روایت تکراری از محوطه‌های باستانی و پروژه‌های عمرانی/وضعیت غار- دژ باستانی اسپهبد خورشید چگونه است؟

«هر کجا که تاریخ و باستان‌شناسی و گنجینه باشد، بیل‌های مکانیکی هم هستند.»

به گزارش ایسکانیوز و به نقل از روزنامه اعتماد ، این را سامان توفیق، سرپرست هیات کاوش اسپهبد خورشید می‌گوید و بعد به ته‌مانده آثار به جا مانده از راه شاهی اشاره می‌کند و می‌گوید: «اینجا بخشی از راه شاهی است که حالا جاده از میان آن گذشته است. به جز ردی کمرنگ از یک راه باستانی منحصر به فرد چیز دیگری باقی نمانده است.» در محدوده دژ اسپهبد خورشید که در سال ١٣٨١ به شماره ٧٨٣٩ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است، تا چشم کار می‌کند آثار معدن کاری و کامیون‌های رنگ به رنگی که خاک و مصالح حمل می‌کنند و گرد و خاک به پا خاسته از انجام حفاری در معادن منطقه، خودنمایی می‌کنند. در این منطقه وسعت فعالیت‌های عمرانی به حدی بالاست که نه کشاورزی اهالی در امان مانده و نه محیط زیست و نه آثار باستانی با ارزش موجود در منطقه.

لاستیک‌های مشکی رنگی که کنار هم ردیف شده‌اند و سیبل‌های پارچه‌ای روی آنها قرار گرفته نشان می‌دهد درست در دامنه این اثر ملی میدان تیر نیروهای ارتش قرار دارد. توفیق در مورد آسیب‌هایی که وجود میدان تیر در محدوه این اثر به وجود می‌آورد، می‌گوید: «معرفی شایسته‌ای که باید صورت گیرد و در حد یک اثر ثبت ملی باشد، تا به حال صورت نگرفته است، سال‌ها با توجه به فریادهایی که ما می‌زنیم مسوولان استانی نسبت به این اثر بی‌توجهند و این سوال بزرگ را به وجود آورده‌اند که اثری با این خصوصیات چرا اینقدر مهجور و ناشناس است. در دامنه این اثر میدان تیر و سیبل‌های تیراندازی، نشان می‌دهد که هنوز هم با وجود گفت‌وگویی که با معاون استاندار انجام داده‌ایم و قول‌هایی که به ما داده‌اند برای اینکه این میدان تیر تعطیل شود و دیگر در اینجا تیراندازی نشود، روزها تمرین تیراندازی دارند. ضمن اینکه این تیراندازی به سمت اثر انجام می‌شود و می‌تواند آسیب‌رسان باشد، چند سال پیش اینجا گلوله آرپی‌جی پیدا کردیم و جای تاسف دارد که اثری که اینقدر تاریخ و افتخار در آن نهفته است این‌طور سیبل تیراندازی شود و مورد هجمه خود ما به عنوان ایرانی قرار گیرد. این میدان تیر قبل از انقلاب در این مکان ساخته شده و این نشان می‌دهد که بی‌مهری نسبت به این اثر اتفاق تازه‌ای نیست.»
اتفاق عجیبی که در این منطقه در حال وقوع است تعدد معادن و حفاری‌هایی است که صورت می‌گیرد، حفاری‌هایی که گاهی در پوشش معدنکاری صورت می‌گیرد، اما شواهد نشان می‌دهد که مجریان این پروژه‌ها شاید به دنبال چیزی غیر از معدنکاری هستند، توفیق در مورد معدن‌هایی که در این محدوده فعالیت می‌کنند می‌گوید‌: «مهم‌ترین آسیبی که متوجه این اثر است در ضلع غربی راس تاج طاق، معدن فلوئورین است که به شکل شبانه‌روزی و بدون تعطیلی در آن استخراج انجام می‌دهند و در حال چال‌زنی و گذاشتن مواد منفجره در این چاله‌ها هستند و سعی کرده‌اند از بالا به صورت عمودی به سمت دهانه و سقف غار که شاه‌نشین قرار دارد پیشروی کنند. این معدن می‌تواند هر کجای دیگری وجود داشته باشد اما اینکه در نزدیکی سقف یک اثر ثبت ملی شده انفجار انجام شود، جای بحث است. در حال حاضر سر اثر کاملا از بین رفته و منظر اثر را نازیبا کرده و از طرفی وقتی وارد معدن می‌شوید چاله‌ها و تونل‌های عمیق متعددی به شکل غیرکارشناسی به سمت دهانه غار حفر شده است. در قسمت‌های بالادست در بخش‌های مختلف کوه به صورت گور کنی در فواصل مختلف سوراخ ایجاد کرده‌اند، سوراخ‌هایی که به عمق دو تا سه متر و گاهی ١٠ متر ایجاد شده‌اند، در سایت‌های باستان‌شناسی حفار‌های غیرمجاز چنین شکل حفاری‌هایی انجام می‌دهند.»

