از مادران قربانی خشونت کلامی،نوزادانی با مغز کوچک متولد می شود

نتایج تحقیقات نشان داده صدماتی که در اثر خشونت کلامی به زنان باردار از سوی همسران شان وارد می شود ،باعث می شود مغز نوزادان متولد شده از این دسته از مادران نسبت به هم سن و سال هایشان کوچکتر باشد.

به گزارش ایسکانیوز و به نقل از آستان معمولا فردی که علیه خانواده اش خشونت بروز می دهد فردی با شخصیت ناپخته، مجهول، با اعتماد به نفس پایین و از لحاظ عاطفی فردی وابسته است.

مردانی که دست بزن دارند

مردانی که دست روی همسر و فرزندان شان بلند می کنند در بیشتر موارد در دوران کودکی و نوجوانی خود مورد خشونت و سوءاستفاده قرار گرفته اند یا حتی در زندگی فعلی خود، در محل کار یا سایر مجامعی که در آن حاضر می شوند، مورد خشونت قرار می گیرند.

این قبیل مردان چون توان مقابله یا اظهارنظر در آن محیط را ندارند، خشم شان را بر سر خانواده خالی می کنند که به «جابجاسازی خشونت» معروف است.

یکی از شایع ترین علل پدیده خشونت خانگی، مصرف مواد مخدر است. فرد معتاد، چه در زمان نشئگی و چه به دلیل عوارض مخرب و ماندگار اعتیاد بر مغز، مستعد رفتارهای تکانشی و خشونت است. از جمله این مواد می توان به انواع مخدرها و محرک ها اشاره کرد. همه این مواد باعث رفتارهای خشونت آمیز می شوند.

نوزادانی با مغز کوچک

تحمل دعوا و خشونت خانگی برای بچه ها، چند برابر بزرگسالان سخت است. ضمن اینکه اگر کودک در مراحل رشد مغز و شکل گیری شخصیت با چنین پدیده ای روبرو باشد، تاثیرات جبران ناپذیری به جسم و روانش وارد می شود. نتایج تحقیقات نشان داده صدماتی که در اثر خشونت کلامی به زنان باردار وارد می شود از سوی همسران شان مغز نوزادان متولد شده از این دسته از مادران نسبت به هم سن و سال هایشان کوچکتر است . مستعد ابتلا به بسیاری بیماری ها از جمله افسردگی هستند، بنابراین نباید فکر کنیم که «سوختن و ساختن» به نفع فرزندمان است؛ حتی اگر در بدترین شرایط و به عنوان آخرین راه، کار زوج به طلاق بکشد، رشد کودک کنار یکی از والدین اما در یک محیط آرام بهتر از حضورش کنار هر دو والد اما همراه با خشونت خانگی است.

وقتی «کتک» سنگ محک عشق می شود

یکی دیگر از علل بروز خشونت خانگی که عجیب هم هست، ابراز خشونت برای آزمودن عشق و وفاداری همسر است! در این مورد فرد از لحاظ عاطفی به هسمرش وابسته است. اما بر سرش فریاد می زند تا ببیند آیا همسرش همچنان او را دوست خواهدداشت یا خیر! بعد یک پله جلوتر می رود و او را کتک می زند تا ببیند آیا همسرش بعد از کتک خوردن هم به زندگی با او ادامه می دهد یا خیر! البته معمولا افرادی با اختلال شخصیت مرزی با اختلال شخصیت سادیستیک با چنین روش خشونت آمیزی محبت طرف مقابلشان را می سنجند و این عمل کاملا غیرطبیعی است.

در این مورد هم ممکن است فرد در دوران کودکی در محیط خانوادگی خشنی رشد کرده باشد یا پذیرش چنین رفتاری با مادرش داشته و او هم به عنوان الگو، این رفتار را آموخته و این باور غلط در ذهنش جای گرفته که «زن خوب، زنی است که مثل مادر من بسوزد و بسازد!»

سوختن و ساختن

این تفکر «سوختن و ساختن» یا اینکه می شنویم بعضی خانم ها می گویند «چاره ای جز تحمل ندارم!» همگی باورهای غلطی هستند که شکل گرفته اند. بسیاری خانم ها با این تصور که «اگر طلاق بگیرم، آینده فرزندانم خراب می شود»، «خواستگاری خواهرم به هم می خورد» یا «خانواده من طلاق را به هیچ دلیلی نمی پذیرند» خود را به خاطر دیگران قربانی می کنند. اما این تفکر بسیار غلط است.

بچه ها به آرامش، بیش از هرچیز دیگری نیاز دارند و اگر قرار باشد فرزند در محیطی پر از خشم، فریاد و خشونت باشد و هر روز شاهد دعوای والدین و کتک خوردن مادرش و گاهی خودش هم خورد خشونت (کلامی یا فیزیکی) قرار بگیرد، آسیب می بیند. چه بسا مادری که مدام مورد خشونت قرار می گیرد، خود دچار جابجایی خشونت شود و خشمش را سر فرزندانش خالی کند؛ پس بچه ها از هر دو طرف مورد خشونت قرار می گیرند و مسلما آسیب بیشتری می بینند، بنابراین باید سعی شود به هر نحوی که هست (با کمک مشاور و با حضور هر دو والد یا به صورت تک والد) محیط خانه آرام شود تا فرزند در معرض خشونت های کلامی و فیزیکی نباشد.

یادتان باشد فردی که این خشونت ها را می پذیرد و خود را مجاب می کند به خاطر بچه و... متحمل خشونت های همسرش شود، مسلما شخصیت وابسته ای دارد که دل کندن از همسرش برایش سخت است. او فکر می کند نمی تواند بدون همسرش زندگی کند یا نگران است که اگر از مشاور کمک بگیرد، نکند طلاق به عنوان اولین راهکار به او پیشنهاد می شود. این خانم هم ممکن است همین خشونت را در کودکی خود بین والدینش دیده باشد و تحمل خشونت از سوی مادر، برایش الگوسازی شده باشد، بنابراین خشونت را می پذیرد و دنبال کمک نخواهد رفت؛ پس این فرد هم نیازمند مشاوره و سایر حمایت هاست.

گول نخورید!

برخی افراد بعد از انجام خشونت و رفتارهای تکانشی، دچار احساس گناه می شوند و بعد از گذشت هیجان و خشونت، تازه متوجه می شوند که چه اشتباهی کرده اند و برای کاهش عذاب وجدانشان، سعی می کنند با ابراز محبت افراطی، اقدام به تلافی رفتار بدشان کنند. به این ترتیب خانم با این تصور که همسرش او را دوست دارد.

ترجمه :عالیه مهروانی

105105

کد خبر: 643611

وب گردی

وب گردی