به گزارش ایسکانیوز روزنامه آرمان نوشت، فضای متفاوت مجلس دهم و تنوع چهرههای سیاسی در آن حساسیتهای زیادی ایجاد کرده است، به همین علت برخی سیاسیون معتقدند در مجلس دهم برخلاف آنچه از سوی جریان تندرو -مبنی بر اینکه ریاست لاریجانی فضا و زمینه را برای بروز اختلاف میان دو جریان اصلاحطلب و اعتدالگرا هموار میسازد- تبلیغ میشد، باید اذعان داشت نه تنها ریاست لاریجانی زمینه را برای بروز تفرقه برخلاف انتظار برخیها هموار نساخت بلکه در این مجلس فضای رقابتی اما تعاملی به جای تقابل در جریان است و تلاشها بر این است که حتی در صورت انتقاد و اختلاف نظرهای سیاسی، رفع مشکلات مردم و در یک کلام توسعه در همه ابعاد بهویژه در بعد اقتصادی در راس امور قرار گیرد. جریانهایی تحولات اساسی در مجلس دهم را رقم میزنند که از توان، پیشینه و تجربه بیشتری برخوردار هستند و در مباحث، کارشناسیتر رفتار میکنند.
این افراد اختیار عملی مجلس را بیشتر از سایر جریانها در اختیار میگیرند، زیرا آنها به این مهم رسیدند که امروز چالش اصلی جامعه، توسعه است نه سیاست؛ به همین علت است که در همان راستا حرکت خواهند کرد. از سویی عارف با مدیریتی معقول، سنجیده و با یک آینده نگری همهجانبه میتواند به جایگاه ویژهای در مجلس دست یابد و این جایگاه نقش وی را در مجلس دهم بیبدیل سازد.
درباره این موضوعات، «آرمان» با حشمت ا... فلاحت پیشه نماینده منتخب مردم در مجلس دهم به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میخوانید:
ریاست لاریجانی را در مجلس دهم میتوان شکست اصلاحات تلقی کرد؟
اعتقادم بر این است که نه انتخابات مجلس به مفهوم پیروزی اصلاحطلبان بود و نه پیروزی لاریجانی را باید به مفهوم شکست اصلاحات تلقی کرد. بنابراین گمان میشود نه آن تحلیلی که برخی مبنی بر شکست قطعی اصولگراها ارائه میدهند و نه تحلیلی که بعد از پیروزی لاریجانی به عنوان رئیس مجلس از سوی رسانههای اصولگرا مبنی بر شکست قطعی اصلاحطلبان ارائه میشد هیچ یک از این دو مساله گویای واقعیت نیست. حقیقت مساله این است که فضای سیاست در ایران یک فضای سیالی است و عوامل مختلفی در انتخابات موثر است که منتج به انتخابهای مختلف میشود. به عنوان مثال دیده میشود که لاریجانی ۷۰ تا رای بیشتر از عارف کسب میکند و عوامل مختلفی سبب میشود که عارف در تهران در صدر لیست امید قرار بگیرد اما در مقابل میبینیم که پزشکیان با رای کمتر از ۱۵۳ تا، به عنوان نواب رئیس مجلس انتخاب میشود، بنابراین همه این عوامل نشان از وجود فضای سیالی است که در جو سیاسی کشور به ویژه فضای پارلمان ایران وجود دارد و همه این مسائل نشان میدهد که نمیتوان نگاهی یکسویه نسبت به فضای سیاسی کشور داشت.
پس از انتخاب لاریجانی به عنوان رئیس مجلس برخی جریان ها در تحلیلهای خود به این مساله اشاره میکردند که ریاست ایشان بر مجلس زمینه بروز تفرقه و اختلاف میان اصلاحطلبان و اعتدالگراها خواهد شد، تعبیر شما در این زمینه چیست؟
برخیها گمان میکردند برخورد مجلس دهم با ریاست لاریجانی تقابلی خواهد بود، چرا که تصور برخیها بر این بود که ریاست لاریجانی میتواند زمینهساز اختلاف میان دو جریان اصلاحطلب و اعتدالگرا باشد. به همین علت باید گفت همان طور که انتظار میرفت مجلس دهم یک مجلس تعاملی خواهد بود. بخشی از تعامل در داخل مجلس میان اصلاحطلبان و اصولگراها شکل میگیرد و بخشی دیگر از تعامل میان مجلس و دولت در زمینه مسائل توسعه شکل میگیرد. در عین حال دو جریانی که در مجلس بنای تقابلی دارند با دو ویژگی این تقابل را ادامه میدهند. نخستین ویژگی این است که تقابل میان دو جریان در حاشیه تحولات مجلس رخ میدهد. بخشی از مجلس به دنبال تعامل است و بخشی از جریانات تند چپ و راست به دلایل سیاسی با یکدیگر اختلاف نظر و تقابل دارند. اما واقعیت این است که چون قاطبه مجلس مشکل و چالش کشور را در توسعه میدانند نه سیاست، لذا از ورود به تقابل میان این دو جریان سیاسی پرهیز میکنند. بنابراین اگر تقابلی وجود داشته باشد این تقابل در حوزه توسعه نیست، به عبارتی در مسائلی که مربوط به توسعه و نیازهای روز جامعه است نمایندهها از بروز تنش پرهیز کرده و وارد حوزه تعاملی میشوند. مساله دیگر اینکه نباید انتخابات هیات رئیسه را با حداقل تغییر دید و باید فضای سیاسی کشور را در قالب انتخابات آن تعیین کرد. فضای واقعی مجلس زمانی شکل میگیرد که مباحث بر اساس گزارههای موضوعی و مسائل حساس شکل بگیرد؛ پس از آن اتفاقات مهمی در مجلس رخ خواهد داد.
