سهراب شهید ثالث، مردم گریزی که مردم را دوست داشت

امروز 10تیر همزمان با سالروز درگذشت سهراب شهیدثالث یکی از آغازگران موج نو سینمای ایران و از بنیان گذاران کانون سینماگران پیشرو است.

به گزارش ایسکانیوز،سهراب شهیدثالث،کارگردان، فیلمنامه‌نویس، مترجم و تدوین‌گر سینما هم دوره و هم عصر با ناصر تقوایی، علی حاتمی، بهرام بیضایی، داریوش مهرجویی، پرویز کیمیایی، مسعود کیمیایی و عباس کیارستمی بود. فیلم‌سازی را با هم‌نسلان خود شروع کرد و در مسیری متفاوت از حاتمی، مهرجویی،‌ تقوایی و بیضایی در مسیری گام نهاد، که بزرگانی چون عباس کیارستمی آن را ادامه دادند.

از تهران تا آلمان

سهراب شهید ثالث ۷ تیر ۱۳۲۲ در تهران متولد شد. در سالهای نوجوانی خلاقیت خود را با نوشتن و اجرای چند نمایشنامه به همراه دوستانش نشان داد. در سال ۱۳۴۲ ایران را به مقصد وین به منظور تحصیل در رشته سینما ترک کرد و در مدرسه کارگردانی و بازیگری پروفسور کراوس وین مشغول به تحصیل شد اما تحصیلات او به علت تشخیص نشانه‌های بیماری سل در وی قطع شد. در میانه درمان او به پاریس رفت تا تحصیلات سینمایی خود را در مدرسه کنسرواتوار مستقل سینمای فرانسه ادامه دهد.

شهیدثالث سال ۱۳۴۸ به ایران بازگشت و در وزارت فرهنگ و هنر مشغول به کار شد. او در این دوران چندین فیلم مستند با موضوع رقصهای محلی در میان اقوام مختلف ایران ساخت. شهید ثالث در دوران اقامتش در ایران دو فیلم یک اتفاق ساده (۱۳۵۲) و طبیعت بی‌جان (۱۳۵۳) را ساخت که هر دو بخاطر نگاه واقع گرایانه اجتماعی و سبک سینمایی نوآور و تجربه گرایانه برنده جوایز معتبر بین‌المللی شدند.

شاید کمتر کسی بداند سهراب شهیدثالث کارگردانی که این روزها به عنوان یکی از پایه گذاران سینمای موسوم به جشنواره ای شناخته می شود زمانی که در اوایل دهه ۵۰ اولین فیلم بلندش “یک اتفاق ساده” را ساخت بشدت با انتقاد مقامات هنری وقت مواجه شد. انتقاد اصلی به این بود که چرا او در فیلمش تصویری سیاه و نادرست از زندگی ایرانیان نشان داده است و برای همین فیلم مدتی در آرشیو به سر می برد.

این کارگردان با اقامت در آلمان از سال ۱۳۵۳ شروع به تولید مستندهایی برای رسانه‌های آلمانی کرد که این فیلمها یرای وی شهرت بین‌المللی بیشتری به ارمغان آورد. از فیلم‌های شهید ثالث در آلمان می‌توان به فیلم‌های «در غربت» (۱۳۵۴)، «قرنطینه» (۱۳۵۵)، «زمان بلوغ» (۱۳۵۵)، «آخرین تابستان گرابه» (۱۳۵۹) و «یک زندگی، چخوف» (۱۳۶۰) اشاره کرد.

شهید ثالث در نگاه بزرگان

در آیین افتتاحیه سیزدهمین دوره جشنواره فیلم کوتاه دانشجویی «نهال» به همراه مراسم بزرگداشت سهراب شهید ثالث که روز ۲۸ اردیبهشت سال جاری برگزار شد،آیدین آغداشلو از دوستان و نزدیکان او ضمن اشاره به اهمیت سینمای شهیدثالث گفت: بسیاری از فیلمسازان پس از شهید ثالث میراث وی را به ارث بردند که مهم‌ترین آنها عباس کیارستمی است. کیارستمی با استعدادی که داشت توانست این میراث را در عرصه سینمای معاصر جهان پراکنده کند و این شاید پاسخ یکی از اصلی‌ترین دل مشغله‌های سهراب درباره معنا و انتشار معنا و در خود نماندن معنا باشد. خوشبختانه معنای او باقی‌مانده و باقی خواهد ماند.

