به گزارش ایسکانیوز و به نقل از وقایع اتفاقیه ، روشن است که خشونت علیه زنان، شکل رایج خشونت خانگی است، هر روز وقایعی در جوامع مختلف رخ میدهد که این نوع خشونت را پررنگ میکند اما دراینمیان آسیب تازهای در حال پدیدآمدن است که کمتر به گوشها آشناست: خشونت علیه مردان؛ پدیدهای ناملموس و غریب که به دلیل ترس از تمسخر و قضاوت آشنایان و اطرافیان یا مسائل اجتماعی و فرهنگی، مردان قربانی را به سکوت وامیدارد.
آخرین آمار منتشر شده حاکی از آن است که در هفت ماهه نخست سال 93، از میان 45هزارو 555 نفری که قربانی خشونت خانگی شده و به پزشکی قانونی مراجعه کردهاند، بیش از 1350 نفر مرد بودهاند. وجود این شمار قربانیان مرد در حالی است که منابع آگاه در پزشکی قانونی تعداد مردانی که قربانی خشونت خانگی میشوند را بسیار بیشتر از تعداد رسمی پروندههای مفتوحه بیان میکنند. درباره وضعیت خشونت علیه مردان از سوی زنان هنوز آماری دقیق و رسمی به تفکیک شهرها و استانهای کشور در دسترس نیست و کارشناسان معتقدند، خشونت زنان علیه مردان و خشونت مردان علیه زنان ریشه یکسانی دارندکه عبارتند از: آشنانبودن به روابط فردی، جامعه مردسالار و زنانی که برای دستیابی به حقوق برابر میجنگند.
نه مطالعه، نه آمار تنها ارقام منتشرشده همین است و بس. این آمار در شرایطی است که بررسی دقیق خشونت خانگی علیه مردان، سابقه طولانی ندارد و از موضوعاتی است که کمتر به آن پرداخته شده است.
مجید رضازاده، کارشناس اجتماعی و رئیس مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور دراینباره به ایسنا گفته: تاکنون تحقیقی درزمینه میزان شیوع و گستردگی خشونت زنان علیه مردان در کشور نشده و خشونت علیه مردان به عنوان پدیدهای نوظهور نیازمند مطالعه است تا با داشتن آماری دقیق، راهحلی درست برای آن یافت شود. بااینحال بررسی اخبار حوادث روزانه کشور نشان میدهد، وضعیت خشونت در کشور در مناطق مختلف آن متفاوت است و این مسئله باید در برنامههای اجتماعی و فرهنگی کشور به تناسب نوع خشونتی که در آن منطقه بیشتر است، در اولویت بودجه و برنامههای اجتماعی و فرهنگی قرار بگیرد.
به گفته رئیس مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور، درحالحاضر چندین سال است که در سازمان بهزیستی مسئله پیشگیری از بروز خشونت مطرح میشود اما نه مردم از آن استقبال میکنند و نه سایر نهادها به کمک ما میآیند: «مردم ایران بهجای توجه بیشتر به مسائل اجتماعی فرزندانشان، بهدنبال آن هستند که برای مثال کودکان خود را در کدام کلاس کنکور ثبتنام کنند، این در حالی است که مشخص نیست مسائلی از ایندست تا چه حد ضامن خوشبختی فرزندانشان خواهد بود و به عبارتی والدین ما به فرزندانشان زندگیکردن یاد نمیدهند.»
براساس یک پژوهش، تفاوتی که در خشونت علیه زنان و مردان وجود دارد این است که زنان قربانی خشونت با احساس ناامنی، تنهایی، درماندگی و عدم حمایت اطرافیان روبهرو هستند و جامعه با توجیه رفتارهای مرد، زن را به سازش و بازگشت به خانواده دعوت میکند، درحالیکه وقتی مردان مورد خشونت قرار میگیرند، جامعه از مرد حمایت میکند و زنان مورد سرزنش، در انزوا و طرد اجتماعی قرار میگیرند.