اما فلوئورین تنها معدنی نیست که در این محدوده فعالیت می‌کند، درست در چشم‌انداز روبه‌رویی دهانه غار هم معدن دیگری در حال حفاری است و به گفته کارشناسان هیات کاوش اسپهبد خورشید روزانه حدود ٧٠٠ کامیون از این معدن خاک استخراج می‌کنند که علاوه بر آسیبی که به منظر این اثر می‌زند، باعث سست شدن خاک منطقه و نشست آن می‌شود.
سرپرست هیات کاوش اسپهبد خورشید می‌گوید پرونده ثبت جهانی این اثر تقریبا آماده است و کارشناسان یونسکو هم از منطقه بازدید داشته‌اند، اما وجود این معادن و شرایط موجود در محدوده این اثر مانع این می‌شود که این اثر شانس ثبت در فهرست جهانی یونسکو را داشته باشد، توفیق در خصوص معادن و آسیب‌هایی که به اثر می‌زنند، می‌گوید: «در زاویه دیگر این اثر در حریم منظر آن معدن دیگری در حال فعالیت است. کارشناس یونسکو وقتی آمد اینجا و این صحنه‌ها را دید، گفت با توجه به شرایط منحصر به فردی که این اثر دارد و خود ما کاملا می‌دانیم که واجد شرایط ثبت جهانی است، اما تا زمانی که این معادن در اطراف این اثر فعالیت کنند امکان سرمایه‌گذاری روی آن در یونسکو نیست. حتی گفتند ما حاضریم کمک‌های زیادی را به این اثر برای مرمت و فعالیت‌های باستان شناسی انجام دهیم. در حال حاضر شرایط محدوده اسپهبد خورشید به گونه‌ای است که اگر کسی بیاید بیشتر از اینکه بخواهد از دیدن این اثر خوشحال شود، از دیدن اتفاقاتی که در حواشی آن می‌افتد غمگین می‌شود. این معادن تا کد ارتفاعی زیادی بالا آمده‌اند، ما هیچ کجا چنین معدنی نداریم که از پایین رودخانه برداشت کنند. این دو کوه باستانی که حالا روبه‌روی هم و جدا از هم قرار دارند، قبلا به هم متصل بوده‌اند و این جاده بین دو کوه نبوده. ضمن اینکه در بالای این کوه چندین سازه کوچک‌تر از دژ اسپهبد داریم که دارای معماری است و اتاق‌های ورودی دارد و چند قلعه و آتشگاه در این محدوده قرار دارد که نشان می‌دهد از لحاظ ارزش ثبتی یکسان هستند اما این معادن باعث شده این کوه ریزش داشته باشد و آثار موجود در آن قبل از اینکه حفاری یا مطالعاتی در آنها صورت گیرد از بین می‌روند. همین اتفاق برای دژ اسپهبد افتاده، بخشی از کوه کنار دهانه غار ریزش کرده است و این اتفاق به دلیل خاکبرداری هر روزه‌ای است که در پایین آن اتفاق افتاده است. یک معدن در پایین‌دست قرار دارد که خاک باستانی و حریم اثر را برداشت می‌کند. با کامیون خاک باستانی گورستان را استخراج می‌کنند و می‌برند. ما در منطقه آثاری از تدفین انسانی پیدا کرده‌ایم، خمره‌های آذوقه و اسکلت انسانی پیدا کرده‌ایم. محلی‌ها به ما می‌گویند ما دیده‌ایم که در منطقه با لودر چند خمره جابه‌جا کرده‌اند و اصرار بر برداشتن خاک پایین دژ و کوه «سرخل» یا «سرخه‌گل» عجیب به نظر می‌رسد. معدن شن و ماسه هر کجای دیگری می‌تواند وجود داشته باشد اصرار بر اینکه درست زیر دهانه غار و در حریم درجه یک اثر مجوز فعالیت معدن صادر شود، منطقی نیست. این دژ قدمت چند هزارساله دارد و محوطه‌های پایین آن مسکونی است، و در عین حال آثار و بقایای ساکنان قدیمی دژ در میان آثار مکشوفه وجود داشته اما در حال حاضر می‌بینیم که در همین محدوده باستانی این معادن با مجوز قانونی فعالیت می‌کنند و در طول روز حدود ٧٠٠ کامیون از این منطقه خاک استخراج می‌کنند.»
اما آسیب حضور معادن در این منطقه و تردد کامیون‌ها و ماشین‌های خاکبرداری تنها جان آثار باستانی را به لب نرسانده بلکه نبض زندگی را هم در این منطقه کند کرده است، از کنار دهانه غار اسپهبد روستایی زیبا با خانه‌هایی روستایی از دل کوه بیرون آمده و نشانه‌های کم جانی از زندگی را هنوز در خود حفظ کرده است، اما بخش اعظم خانه‌های آن خالی از سکنه است
چرا که آب منطقه آلوده است و هوای بین دو کوه باستانی لاپ کمر، آنقدر غبارآلود است که با وجود شرایط آب و هوایی مطلوب در منطقه سکنه از منطقه کوچ کرده‌اند و روستای زنده‌ای تا محدوده چند صد متری این غار که می‌تواند یکی از پتانسیل‌های بالقوه گردشگری منطقه باشد دیده نمی‌شود و تبدیل شده است به یک کارگاه بزرگ که معادنش خاک یک منطقه باستانی را به توبره کشیده‌اند. سامان توفیق در مورد اثراتی که فعالیت‌های عمرانی در منطقه انجام می‌دهند می‌گوید: «غالب ساکنین منطقه مهاجرت کرده‌اند و برنج‌هایی که در زمین‌های کشاورزی این اطراف کشت می‌شود مرغوب نیست، دلیل آن هم وجود گرد و خاک و ترکیبات آهن در خاک این معادن است. آهن و سرب وقتی در زمین کشاورزی قرار می‌گیرد آثار مخربی روی محصول دارد. فاضلاب و سرریزهای معادن وارد آب رودخانه می‌شود و آب آنقدر آلوده است که اگر با پوست برخورد کند بعد از ٢٤ ساعت تاول‌های عجیبی روی پوست ایجاد می‌کند. احشام مردم منطقه بر اثر استفاده از این آب از بین می‌روند. احشامی که سرمایه کشاورزان هستند وقتی از این آب استفاده می‌کنند بعد از مدتی تلف می‌شوند. این رودخانه به سوادکوه و قائمشهر و بعد هم به دریای مازندران می‌ریزد. و تمام درخت‌ها و مزارعی که در مسیر قرار دارند را آلوده می‌کند. در این منطقه تخلفات بسیار گسترده‌ای اتفاق افتاده است. از کوه‌خواری و تخریب آثار باستانی تا برداشت خاک و نابودی محیط‌زیست، اینجا یکی از بزرگ‌ترین زیستگاه‌های خاورمیانه بوده، از پلنگ و کل و بز و عقاب و هر حیوانی که در منطقه البرز زندگی می‌کند اما در حال حاضر اگر ساعت‌ها اینجا بنشینید حتی یک گنجشک هم این حوالی نمی‌بینید، با توجه به این شرایط مطلوبی که وجود دارد، این معادن با این سر وصداها و حجم تردد و گردو غباری که ایجاد کرده‌اند، باعث شده‌اند همه پرنده‌ها از اینجا کوچ کنند.»
حسین نعمتی، پژوهشگر و معاون هیات مستندسازی غار دژ اسپهبد خورشید در مورد فعالیت‌های موجود در مناطق می‌گوید: «معدن روی تپه باستانی که سفال‌هایی از دوره عصر آهن ٣٢٠٠ سال پیش و دوره تاریخی اشکانیان و ساسانیان، بنا شده و در حال تخریب آن است. با توجه به بررسی‌های باستان‌شناسی و تکه سفال‌های به دست آمده کاملا مرتبط با تاریخ اسپهبد خورشید است.» نعمتی در مورد باورهای غلطی که موجب تخریب آثار باستانی و تاریخی در مناطق مختلف می‌شود می‌گوید و اینکه در این منطقه هم بعضی از این حفاری‌های غیرمجاز که از سر ناآگاهی موجب آسیب و زیاندن به این اثر باستانی با ارزش می‌شوند بر پایه این باورهای غلط شکل می‌گیرند: «مردم می‌گویند چون تمام گنجینه شاهان ایرانی در این منطقه بوده احتمال وجود گنج در آن زیاد است، اما به این توجه نمی‌کنند که اعراب هفت شبانه روز اینجا را غارت کردند. عوام می‌گویند هر کجا که پل و سرستون وجود دارد زیر آن گنج است. و به گفته خودشان سکه‌های مرمت آن بنا را در گذشته زیر آن قرار داده‌اند، در دوره صفویه در مورد کاخ‌ها و پل‌ها می‌گویند. شاه عباس هر جا پلی را ساخته، زیر یکی از ستون‌هایش سکه گذاشته که اگر در آینده این پل تخریب شد سکه‌ها را صرف تعمیر اثر کنند.»

