به گزارش ایسکانیوز به نقل از مهر، خسرو خسروشاهی گفت: زمانی در تلویزیون فیلمهای بسیار خوبی دوبله می شد اما در این چند سال اخیر اطلاعی ندارم چه شده است که دیگر آثار خوب حریداری نمی شوند. شاید آنها که سابق بر این فیلم و سریال میخریدند اخراج شدهاند! ما در تلویزیون فیلمهایی مثل «جی اف کی»، «پارک ژوراسیک»، «مخمصه» و «پدر خوانده» ها را دوبله کردیم. الان تمام فیلمها کرهای است که در آنها عده ای شمشیر به دست و در حال مبارزه هستند. این فیلمها بیخاصیت هستند و حرفی برای مخاطب ندارند.
این صداپیشه ادامه داد: همکاران دیگر حوصله ندارند و کسی حاضر نیست دو بار بیشتر دیالوگ خود را تمرین کند و خسته می شود. اگر من به عنوان دوبلور حوصله کار نداشته باشم، مدیر دوبلاژ من نمیتواند کاری کند. تا یکی دو سال پیش که من برای تلویزیون کار میکردم، فیلمی را که قرار بود دوبله کنیم ابتدا تکثیر میکردم و به نقشهای اصلی میدادم تا آن را ببیند و بعد قرار میگذاشتیم و درباره آن صحبت میکردیم، اما هر کسی چنین کاری را انجام نمی دهد.
خسروشاهی اظهار کرد: مهرجویی یک بار به من گفت باید برای گرفتن مجوز ساخت یک فیلمنامه در تلویزیون کفش آهنی داشت و آنقدر که برای ساخت سریالی (سمفونی مردگان عباس معروفی) به تلویزیون رفت و آمد داشته، خسته شده است. او گفت تا پای ساخت رفته اما در نهایت پذیرفته نشده است.
صداپیشه «پارک ژوراسیک» گفت: اگر تلویزیون پول نداشت که برای سریالی مثل «کیمیا» انقدر هزینه نمیشد. سریالی که من تنها چند قسمت از آن را دیدم و به نظرم فاجعه بود. این سریال میتوانست ۱۰ قسمت باشد.
وی در مورد سریال های ترکی افزود: فکر می کنم اکنون ذائقهها تغییر کرده است. یک بار من و آقای حسین عرفانی در استودیو بودیم و بعد او گفت اگر همین الان داخل یک کوچه برویم و زنگ در خانه ها را بزنیم همه در حال دیدن سریال ترکی هستند. واقعیت این است که من فکر نمیکنم زندگی ترکها آنقدر بیدر و پیکر باشد که یک زن با داشتن همسر، معشوقه هم داشته باشد یا یک مرد چند زن را با هم داشته باشد. این داستان ها فقط از یک ذهن معیوب درمی آید. مجلهای بررسی کرده بود که ترکها بزرگترین صادرکننده سریال در جهان هستند و در بعضی از کشورها هیچ گونه نتوانسته اند از توزیع این سریال ها جلوگیری کنند. به طور مثال در نقاطی از جهان مثل مصر و پاکستان این سریالها را تکفیر کردهاند.
خسرو خسرو شاهی در مورد ریسک کار دوبله گفت: کل زندگی ما ریسک است. دیالوگ و رل گفتن ها و کاری که داریم ریسک است. در حین کار ممکن است از حنجره شما خون بریزد به گونه ای که وقتی به پزشک مراجعه می کنید، می پرسد اسید خورده اید و باید بگویید داد زده ام. می پرسد حرفه شما چیست؟ بعد می گوید اگر یکی از تارهای صوتی ات پاره شود چه خواهی کرد؟ مگر چقدر درآمد دارید که اینگونه از خود کار می کشید؟این اتفاق در فیلم «عروسی خوبان» ساخته محسن مخملباف افتاد. او صبح همان روز که دچار خون ریزی شدم مرا به بیمارستان برد و دکتر آنجا به من گفت یک مشت دیوانه دور هم جمع شده اید.اینها ریسک است که شما با زندگی خود دارید. ممکن است کمتر فریاد بزنید و کسی هم اعتراضی نکند اما خود شما رضایتی ندارید.
505502