کاندیداهای منفرد و مستقل در مجلس تحتالشعاع انتخابات هیات رئیسه بوده و نتوانستند فراکسیونی مستقل در مجلس تشکیل دهند، شرایط را برای جریان مستقل در مجلس دهم چگونه میبینید؟
در آینده این امکان وجود دارد که این جریان به خودآزاری دچار شود و بنابراین به طور حتم جریانات سیاسی به صورت انحصار طلبانه در توزیع کمیسیونها، مناصب و هیاتها عمل کنند که از دل این مساله افرادی بر اساس علاقه فردی خود نسبت به کمیسیونی و از سویی هدفگذاری منطقی خود نسبت به توزیع مناصب نرسند یا وارد فضایی مستقل شوند. در آینده این امکان وجود دارد که مستقلین در مجلس دهم تحولات اساسی ایجاد کنند. از سویی در مباحث مربوط به مساله قانونی در مجلس اصل شایستهسالاری حاکم است. زیرا نمایندههایی که از توان، پیشینه و تجربه بیشتری برخوردار هستند در مباحث علمیتر و کارشناسیتر رفتار میکنند. این افراد زمام عملی مجلس را بیشتر در اختیار میگیرند. در آینده آرای خاموش نیست که فضای عمومی مجلس را در اختیار میگیرد، بلکه تربیونهای کارشناسی، قوی و عاری از تعارف خود را در مجلس نشان خواهند داد. بنابراین نخبگان اصلی مجلس دهم کسانی هستند که در مباحث کارشناسی مجلس خود را نشان میدهند و همچنین کسانی هستند که در انتخابات سالهای آینده مجلس در عرصه هیات رئیسه و کمیسیونها خود را نشان خواهند داد، لذا جریانهای سیاسی به ویژه اصلاحات نباید با یک انتخاب تغییر افراطی دهند.
با توجه به تغییراتی که به وجود آمده چه جایگاهی را میتوان در این معادلات سیاسی مجلس برای آقای عارف در نظر گرفت؟
جریان امید روی مساله تعهدات و تعلقات قبلی و آینده نمایندههای مجلس حساب باز نکرده بود و این بزرگترین خطای استراتژیکی عارف شمرده میشود. نمایندههای مجلس در سه فضا نیاز به لیدر دارند، نخست فضای انتخاباتی و زمانی که نیاز به رای دارند و ممکن است در این راستا تعهداتی نیز بدهند و بسیاری از تعهدات خود را لاپوشانی کنند، تعهدات در زمانهای مختلف از جمله رایگیریهای داخل مجلس داده شود و گاه مساله رفتارهای حال نمایندههاست، رفتارهایی که در چهارچوبهای انتخاباتی در مجلس شکل میگیرد و برخی مسائل مربوط به پیش بینی رفتارها در آینده است که نمایندهها چه روش و رفتاری را در رابطه با جریانات گروههای سیاسی مختلف تعریف میکنند. دکتر عارف تنها موقعیت حال نمایندهها را دیده و این همان خطای استراتژیکی لیست امید بود. اما در آینده این اعتقاد وجود دارد از آنجا که مسائل گذشته در انتخابات نشان داده که عارف و سایر اصلاحطلبان به دنبال تعامل هستند، در فضای تعامل اگر عارف با توجه به این تغییرات سیالی که به وجود آمده بتواند یک فراکسیون معقول و توام با تعامل را مدیریت کند به جایگاه بیبدیلی در مجلس دست خواهد یافت. به طور مشخص ایشان باید این مساله را در نظر بگیرد که رفتارها و حساسیتهایی در خارج از حوزه نظام و قانون اساسی وجود دارد و اصلاحطلبان هم مخالف رفتارهای خارج از قانون اساسی هستند. گرچه ایشان سوابق بسیار خوبی در کشور از خودشان به جای گذاشتند، اما به هر روی اگر ایشان در چهار چوب قانون اساسی و بر اساس تعامل رفتار کند این نقش میتواند بیبدیل باشد. وی میتواند همچنان جایگاه خودش را به عنوان پارلمان در سایه حفظ کند.
