به طور کامل آموخت. پس از آن نیز به تدریج نزد استادان بزرگ موسیقی خراسان هم‌چون غلامرضا قوی تن آموزش دید و همراه با رشد هنری در جشنواره‌های داخلی و بین‌المللی حضور یافت و عنوان‌هایی را نیز به دست‌آورد. ازجمله این کشورها می‌توان آلمان، ایتالیا، فرانسه، یونان، لبنان، سوییس و اتریش را نام برد. سمندری را بیش‌تر با مقام «سرو خرامان» و با آواز محمدابراهیم شریف‌زاده می‌شناسند. وی تاثیر زیادی بر موسیقی نواحی خراسان داشت که تا به امروز ادامه یافته است.

جفاهایی که استاد سمندریان از آن چشم پوشی کرد

کیوان ساکت نوازنده برجسته تارکشورمان درگفتگو با خبرنگار ایسکانیوز درمورد سابقه همکاری با استاد غلام حسین سمندری می گوید: «استاد حسین سمندری را برای اولین بار زمانی ملاقات کردم که برای اجرای برنامه به قائن دعوت شده بودم و مسعود فرزانه و ابوالفضل عباسی نیز در این سفر مرا همراهی می کردند. هنگامی که صحبت از استاد حسین سمندری به میان آمد گفتند که استاد را میشناسند و من نیزخواهش کردم اگر ممکن است ترتیب ملاقات مرا با استاد بدهند. دراولین برخورد استاد را مردی دیدم که با فروتنی، خضوع و آرامش رفتار می کرد. هنگامی که برای اولین بار به درخواست من شروع به نواختن ساز کردند، بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم . پس از آن همکاری من با استاد سمندریان ادامه داشت. به یاد دارم از استاد دعوت شده بود که در یک گروه که گیتاریست های جوانی بودند در تهران ساز بزند اما متاسفانه گروه به تعهدات خود عمل نکرد هر چند که من بسیار پیگیری کردم که حقوق مادی و معنوی ایشان از بین نرود که نشد، استاد هم با خضوع و فروتنی خاص خود و چشم پوشی نسبت به جفاهایی که سالها در حق هنرمندان موسیقی نواحی شده بود راه بازگشت به دیار خود را در پیش گرفت»

او در مورد نوازندگی این استاد چیره دست اضافه می کند: «ساز استاد سمندری با صدای بسیار زیبای آقای شریف‌زاده که همشهری خودشان هم هستند باعث شد که در تاریخ ما این نام ها و صداها جاودانه شود و آثار بدیع و زیبایی از موسیقی در خراسان به جا بماند. موسیقی او الهام بخش بسیاری نوازندگان و آهنگسازان معاصراست»

کیوان ساکت از بی مهری هایی که در حق این دوتارنواز برجسته روا شد می گوید و اینکه این بی مهری ها سبب شد که تا همیشه فرصت استفاده از این هنرمند از دست برود.

او ادامه می دهد: «در آخرین ماه های حیات غلامحسین سمندری قرار بود کنسرتی با پنجه پرتوان این نوازنده دوتار درباره تربت حیدری ضبط شود اما برخی سخت گیری ها باعث شد هرگز این کار به انجام نرسد. قرار بود در این کنسرت ایشان به عنوان نگین موسیقی نواحی بدرخشند که متاسفانه برخی بی مهری ها در حمایت از ایشون و برنامه باعث شد که زمان از دست برود»

در این کنسرت غلامحسین سمندری قرار بود نوازنده دوتار، کیوان ساکت آهنگساز و سالارعقیلی کار خوانندگی آن را انجام دهد اما برخی سخت گیری ها باعث شد هرگز این کار به انجام نرسد.

ساکت می افزاید: «ساز سمندری یک «آن» و ویژگی خاص خود را داشت، همان آنی که حافظ هم از آن یاد میکند: « بنده ی طلعت آن باش که آنی دارد»، این آن واقعا در شخصیت و نوازندگی استاد سمندری وجود داشت و احساس می شد تا جایی که حتی شخصیت برجسته ادبی چون اخوان ثالث در مورد شخصیت و پنجه سحرآمیزسمندری سروده ی زیبایی دارد.»

