زهرا داستانی: همه چیز از یک نامه خطاب به رئیس جمهور آغاز شد. نامه ای که حالا دوباره به سوی او روانه شده تا رئیس جمهور را از تصمیمش منصرف کند. نامه ای که یک بار سبب شد تا 15 رشته از جمله روانشناسی بالینی از وزارت علوم به وزارت بهداشت منتقل شود و حالا دوباره می خواهد این رشتهها را از وزارت بهداشت باز ستاند.
اوایل اردیبهشت ماه امسال بود که به درخواست وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و به دستور رئیسجمهور همه رشتههای مرتبط به سلامت در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی متمرکز شد و بسیاری از رشتههایی که بر طبق قانون به دست وزارت علوم اداره میشد به وزارت بهداشت سپرده شد. بر طبق دستور رئیس جمهور، 15 رشته شامل رشتههای روانشناسی بالینی، روانشناسی سلامت، روانشناسی خانواده درمانی، علوم ورزشی، ورزش درمانی و خدمات سلامت بهورزی، دارویاری، سلامت یاری، تغذیه ورزشی، مراقبت از زنان، مراقبت طبی سالمندان، مشاوره ژنتیک، ماساژدرمانی، بهداشت روان، مشاوره ورزشی و کایروپراکتیک از وزارت علوم به وزارت بهداشت منتقل شد و همین تصمیم سبب شد تا بسیاری از جمله وزیر علوم در برابر آن واکنش نشان دهد. اقدامی که به گفته علی فتحی آشتیاتی، مدیر برنامه ریزی رشته روانشناسی وزارت علوم، کاری شتاب زده از سوی وزیر بهداشت بوده و بهتر است این گونه مسایل در سطح دو وزارتخانه حل و فصل شود و رئیس جمهور نیز شایسته تر بود دستور می داد این مسئله به صورت کارشناسی بررسی شده و با توجه به ارزیابی های صورت گرفته، اجرایی شود. وزیر علوم در ادامه این تصمیم ناگهانی، دست به نگارش نامه ای به رئیس جمهور زد و با این اقدام مخالف کرد. نامه ای که همچنان بدون پاسخ مانده است.
دلیل وزیربهداشت از انتقال رشته روانشناسی به وزارت بهداشت چه بود؟
آن طور که وزیر بهداشت در نامه خود خطاب به رئیس جمهور آورده، دلیل درخواست خود را اینگونه بیان کرده است: علیرغم صراحت قانونی، در سالهای گذشته شاهد تربیت دانشجو در گرایشهای مذکور توسط دانشگاههای خارج از وزارت بهداشت علیالخصوص وزارت علوم، تحقیقات و فناوری هستیم که ضمن ایجاد عدم انسجام در تربیت دانشجو، دسترسی به استانداردهای آموزشی از جمله وجود عرصههای بالینی لازم ضرورت انجام کار تیمی با حضور متخصص از جمله روانپزشک، کار درمان، مددکار اجتماعی و کسب تجربه عملی را نیز مخدوش کرده و بدون شک بر کیفیت ارائه خدمات سلامت در سطح جامعه نیز اثرگذار بوده است. گرچه وزیر بهداشت موضوع جدیدتری از خیلی عظیم دانشجویان بیمهارت عنوان نکرده است اما سوال اصلی این است که وزارت بهداشت تا چه اندازه میتواند با در دست گرفتن آموزش روانشناسان به افزایش مهارت و دانش آنها کمک کند.
وزیر بهداشت صلاحیت علمی لازم برای اظهار نظر در زمینه روانشناسی را ندارد
ولی الله درویشی، روانشناس و استاد دانشگاه در گفت و گو با ایسکانیوز می گوید که یکی از آفاتی که امروز روانشناسی را هدف قرار داده، دخالت بی مورد افراد و مسئولان است. او با اشاره به نامه وزیر بهداشت به رئیس جمهور می گوید: وزیر بهداشت در نامه خود به رئیس جمهور دلایلی متعددی از جمله عدم انسجام در تربیت دانشجو را بیان کرده اند. در درجه اول باید گفت علیرغم اینکه وزیر بهداشت مورد قبول ماست ولی او دارای صلاحیت علمی لازم برای اظهار نظر در زمینه روانشناسی نیست. وزیر بهداشت یک پزشک است و نمیتواند وارد ارزیابی علوم مشاوره و روانشناسی شود.
او با بیان اینکه در نظام آموزش ما کم و کاستی های بسیار زیادی وجود دارد، می گوید: امروز بر رشته علوم پزشکی نیز نقد وارد است. علاوه بر این از سوی دیگر نظام روانشناسی کشور مصوب مجلس شورای اسلامی است و زیر سوال بردن آن کار درستی نیست.