فرماندار سوادکوه: تعطیلی معادن هزینه اجتماعی برای ما دارد
در مسیر بازدید از منطقه دو آب و دو آب تنگه که در حوزه جغرافیایی مازندران و سوادکوه قرار دارد، فرماندار سواد کوه هم به جمع تیم خبری بازدید‌کننده از دژ اسپهبد اضافه شد و در اتوبوس پاسخگوی سوالات خبرنگاران بود. عبدالجواد توحیدی، فرماندار شهرستان سواد کوه در مورد آسیب‌هایی که معدنکاری در این منطقه در پی دارد، گفت: «حفظ میراث فرهنگی برنامه و ساز و کار و تشکیلات منسجم می‌خواهد. اسپهبد خورشید به عنوان یکی از مهم‌ترین مجموعه‌های با ارزش استان است اما به دلیل بی‌سلیقگی یا عدم مدیریت یا نبود قوانین درست یا اینکه ما و شما دیر آمدیم، اقداماتی شده است که نباید می‌شد، درست است که شاید به ظاهر حریم‌های قانونی رعایت شده است اما گاهی لازم است اجازه ندهیم تا چندین کیلومتر فعالیتی که چهره منطقه را مخدوش کند انجام شود. در حال حاضر شرایط شبیه یک خانه غیر مجاز است که ساخته شده روز اول اگر پی آن را خراب می‌کردیم، شاید کارمان آسان بود، اما وقتی بنا ساخته شد و افرادی در آن مستقر شدند، اگر بخواهیم افراد را از آن بیرون کنیم حاشیه‌های اجتماعی و دردسر‌های خاص خود را دارد. تعطیلی این معادن هم برای ما هزینه‌های اجتماعی دارد، چون این معادن مجوز قانونی دارند و باید روال اداری‌شان انجام شود، حق و حقوق‌شان طبق قانون پرداخت شود. نمی‌خواهیم شتابزده عمل کنیم چون ممکن است چند کارگر هم در این بین بیکار شوند. نمی‌توانیم چکشی برخورد کنیم.» ‌توحیدی در انتها به خبرنگاران وعده داد که فعالیت معدنی که در حریم درجه یک غار دژ اسپهبد قرار دارد را ظرف ٧٢ ساعت متوقف خواهد کرد، اما تا زمان تنظیم این گزارش خبری از تحقق وعده فرماندار به دست ما نرسید.

