مدیرکل اداره هنرهای نمایشی: مدیریت فرهنگی کشور اصراری بر حذف روشنفکری از چهره تئاتر ندارد!

مهدی شفیعی معتقد است شرایط و تعریف تئاتر در ایران نسبت به گذشته بسیار تغییر کرده است، او در این باره می گوید: شاید زمانی همه می گفتند تئاتر هنر خاص است، مخاطب خاص دارد و این دلیلی بود برای صندلی های خالی که عمدتا در تماشاخانه های محدود آن زمان وجود داشت. تقاضا از جانب جامعه نسبت به گذشته بسیار متفاوت شده است، به همین دلیل شرایط و تعریف تئاتر در مقایسه با گذشته بسیار تغییر کرده است.

از اواخر سال ۹۳ مهدی شفیعی به عنوان مدیر کل اداره هنرهای نمایشی انتخاب شد، با او درباره شرایط امروز تئاتر و تماشاخانه های خصوصی که در چند سال اخیر تعدادشان رو به افزایش است صحبت کردیم او معتقد است که وجود موسسات تک منظوره برای همگام شدن تئاتر ایران با کشورهای دیگر یک ضرورت است اما در عین حال این تماشاخانه ها باید از حمایت های دولتی نیز برخوردار شوند تا سطح کیفی خود را ارتقا دهند. بخش اول گفتگوی ایسکانیوز با مهدی شفیعی را در ادامه می خوانید.

دلایل اصرار مدیریت فرهنگی کشور در سال های گذشته بر حذف ابعاد روشنفکرانه از تئاتر چیست؟
در پاسخ به سوال شماباید بگویم چه کسی گفته مدیریت فرهنگی اصرار بر حذف ابعاد روشنفکرانه تئاتر دارد؟ مسئولیت هنرمندان چه می شود؟ آموزه های دانشگاه‌ها و اساتید چه ربطی به مدیریت تئاتر دارد؟. ...اما آنچه که مسلم است شرایط امروز تئاتر ایران با تئاتر دو دهه گذشته بسیار شرایط متفاوتی دارد و دلیل آن را باید در جمعیت جوان عصر حاضر کشور جستجو کرد زیرا این گروه شرایط تئاتر کشور را از دو بعد متفاوت کرده اند.

لطفا درباره این ابعاد توضیح دهید؟
یکی از بعد کمیت دست اندرکاران تئاتر، گروه های نمایشی، فعالان تئاتر و هنرمندان و دیگر از بُعد مخاطب. یعنی شاید در دهه ابتدایی پس از انقلاب یا همان ایام قبل از انقلاب با تعداد محدودی گروه های نمایشی مواجه بودیم که این موضوع باعث می شد تا تعداد تالارها با گروه ها و اجراها متناسب باشد به همین دلیل تئاتر کشور شرایط خاصی داشت، در واقع شاید همان مخاطب خاصی که مورد نظر شما است را در کشور داشتیم. هرچند آن زمان نیز تئاتر ایران صرفا نمایش روشنفکری خاص و تئاتر تجربی نبود، یک گروه تئاتر تجربی داشتیم که وضعیتش مشخص بود، درباره بقیه نمایش ها هم نمی شد گفت که مخاطب خاص داشتند. امروزه بعد از سه دهه که تعداد دانشکده ها و آموزشکده های تئاتر در ایران زیاد شده است و آموزش عالی توجه ویژه ای به لحاظ کمی به حوزه هنر و تئاتر نشان داده، رسانه ها و دانشگاه آزاد اسلامی نیز از نظر گسترش آموزش تئاتر در کشور تلاش بسیاری کرده اند، در نتیجه با حجم وسیعی از گروه های نمایشی همراه با ساز و کارهای تئاتری مواجه شده ایم. از طرف دیگر تقاضا از جانب جامعه نسبت به گذشته بسیار متفاوت شده است، به همین دلیل شرایط و تعریف تئاتر در مقایسه با گذشته بسیار تغییر کرده است. شاید زمانی همه می گفتند تئاتر هنر خاص است، مخاطب خاص دارد و این دلیلی بود برای صندلی های خالی که عمدتا در تماشاخانه های محدود آن زمان وجود داشت. شعاری هم با عنوان «تئاتر برای همه» داریم و اتفاقا فکر می کنم که چون تئاتر در همه ژانرهای نمایشی اش در کشور وجود دارد اگر به کار با کیفیت منجر شود مخاطب بسیاری خواهد داشت و می تواند این شعار را تحقق بخشد. یعنی در این سال ها با کثرت موضوعی تئاتر نیز مواجه بوده ایم. پس در واقع مدیریت فرهنگی کشور اصراری بر حذف روشنفکری از چهره تئاتر ندارد بلکه شرایط موجود به لحاظ کمیت تقاضا، در این عرصه ایجاد شده است. و البته این عمومیت ندارد که کم شدن حمایت دولتی و نیاز به تماشاگر بیشتر جنبه های محتوایی آثار را تقلیل دهد.
آیا تعداد تماشاخانه های با کیفیت پایین خصوصی که در این سال ها تاسیس شده پاسخگوی فارغ التحصیلان دانشگاهی رشته تئاتر بوده است؟
این مساله فقط خاص رشته های هنری نیست. سوالی که در دو دهه گذشته زیاد مطرح می شود این است که آیا فضای کار، فضای اشتغال و فضای حرفه ای ما متناسب با این تعداد فارغ التحصیلان دانشگاه است؟ آیا وقتی یک دانشجو وارد دانشگاه می شود، مسئولان به فکر شرایط کار بعد از فارغ التحصیلی او هستند؟ این موضوع اشتغال موضوعی نیست که فقط به رشته های هنری محدود شود. ما در تمام رشته های دانشگاهی قطعا متناسب با تعداد فارغ التحصیلان فضای اشتغال در جامعه نداریم، اما در حوزه هنر مساله حادتر می شود، در سال های گذشته مواجه شدیم با جمعیت کثیری از فارغ التحصیل و از این طرف تالارهای نمایش اصلا ابزارهای متناسب با این ظرفیت را در تهران و شهرستان ها مهیا نکرده است.