درویشی با اشاره به اینکه جامعه ما از نظر بهداشت و روان دچار مشکل است، می گوید: آیا امروز وزیر بهداشت صلاحیت این را دارد که وارد مسئله طلاق، اعتیاد، نزاع و مسائل خانوادگی شود؟ استنباط وزیر بهداشت و درمان از روانشناسی و مشاوره استنباط بسیار ضعیف و غیره تخصصی است. او فقط بُعد افسردگی را در رشته روانشناسی در نظر گرفته است. او به حوزه دانش روانشناسی و روانشناسان وارد نیست. وزارت بهداشت باید از مشاوران و روانشناسان استفاده کند و حتما عاقلانه تر عمل کند. او در ادامه میگوید: سوالی که وجود دارد این است که مگر در مراکز درمان و بیمارستان های مشاوران حضور ندارند، این روانشناسان چقدر فعال هستند؟ نقطه خیز جامعه ما برای درمان تنها به داروهای شیمایی وابسته است. در صورتی که اکثر بیماریها در جامعه ما روان تنی است. این تقسیم بندی و این گونه نگرش بسیار عجولانه، شتابزده و غیر علمی و غیر کارشناسی است.
روانشناسی در دانشگاههای برتر دنیا به کدام علم تعلق دارد؟
روانشناسی بالینی چیست؟ شاید این سوال به ذهن شما هم رسیده باشد. روانشناسی بالینی شاخهای از روانشناسی است که به درک، پیشبینی و درمان نابهنجاری، ناتوانی و آشفتگیهای شناختی، هیجانی، زیستشناختی، روانشناختی، اجتماعی و رفتاری کمک میکند و در گستره وسیعی از جمعیتهای در جستجوی درمان کاربرد دارد.
عقبه رشته روانشناسی بالینی در ایران به دهه 50 باز میگیرد. در ایران از اوایل دهه ۱۳۵۰ اولین دوره کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی در بیمارستان روزبه گشایش یافت و از سال ۱۳۶۵ و به دنبال تعطیلی دوره فوق انستیتو روانپزشکی تهران عهده دار آن شد و در سال۱۳۸۰ انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران در آن دایرشد. از زمان فارغ التحصیلی اولین دانشجوی دکتری روانشناسی بالینی ایران در ۱۳۸۱ تا به امروز که بالغ بر 8 هزار دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری رشته های روانشناسی بالینی و زیر مجموعههای آن تحصیل میکنند، آموزش رشته روانشناسی در ایران با مشکلات بسیاری مواجه بوده و هست.
با این تفاسیر شاید برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که دانشگاه های سایر کشورها چگونه این رشته را تدریس میکنند و به کدام علوم (انسانی یا تجربی) تعلق دارد؟ به گفته درویشی، در دانشگاه سوربن فرانسه که یکی از قدیمی ترین دانشگاه ها در زمینه تدریس روانشناسی است، این رشته هم به علوم انسانی مرتبط است و هم به علوم درمانی و پزشکی. دانشگاه های معتبر برای تربیت دانشجویان خود سعی کرده اند دانشجویان را در این دو حوزه پیوند دهند. نمی توان سلامت روان را یک بعدی دانست. سلامت جسمانی بدون سلامت روان معنی ندارد. جسم و روان قابل تفکیک نیستند. رشته روانشناسی در دنیا رشتهای میان رشتهای است.
روانشناسی حلقه اتصال علوم تجربی و علوم انسانی است. او در ادامه می گوید: در تمامی دنیا رشته روانشناسی چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی تابع مقررات علمی و سیاست های علمی دانشگاه ها است. اما در کشور ما ستاد انقلاب فرهنگی، سر فصل ها را براساس نیاز روز مشخص می کند. مهمترین چالشهایی که روانشناسی با آن روبرو است خدمات روانشناسی است که در کشور مهندسی نشده است و از پشتبانی اجرایی قدرتمندی برخوردار نبوده و چون پشتیبانی قدرتمند اجرایی ندارد، روانشناسان پراکنده ای
و جزیره ای عمل میکنند.
گفتمان کنیم
او با اشاره به اینکه شیوه آزمون، جذب دانشجو و ارزیابی دوره های تحصیلی کارکارشناسی نشده است، می گوید: آموزش پزشکی در کشور علیرغم آنچه که گفته میشود که بسیار قوی است اما در بخش جراحی با نقاط ضعف و نواقصی روبرواست. این درمان نیست که در کشور پیشرفت کرده است بلکه جراحی است که رشد داشته است. اتفاقی که باید بر روی آن بازبینی شود. اگر نواقصی در آموزش دانشجو روانشناسی وجود دارد نباید با حذف آن روبرو شود. درویشی در پایان توصیه میکند که وزیر بهداشت و وزیر علوم با رئیس انجمن روانشناسی ایران گفتمانی داشته باشند. اگر دلسوز این رشته هستند و نیت خیری دارند به تقویت محتوای آموزشی بپردازند و واحدهای عملی درمان دانشجویان روانشناسی را قوی تر کنند و به هر دانشگاهی اجازه تدریس رشته های روانشناسی را ندهند و شان این رشته را پایین نیاورند. . به جای آن باید برنامه ریزی مدونی صورت گیرد تا دانش روانشناسی در کنار دانش مقدس پزشکی مورد استفاده قرار گیرد. مراکز مشاوره و روانشناسی را در مراکز درمان فعال کنیم تا همکاری بسیار نزدیکی را میان این دو گروه ایجاد کنیم.
20104