در پایان کیوان ساکت با اشاره به اینکه سمندری جایگزینی نخواهد داشت می گوید :«سمندری از جمله انسان هایی است که بعد از خودش جایگزینی نخواهد داشت و نبودن کسانی امثال استاد یک ضایعه برای موسیقی نواحی و فرهنگ ایرانی به شمار می رود»

دوتار نوازی که ساز می سازد

وی با بهره‌گیری از جنس خاصی از تار و دو ماه کار بر روی سازش در سال ۱۳۴۳، دو تار ویژه‌ای را ساخت و پس از آن تلاش کرد آهنگ‌ها و مقام‌های قبلی را بر روی نظام کوکی تازه پیاده کند که سرانجام موجب تغییر گسترده‌ای در موسیقی خراسان شد. وی که در همان سال برای شرکت در جشن فرهنگ و هنر به تهران رفته بود، ضمن ملاقات با استاد یگانه و به درخواست وی، سیم‌های دوتار وی را نیز دگرگون می‌کند و بدین ترتیب این تغییر رفته رفته در سراسر خراسان فراگیر می‌شود. سمندری که به شنیدن موسیقی از طریق رادیو و گرامافون علاقه‌ای خاص داشت، با شنیدن قطعه‌ای کردی می‌کوشد با ساز خود آن را اجرا کند که با اجرای هنرمندانهٔ آن آهنگ کردی وی در موسیقی تربت جام عمومیت می‌یابد.

حاضرم تمام افتخاراتم را بدهم، پنجه‌های این مرد روستایی را داشته باشم!

وی در عین حال همواره بر اصالت ساز خویش تاکید داشت و هرگز پرده‌های ساز خود را از ۸ افزایش نداد. به گفتهٔ هوشنگ جاوید، سمندری هرچند در محافل جز نغمه‌ها، مقام‌ها و آهنگ‌های فرهنگ موسیقایی خراسان و تربت جام نمی‌نواخت اما نزد وی قطعات گوناگون موسیقی پاپ، کوچه بازاری و حتی فرنگی را برای نشان دادن قابلیت‌های دوتار اجرا کرده است. «یهودی منوهین»، ویولونیست مشهور بین‌المللی دربارهٔ او گفته است: حاضرم تمام افتخاراتم را بدهم، اما در عوض بتوانم پنجه‌های این مرد روستایی را داشته باشم.

داستان استاد سمندری و اخوان ثالث...

آنچه بیش از هر تعریفی درباره اثرگذاری ساز او بر دل ها نقل شده به شعر مشهور اخوان ثالث درباره غلامحسین سمندری باز می گردد که در آن آورده بود« قربان زخمه‌های تو، خون پاش و نغمه ریز/ سبز پری است اینکه می‌زنی یا شتر خجو؟
تو با دو سیم، محشر کبری به پا کنی/ شش تار خویش من شکنم یا نه؟ هان بگو
از پنجه تو زخم جگر، خون دل چکان/ مضراب من برنجی و مومی است، سیم مو
تو زیر آب می‌بری و می‌دهی به دشت/ دارد شتر خجوی تو حکم شتر گلو
استاد بی‌نظیر، حسین سمندری/ پر از کدام چشمه و دریا کنی سبو؟

سابقه نوازندگی...

از کارهایی که استاد در آن نوازندگی کرده است میتوان به: نوایی،مشق پلتان،سرو خرامان هزارگی،کردی،بهاره دختر عمو،احمد جامی،با دلبر رعنا، شلنگی و ... اشاره کرد. حسن سمندری پسر استاد غلام حسین سمندری درباره شخصیت پدرش گفته است: استاد سمندری را قبله دوتار خراسان رضوی نامیده بودند و همه هنرمندان و هنر دوستان از او به عنوان نوازنده‌ای چیره دست و به اصطلاح پنجه طلایی یاد می کردند.ساز، یادگار ارزشمندی است که از استاد سمندری به جا مانده و همان طور که اسم استاد سمندری در تاریخ موسیقی ماندگار است، ساز استاد هم نباید از بین برود؛ به همین دلیل بهترین جا برای نگه داری ساز استاد سمندری، موزه موسیقی است، پیش از این استاد سمندری وصیت کرده بود ساز را به جایی تحویل بدهید که از آن به خوبی نگه داری کنند. او نزدیک به 50 سال این ساز را دست گرفته بود و آن را بیشتر از پسرش دوست داشت. حتی وقتی می‌خوابید ساز را روی سینه اش می گذاشت تا خوابش می برد و بارها در مصاحبه هایش گفته بود که هیچ از مال دنیا نمی خواهم غیر یک ساز.

غلامحسین سمندری که اواسط اسفند ماه 90 دچار سکته مغزی شده بود روز سوم فروردین 91 و در حالی که تنها ساعاتی از مرخص شدن او از بیمارستان سجادیه تربت جام می گذشت دار فانی را وداع گفت.

504502

کد خبر: 607223

وب گردی

وب گردی