در همان بزرگداشت محمود دولت‌آبادی نویسنده بعد از خواندن بخش‌هایی از یادنامه شهیدثالث خود با عنوان «مرگ، نه چون یک اتفاق ساده» که در کتاب بزرگداشت سهراب شهید ثالث توسط جشنواره نهال بازنشر شده است، گفت: سهراب سرآغاز سلامت در سینمایی است که حرف‌های پرغوغا، تهی و نامربوط خودش را در ریخت لمپن‌ها بیان می‌کرد. در چنین شرایطی بود که سهراب توانست ریتم واقعی زندگی ایرانی را با سینمای خود برای ما نمایش دهد.

وی در اشاره به یکی از بزرگ‌ترین معضلات فرهنگ ایرانی گفت: شخصیت‌های فرهنگی باید بتوانند در کشور خودشان مانده و نگهداری شوند. بعد از ملاقات کوتاهی که با سهراب شهیدثالث در برلین داشتم و از نزدیک شاهد روحیه او بودم وقتی شنیدم در کنج یک آپارتمان کوچک در یکی از شهرهای آمریکا درگذشته اصلاً تعجب نکردم.

سهراب مردم گریزی که مردم را دوست داشت

آیدین آغداشلو که دوستی دیرینه‌ای با شهید ثالث داشت همچنین در مراسم یادبود او در خانه هنرمندان گفت:" سهراب مردم گریزی بود که مردم را دوست داشت. او می‌دانست کجا ایستاده و چه می‌کند. او از شعار، سانتی مانتالیسم و احساسات گرایی نفرت داشت و هرچیز نحیف و پیش پا افتاده‌ای او را رنج می‌داد. او مهر سرشاری نسبت به هر موجودی که در معرض مخاطره قرار می‌گرفت، داشت."

به گفته آغداشلو بخش عمده‌ای از حیثیت و اعتبار سینمای ایران مدیون راهی است که شهید ثالث شروع کرده، راهی که تنها شروع کرد و در طی آن به هیچ‌کس باج نداد و کوتاه نیامد.

بخشی از افتخارات بین المللی سهراب شهید ثالث

این فیلمساز برجسته کشورمان توانست جوایز بین المللی بسیاری را از آن خود کند. از نمونه های آن می توان به فیلم کوتاه "سیاه و سفید" که در سال۱۳۵۱ تولید شد اشاره کرد که توانست جایزه ویژه جشنواره لس آنجلس و جایزه ویژه جشنواره سانفرانسیسکو را دریافت کند.او همچنین برای فیلم"طبیعت بی جان" از جشنواره برلین،برنده دیپلم هیئت داوران پروتستان و یک هزار مارک جایزه نقدی، دیپلم هیئت داوران کاتولیک و چهار هزار مارک جایزه نقدی و جایزه خرس نقره‌ای به عنوان بهترین کارگردانی از جشنواره فیلم برلین شد.

فیلم "در غربت" به کارگردانی سهراب شهید ثالث و بازیگری پرویز صیاد در بیست و پنجمین جشنواره فیلم برلین مورد تحسین قرار گرفت و جایزه اینتر فیلم از جشنواره فیلم برلین را دریافت کرد."یک اتفاق ساده" که در سال ۱۳۵۲ ساخته شد،برنده دیپلم هیئت ژوری کاتولیک، چهار هزار مارک جایزه نقدی از جشنواره فیلم برلین، دیپلم هیئت ژوری پروتستان‌ها، یک هزار مارک جایزه نقدی جشنواره فیلم برلین و برندهٔ جایزه منتقدان بین‌المللی جشنواره جهانی فیلم تهران شد. همچنین فیلم "نظم" در سال ۱۹۷۹برنده جایزه هوگو نقره‌ای از جشنواره شیکاگو شد و "آخرین تابستان گرابه"در سال۱۹۸۰ توانست جایزه بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد، به علاوه پنج هزار مارک و جایزه بهترین فیلم تلویزیونی دریافت کند.

پایان عصر طلایی سینما در نگاه شهیدثالث

سهراب شهید ثالث در یکی از مصاحبه هاش در پاسخ به این سوال که آیا فیلم هایش مستقیم یا غیر مستقیم خالی از پیام است،می گوید:پیام مخصوص پیامبران است و بس . اگر نجاری از روی ظرافت و سلیقه یک میز ناهار خوری خوب بسازد به نظر شما پیام خاصی در این میز نهفته است ؟ عصر طلائی سینما عمرش به پایان رسیده است و همه فیلم می سازند پیامها هم تمام شده است موقعی که نوبت فیلمسازی من رسید پیامها تمام شده بود و از این رو فیلمهای من بدون پیام ماند.

سهراب شهید ثالث چند سال پیش از مرگش به آمریکا رفت و در شیکاگو اقامت نمود و از آن پس فیلمی نساخت. او در دهم تیرماه سال ۱۳۷۷ بر اثر بیماری سرطان کبد در شیکاگو درگذشت.

508502

کد خبر: 657680

وب گردی

وب گردی