در رثاى بانوی دو عالم

انا اعطیناک الکوثر، فصل لربک وانحر. ان شانئک هوالابتر
سلام بر کوثر خیر و برکت، سلام بر پارۀ تن پیامبر، سلام بر اسوه پاکی و پارسایی و عشق و ایثار و مبارزه.
دو سال از بعثت رسول می گذشت؛ توطئه ها و دشمنیها و نامردمیها به شکلهای مختلف چهره نشان می دادند و پیامبر با اعتماد به قدرت لایزال الهی رویارویی این مشکلات ایستاده بود. در همین ایام مشیت الهی بر آن قرار گرفت تا دختری به آن حضرت عنایت فرماید که «سیدۀ زنان عالم» و «ریحانه رسول» باشد. حضرت فاطمه سلام الله علیها در شهر مکه پا به عرصۀ وجود نهاد.
دست شگفت کار خداوند آفرینش بر آن بود که در فرزندان پیامبر نیز درسی را به جهانیان بیاموزاند. عرب جاهلی بقای نام خویش را تنها در فرزندان پسر می جست و دختران همچون بلّیه ای دردناک بودند که بر خانواده فرود می آمدند، و برای رهایی از ننگ وجود او چه خریداری بهتر از سینه خاک می توان سراغ گرفت. آن که پسر نداشت «ابتر» بود و دست تقدیر خداوندی برای رسول خدا جز فرزند دختر باقی نگذاشت. از همین رو، زبان ملامت دشمنان و زخم خوردگان اشرافیت جاهلی بر وی گشاده شد و حضرتش را به سنت عرب جاهلی «ابتر» خواندند و خداوند به تنزیل مبین خویش که معجز بی بدیل رسول بود، به رغم طعن و شماتت دشمنان او را به «کوثر» بشارت داد. به فاطمۀ زهرا(س).
رسول وحی، که رمز سخن و تقدیر خداوندی را به فراست دریافته بود می دانست که خداوند چه نعمت بزرگی به وی عطا کرده است، نظر خویش را متوجه صدیقۀ کبری فاطمه زهرا(س) کرد؛ در حجر این تربیت، فاطمه(س) نمودگار فضیلتها و ارزشهایی شد که خداوند حضرت ختمی مرتبت(ص) را برای نشر آنها برانگیخته بود. شگفت اینکه در آن ایام که هنوز پا به آستانۀ بزرگسالی ننهاده بود، همچون سربازی فداکار و مجاهدی پارسا، شانه به شانۀ پیامبر اسلام حرکت می کرد و به کلام و عمل خویش رسول را که در چنبرۀ نامردمیها گرفتار بود تسلی خاطر می داد و به ادامۀ راه در گسترش دین الهی بر می انگیخت.
زن، تا قبل از رسالت رحمه للعالمین، موجود نفرین شده ای بود که تنها اسباب کامرانی مردان بود و بوستان فضیلتش در عرصۀ تاخت و تاز عصبیتهای جاهلی امکان رشد و تعالی نمی یافت. او طفیلی خلقت بود. اما رسول اکرم(ص) با تربیت فاطمه(س) به آنسان که الگوی راستین زن مسلمان باشد، به همه امت خویش آموخت که مجد و عظمت و بزرگواری روحی و معنوی را چگونه می توان بارور کرد و زهرای مرضیه(س) نیز، با ذکاوت خدادادی خویش، سرّ این همه توجه و اهتمام رسول را دریافت. وی از مکتب پیام آور وحی آموخت که باید اسوه و نمونۀ کاملی باشد تا پس از وی زن مؤمن هرگاه که در هنگامه تحولات و تبدلات گرفتار آید، بتواند به وی تأسی کند. از هیمن رو همه فضایلی که ممکن است زن مومن در عالیترین شکل آن کسب کند، در وجود مقدس او به بار نشست. از این روست که زن مسلمان امروز در تندباد حوادث همواره الگویی نمونه و برجسته پیش چشم خویش دارد. دوستداری خاتم الانبیای محمد مصطفی(ص)، فاطمه(س) را تنها دوستداری پدری نسبت به فرزند محبوب خویش نیست، بلکه نگاهی بزرگوارانه است به شخصیت نیمی از پیکرۀ اجتماع و هویت مستقل بخشیدن بدان. در این نگاه، زن، دارایی مرد محسوب نمی شود بلکه نیمه ای از پیکره جامعه است که از حقوق اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خاص خویش برخوردار است و هیچ ستمگر جابری حق تجاوز به حقوق انسانی وی را ندارد؛ زیرا مکتب تعالی بخش اسلام برخورداری از این حقوق را برای وی تضمین کرده است.
فاطمه زهرا(س) کوکب درخشانی است که وجود مقدسش روشنی بخش شب حیات زن امروز است؛ آن که مجاهدت و پارسایی، مسئولیت اجتماعی، وظایف مادرانه و...، همه را یکجا در وجود خویش جمع کرده است و برای کسی که در جست و جوی انسانی کامل در سراسر تاریخ انسانی باشد، نمونه و «اسوه» است.
از همین روست که خاتم نبوت و بزرگ پرچمدار آزادی انسان، رضایت خویش را به رضایت زهرای اطهر(س) و غضب خویش را به غضب و پیوند زده است.
پیام مومنین به رسالت او، سخن شیوای «معمار تمدن اسلامی» اقبال لاهوری است که خطاب به مخدرات اسلام می فرماید:

آب بند نخل جمعیت تویی / حافظ سرمایه ملت تویی
از سر سود و زیان سودا مزن/ گام جز بر جادۀ آبا مزن
هوشیار از دستبرد روزگار / گیر فرزندان خود را در کنار
این چمن زادان که پر نگشاده اند/ز آشیان خویش دور افتاده اند
فطرت تو جذبه ها دارد بلند /چشم هوش از اسوه زهرا مبند
تا حسین شاخ تو بار آورد/ موسم پیشین به گلزار آورد
301301

کد خبر: 607414

وب گردی

وب گردی