که البته این موضوع در شهرستان ها به مراتب حادتر است...
بله در این سال ها مشکلات متوجه خارج از تهران نیز هست زیرا که اتفاقا در خارج از تهران ساخت و ساز زیاد انجام شده است اما ساخت و سازها به لحاظ کیفی، استانداردهای متناسب با اجرای گروه های نمایشی را نداشته است. سالن با زیربناهای وسیع زیاد ساخته شده اما نه در اختیار هنرمند بوده و نه متناسب با اجراها و برنامه های تئاتری ساخته شده است. برای حل این مشکل دو راهکار داریم؛ که راهکار اول کوتاه مدت است و در زمان کمتری امکان بیشتری به گروه ها می دهد که لازمه اش این است تا طبق همه بحث هایی که در این سال ها شده است، متناسب با برنامه های کلان کشور از ظرفیت های قانونی بهره بگیریم و فرصت اشتغال را برای بخش خصوصی فراهم کنیم؛ مثل تمام اتفاقاتی که در رشته های دیگر افتاد.
موسسات تک منظوره هنرهای نمایشی اتفاقی بود که متناسب با این رشته انجام شد یعنی گفتیم اگر گروه های نمایشی و فارغ التحصیلانی باشند که امکان فعالیت در خارج از بخش دولتی را بتوانند فراهم کنند و مجوزهای قانونی را تهیه کنند، می توانند در بخش سالن سازی کمک کننده باشند، در صورتی که در گذشته اصلا تصور اینکه بخش خصوصی توانایی تولید و اجرا داشته باشد قابل باور نبود.

و راهکار دوم؟
اما راهکار دوم که در دراز مدت نتیجه بخش خواهد بود این است که به سمت ساخت تالارهای متناسب برویم که قطعا با شرایط و مشکلات مالی دولت کاستی هایی در این بخش وجود خواهد داشت. تماشاخانه های خصوصی شاید شروع همین موسسات تک منظوره ای باشد که در همه بخش ها قرار است فعالیت داشته باشند که بخشی را به حوزه اجرا اختصاص داده اند.
کاستی های موجود در این حوزه از نظر شما چیست؟
کاستی هایمان در این بخش زیاد است، شاید در طول سه سال گذشته که برای توسعه تماشاخانه های خصوصی تلاش شده، اتفاقا کاستی های این تالارهاخیلی بیشتر از این بود، امروزه شاید با تعداد محدودی از این تماشاخانه ها نسبت به گذشته مواجهیم که شرایط بهتری دارند، نمی گویم شرایط ایده آل است اما شرایط مناسب تری نسبت به گذشته مهیا نموده اند، در واقع این یک تمرین است برای ساز و کار جدیدی که تئاترکشور باید به سمت آن برود و یک ضرورت است، من نه به عنوان یک مدیر دولتی بلکه به عنوان شخصی که دغدغه تئاتر دارد و در این سازوکار است می گویم؛ همه تولیدات تئاتری در کشورهای دنیا از این الگو پیروی می کنند و به سمت تاسیس کمپانی های تئاتری رفته اند. به این معنی که در تئاتر دنیا گروه هایی که فکر، هدف و ایده مشترک دارند با هم همکاری می کنند و ظرفیت ساختاری آن در دولت یا درون کشور تعریف می شود یعنی امکان فعالیت برای آن گروه ایجاد می شود و البته حمایت های دولتی به شکل های مستقیم و غیر مستقیم تعریف می شود و خود به خود آن کمپانی می تواند پایه گذار یک سری از برنامه ها باشد. موسسات تک منظوره نمایشی هدف گیری نهایی شان به همین سمت است و قطعا باید با تحلیل هم به سمت این موسسات برویم، باز هم می گویم که شرایط این موسسات ایده آل نیست ولی ناگزیر هستیم که این راهکار را در پیش گیریم اما دولت هم باید حمایت کند؛ معافیت عوارض و مالیات را داشته باشیم و جذابیت هایی برای حضور بخش صنعتی و بخش های اقتصادی ایجاد کنیم که در این عرصه حضور داشته باشند و البته موسسات تک منظوره از حمایت دولتی نیز نباید بی نصیب باشند. کاری که سال گذشته مدیران موسسات انجام دادند؛ تشکیل صنف تماشاخانه ها بود. این صنف می تواند بسیار حامی موسسات بوده و محلی برای اتاق فکر آن باشد ، مدیران موسسات در این صنف می توانند مطالبات خود از دولت را بررسی کرده و مشکلات بر سر راه فعالیتشان در این سال ها را مورد کنکاش قرار دهند. صنف آخرین مراحل تشکیلش را طی می کند.

بخش دوم این گفتگو در روزهای آینده منتشر خواهد شد.

503502

کد خبر: 640779

وب گردی

وب گردی