غاردژ اسپهبد خورشید کجاست؟
غار دژ اسپهبد خورشید را وقتی در منطقه طبرستان و مسیر سوادکوه به شهمیرزاد در حرکت هستید می‌توانید در سمت راست خود ببینید، دهانه غار به شکل طبیعی در دوره‌های مختلف زمین‌شناسی شکل گرفته و بسان یک خورشید در دل کوه خودنمایی می‌کند. وجه تسمیه این غار به «اسپهبد خورشید» به دلیل این است که آخرین ساکنان رسمی این دژ، سربازان و خانواده اسپهبد خورشید بوده‌اند که یکی از فرمانروایان منطقه مازندران بود. سامان توفیق در مورد مختصات این اثر ملی توضیحاتی می‌دهد و تاریخچه این بنا را اینطور مرور می‌کند: «این بنا جزو بلندترین طاق‌های طبیعی دنیاست، ارتفاع طاق آن نزدیک به ٩٥ متر است که بعد از غار شیتون در چین بلندترین طاق دنیاست و پهنای آن ٨٥ متر است که در دنیا رکورد‌دار است و می‌شود این اثر را هم بلندترین طاق طبیعی دنیا نامید و هم بلندترین طاق تاریخی دنیا. درمتون تاریخی به عنوان دژ طاق هم از آن نام برده شده ولی بعدها به علت اتفاقاتی که در دوره‌های مختلف برای این اثر افتاده، اسامی مختلفی داشته. در متون تاریخی در مورد شاهانی که در این دژ پناه گرفته‌اند از منوچهر شاه پیشدادی که وقتی از دست افراسیاب فرار می‌کند در این دژ پناه می‌گیرد نام برده شده. اسپهبد خورشید آخرین پادشاهی است که حرم و خزائن خود را اینجا انبار می‌کند و بعد اسپهبد ونداد هرمز در همین تنگه و دژ چندین بار لشگر چند هزار نفره اعراب را که فاتح روم و امپراتوری ساسانی بودند در اینجا شکست می‌دهد و مجبور می‌شوند که حکومت او را به رسمیت بشناسند و برایش تاج می‌فرستند و بعد مازیار اینجا را در دست می‌گیرد و با طناب به غار صعود می‌کند و استحکامات را تقویت و بناها را مرمت می‌کند اما بعد از خیانتی که می‌بیند، سقوط می‌کند. بعد شاهد حضور گسترده اعراب و حکومت‌شان در طبرستان هستیم. و بعد به مرور زمان این طاق کاربری خود را به عنوان دژ از دست می‌دهد و تبدیل می‌شود به پاتوق راهزنان و دزدان تا جایی که ابن اسفندیار در قرن هفتم اشاره می‌کند که یک راهزن در اینجا متحصن شده بود و راهزنی می‌کرد. چون این دژ در مسیر شاهراهی قرار دارد که به سمت سمنان و خراسان می‌رفت و مسیر مهمی محسوب می‌شد؛ تنگه‌هایی که در این منطقه وجود دارد نشان می‌دهد این منطقه فوق‌العاده استراتژیک و از نقاط کانونی بوده، به ویژه در سده‌های نخستین که با اعراب درگیری داشتیم تجمع شاهان یا فراریان یا اسپهبدان مازندران نشان می‌دهد که از اینجا به عنوان یک آوردگاه و نبرد گاه در مقابل نیروی عظیم اعراب استفاده کردند. در نهایت این قلعه را با مسموم کردن آب توسط لاشه یک سگ فتح می‌کنند.»