اولویتهای مجلس دهم با توجه به حساسیتهای موجود در جامعه تاکید بر چه مسائلی باشد؟
مجلس دهم باید بر مساله توسعه در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی متمرکز شود، زیرا توسعه در زمان کنونی چالشی بسیار مهم در کشور شمرده میشود. چراکه همه مسائل موجود در کشور از جمله مسائل اقتصادی، رکود و بیکاری مرتبط با توسعه است. در قبال برجام نیز مجلس باید دو اصل مصالح و منافع ملی را در دستور کار قرار دهد و سپس تمرکز بر دو قانون مرتبط با این دو اصل که در مجلس هفتم و سپس مجلس نهم تصویب شد که باید بر اساس همان دو قانون از شان و منافع ملی کشور دفاع به عمل آورده شود. رسالت دیگر مجلس دهم کمک به شکلگیری شرایط رو به ترمیم پس از برجام در بازگشت سرمایهها و اموال ایران به داخل، تسهیل شرایط بینالمللی و زمینهسازی جهت سرمایهگذاری خارجی در داخل کشور است که باید از آن بهره برد. بنابراین در مجموع مجلس یک وظیفه سیاسی و یک رسالت اقتصادی بر دوش دارد و باید در راستای آرامش و ثبات اقتصادی و سیاسی حرکت کند. مجلس باید در راستای همکاری، همراهی در برابر دولت و حتی انتقاد نسبت به قوه مجریه سازنده باشد. چراکه انتظار و تاکید مردم بر این است که رابطه دولت و مجلس حتی در بعد انتقادی نیز باید سازنده باشد تا بر مسائل و مشکلات موجود جامعه فائق آیند. از این رو گمان میشود ارزیابیای که مردم در نهایت میتوانند از عملکرد قوه مجریه و مقننه داشته باشند، بر اساس نوع رفتار همگرایانه آنها خواهد بود. آنها با عملکرد خود نشان خواهند داد تا چه اندزه به دنبال حل مسائل و مشکلات مردم بوده و چقدر نسبت به وعدههایشان متعهد هستند. اگر دولت و جریانهای سیاسی در مجلس فضای رقابتی و چالشی ایجاد کنند که از دل این فضا مشکل مردم حل نشود بلکه مشکلات دیگری به آن اضافه شود، در نهایت مردم کارنامه دو طرف را مردود اعلام خواهند کرد. لذا این مجلس باید در مسیری حرکت کند که حتی اگر وارد فضای انتقادی میشود باید به سمت و سوی رفع مشکلات مردم به ویژه در بخش توسعه پیش برود. زیرا مشکل امروز مردم ایران سیاست نیست بلکه چالش و معضل امروز مردم ما توسعه است و همه نیازها و خلأهای موجود مبتنی بر این واژه و توجه به آن حل و فصل خواهد شد. در زمینه توسعه نیز شاخص، رقم، ارقام، احکام وجود دارد و این احکام و ارقام باید عملیاتی شود. این اقدامی است که مجلس در قانون نظارتی خود باید انجام داده و خلأهای قانونی آن را نیز برطرف کند.
این تعبیر وجود دارد که دولت بیشتر موافق ریاست لاریجانی در مجلس دهم بود، ارزیابی شما چیست؟
روحانی و سایر دولتمردان نه تنها سعی کردند بیطرفی خود را حفظ کنند بلکه حتی طی جلسات مختلفی که برگزارشد با وجود آنکه لاریجانی رئیس مجالس هشتم و نهم نیز بود و میدانستند لاریجانی شرایط مناسبتری نسبت به عارف برای عهده گرفتن پست ریاست دارد، دولتمردان در این جلسات سعی کردند که برای لاریجانی و عارف جایگاه برابری تعریف کنند و در پروتکلی که اجرا شد این طرح نیز شکل گرفت. در نشست حزب اعتدال وتوسعه تلاش شد که شرایط برابر حفظ شود، در حوزه غیر رسمی هم دیده شد که بسیاری از مردم به دنبال ریاست دکتر عارف بودند، گرچه دکتر عارف از این شرایط راضی نیست و انتظار داشت همان طور که خودش در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم از روحانی حمایت کرد، روحانی هم از او به همان اندازه حمایت کند اما حقیقت مساله این بود که وزنه به سمت لاریجانی سنگینی میکرد و در نهایت هم لاریجانی رئیس مجلس دهم شد. این مساله شاید تحلیلی بر حمایت دولت از دکتر لاریجانی به حساب بیاید اما این تعبیر به حدی نیست که عارف به سمت شکستن ائتلاف گذشته با دولت روحانی حرکت کند. طبیعتا عارف در سراسر کشور تحت فشار بدنه اصلاحطلبان قرار خواهد گرفت، برای اینکه یک ساختار اصلاحطلبانه خاصی را در پیش بگیرد و اهداف تامیننشده در انتخابات را پس از خوشبینیهای خبری نسبت به پیروزی اصلاحطلبان را به گونهای دیگر تامین کند. اما به هر رو دولت باید طوری عمل کند که مجلس دهم محل دشمنی برای کسی نباشد.
202/201