بااینوجود پژوهش درباره خشونت خانگی علیه مردان، به معنای انکار نظام مردسالار حاکم بر جوامع سنتی نیست؛ هرچند پای آمار در ایران میلنگد اما بررسیهای دقیقی در دیگر کشورها از مدتها پیش آغاز شده است. طبق آمارهای سازمانهای مردمنهاد، در کشور انگلستان 40 درصد از قربانیان خشونتهای خانوادگی مردان هستند و در کشور فرانسه هم تعداد قربانیان مرد 110هزار نفر در سال است. برای مثال در یکی از مناطق کشورهای همسایه که مردسالاری مشهود است، خشونت علیه مردان رشد فزایندهای داشته تا حدی که از سال 2008 تعداد شکایتهای مردان از 32 مورد به تعداد 163 در سال 2013 رسیده است. جالب است مردان این کشور در شکایتهایشان، مصادرهشدن دستمزدشان یا راهندادنشان به خانه و جلوگیری از دیدار با فرزندانشان را از سوی زنان خود بیان کردهاند و این در حالی است که برخی دادگاههای این منطقه از پذیرفتن شکایت مردان از زنان جلوگیری میکنند و اجازه این کار را به آنها نمیدهند.
دلیل بروز خشونت
پیشتر امیرحسین جلالی، عضو هیئت علمی دانشگاه علومپزشکی در کارگاه آموزشی اورژانسهای درمانی و کار با قربانیان همسرآزاری که همزمان با روز جهانی امحای خشونت علیه زنان از سوی سازمان دفاع از قربانیان خشونت برگزار شد، چنین گفته بود: «خشونتهای فیزیکی در ایران بیشتر شامل کودکان و زنان میشود و مردها بیشتر قربانی خشونتهای روانی میشوند، به این معنی که زن مثلا به آنها اجازه رفتوآمد با خانوادهاش را نمیدهد.» مریم رسولیان، روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه علومپزشکی ایران نیز در همین کارگاه آموزشی تصریح کرده بود: «تحقیقات نشان میدهد، خشونت فیزیکی زنان نسبت به مردان بیشتر بوده اما ازسویدیگر خشونت روانی مردان با توجه به محدودیتهای اعمالشده از سوی زنان بیشتر است.»
جلالی در ادامه ضمن تأکیدبراینکه در شرایط مختلف زمانی و اجتماعی، زمینههایی برای بروز خشونت از سوی زنان یا مردان فراهم میشود، درباره منشأهای بروز خشونت علیه مردان این چنین گفت: برای مثال مسائلی همچون مردسالاری در جامعه، زمینهساز افزایش میزان خشونت مردان علیه زنان است یا در مقابل مسائلی همچون مطالبات زنان در راستای دستیابی به حقوق برابر نیز میتواند منجربه افزایش خشونت از سوی زنان شود.
راهکار مقابله با خشونت
رئیس مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور نیز روز گذشته به لزوم ارائه خدمات پیشگیرانه در حوزه خشونت تأکید کرد و گفت: اگر بخواهیم با اقدامات پیشگیرانه از خشونت جلوگیری کرده یا میزان آن را در کشور کاهش دهیم، باید این مسئله را بپذیریم که در جامعه ایرانی روابط بین فردی مناسبی وجود ندارد.
رضازاده در ادامه تأکید کرد: وجود نداشتن روابط میان فردی مناسب با افراد در جامعه، عامل اصلی خشونتهای خیابانی، خانوادگی، میانفرزندی و... است، همچنین در کشور از عدم مهارت اجتماعی کافی برای ارتباط با یکدیگر، توانایی مدارا و کنترل خشم نیز رنج میبریم.
این کارشناس اجتماعی درباره دلایل بروز خشونت از سوی زنان نیز گفت: در برههای از زمان، حقوق زنان کمتر رعایت میشد و این قشر همواره مورد تبعیض و فشار قرار میگرفتند؛ بههمیندلیل زمانی که نقطه عطف و تحولی در جهت رسیدن زنان به حقوق برابر در کشور ایجاد شد، زنان برای رسیدن به شرایط مساوی در مقایسه مردان تلاشهای جدی کردند اما ظرفیت و زیرساختهای لازم برای رسیدن به این مطالبات برای آنان فراهم نبود و همین مسئله در برخی موارد موجب بروز خشونت از سوی آنها شد، درحالیکه اگر افراد شناخت درستی از خودشان و اطرافیانشان داشته باشند کمتر دچار خشونت خواهند شد. علاوهبراین نیاز است بهطور جدی آموزش مهارت «ارتقای مدارای اجتماعی» را در کشور افزایش دهیم و به افراد بیاموزیم میان «مدارا» و «توسریخوردن» تفاوتهای زیادی وجود دارد.
20106