حال ناخوش محوطه‌های باستانی
این جمله که هر کجا محوطه‌ای باستانی وجود دارد، سوداگرانی هستند که با بیل مکانیکی و دستگاه فلز یاب به جان تاریخ و گذشته یک کشور می‌افتند، زنگ خطری است که سال‌هاست صدایش بلند شده، اما میراث فرهنگی همواره نبود بودجه را بهانه‌ای کرده تا برخوردی جدی با اینگونه رفتارها نداشته باشد. و مجریان پروژه‌های بزرگ عمرانی میدان را برای جولان خود مهیا می‌بینند و با تمام توان در تخریب آثار و محوطه‌های باستانی تلاش می‌کنند. حالا در میان تمام محوطه‌های باستانی نوبت به غاری رسیده که معماری منحصر به فرد آن کارشناسان را حیرت زده می‌کند، اما حیرت بیشتر از صدور مجوز‌هایی است که برای تخریب تدریجی چنین آثار منحصر به فردی صورت می‌گیرد. آثاری که هنوز هم در اطراف آنها به راحتی می‌شود استخوان‌های انسانی و سفال‌های باستانی را لابلای پوشش گیاهی منطقه پیدا کرد. هنوز هم می‌شود صدف‌هایی که باقیمانده دوران دوری هستند که در این منطقه دریاچه و رودخانه‌ای جاری بوده، اما حالا لودر‌ها از روی تمام این یادگارهای با ارزش عبور می‌کنند و خاک منطقه را برای ساختن بنایی در دوردست‌ها می‌برند.

20106

کد خبر: 652022

وب گردی

وب گردی