به گزارش ایسکانیوز به نقل از اعتماد، علی صوفی، فعال سیاسی اصلاحطلب که در جریان انتخابات مجلس شورای اسلامی رییس ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان بود، معتقد است که پروژههای مخالفان دولت از مقابله برای موافقیت برجام، رساندن دستاوردهای برجام به حداقل تا پروندهسازی برای اطرافیان روحانی همواره در جریان بوده است و دولت را هر روز با موانعی مواجه کرده است. این عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بهطور مشخص به ماجرای فیشهای حقوقی میپردازد و معتقد است که دولت باید ابتکار عمل را به دست گرفته و مساله را به سایر بخشها و قوای کشور و از جمله نهادهای امنیتی تعمیم دهد. او همچنین بیان میکند که انفعال دولت در برخورد با این هجمهها کار را به جایی رسانده که فسادهای دولت پیشین امروز به نام دولت روحانی نوشته شده است.
جریان تندرو در ادامه پروژههای ضدروحانی مساله فیشهای حقوقی را مطرح کرد. به نظر شما این پروژههایی که بر ضد دولت آقای روحانی به راه افتاده است چه بوده و چه ویژگیهایی دارد؟
نخستین پروژه این جریان ضد مذاکرات هستهای بود که تلاش میکردند تا مذاکرات هستهای نتواند موفقیتی در سطح روابط خارجی ایران باشد و جملات زیادی را برای ناامید کردن تیم مذاکرهکننده در جریان مذاکرات به راه انداختند. پس از پیروزی مذاکرات هستهای و درست زمانی که به توافق دست یافتیم این جریان پروژه دیگری را کلید زد. آنها تحت عنوان دلواپسان، پروژه ضد برجام را پیگیری کردند تا نتایج و آثار مثبت این دستاورد را به حداقل برسانند. در ادامه پروندهسازیهایی را علیه اطرافیان آقای روحانی آغاز کردند. بهطور ویژه آقای فریدون، برادر رییسجمهور را هدف قرار دادند. همچنین مدیران دولت روحانی را نشانه گرفتند. با اطلاعاتی که از گذشته داشتند و میدانستند چه پرداختهایی در دولتهای نهم و دهم انجام شده بود و برخی از آنها نیز توجیه قانونی ندارد اما رایج شده و همان روال هم ادامه پیدا کرده، پروژهای را طراحی کردند.
طبق این دانستهها پروژه فیشهای حقوقی را علیه دولت کلید زدند. آنها این پروژه را آغاز و سعی کردند با علم کردن این نوع فسادهای سازمان یافته و گسترده گذشته و فسادهای نفتی و انواع و اقسام فسادهای اداری که در گذشته به وجود آمده بود و اکنون هم در ادارات شایع است، حرکت خود را پوشش دهند. چیزی که آقای روحانی وارث آن است یک دستگاه اجرایی عریض و طویل است که با استخدامهای بیرویه در گذشته و بزرگتر کردن جثه دولت که برخلاف برنامهای پنج ساله مبنی بر کوچک کردن دولت در زمان آقای احمدینژاد رخ داده بود. متاسفانه دستگاه اطلاعرسانی آقای روحانی این وضعیت کشور در دولت پیشین را به درستی برای مردم تبیین نکرده است. شخص آقای روحانی بنا بود که بعد از صد روز در تلویزیون برای مردم تشریح کند که چه چیزی را تحویل گرفته است اما متاسفانه از همان زمان توسط تندروها فضاسازیهایی شد و اجازه داده نشد که او به مردم گزارش دهد. بعدها همین را علیه آقای روحانی مطرح کردند و گفتند که آقای روحانی قرار بوده که بعد از صد روز برنامهها و اقدامات خودش را بگوید و چنین نکرده است. چون این مساله برای افکارعمومی ترسیم نشد الان هرآنچه را از فساد دولت پیشین در ساختار اجرایی کشور باقی مانده و این روزها ظهور و بروز پیدا میکند یا توسط جریان تندرو افشا میشود به پای دولت آقای روحانی نوشته میشود. متاسفانه ضعف آقای روحانی در اطلاعرسانی واقعیتها به مردم چنین بهانهای را به دست جریان رقیب داد تا همه فسادهای گذشته را روی دوش دولت آقای روحانی بار کنند و این مساله بسیار نگرانکننده است. آقای روحانی به جد باید در مقابل این ترفند مواضع مشخصی را اتخاذ کند.
به نظر شما این مسائل چه هزینههایی را برای دولت ایجاد کرده است؟
اول اینکه آقای روحانی با وجود فضاسازیهای جریان رقیب نتوانسته در خصوص برنامه هستهای و اجرای برجام به رونق اقتصادی بپردازد. موفقیت در مذاکرات هستهای فضایی را به وجود آورده و انتظاری را در میان مردم تقویت کرده که بعد از برجام رونق اقتصادی اتفاق خواهد افتاد؛ سرمایهگذاران خارجی برای سرمایهگذاری در کشور سرازیر میشوند یا ارتباطات ما با کشورهایی که مشکل داشتیم با سرعت برقرار میشود و قراردادهای مورد نیاز برای رونق اقتصادی بسته خواهد شد. متاسفانه هزینهای که این فضاسازی داشت این بود که قراردادی بسته نشد و هیاتهای تجاری که آمدند و رفتند تفاهم امضا کردند اما خیلی از آنها در همان مرحله مقدماتی ماندند. به این خاطر بود که فضای کشور به خاطر چنین هجمههایی به دولت آماده برای سرمایهگذاری خارجی نشد. به همین خاطر دولت در اجرای برنامههایش با مشکل مواجه شد. کمترین هزینه هجمهها به دولت روحانی مغشوش شدن فضای سرمایهگذاری خارجی بود.
اشاره کردید که دولت آقای روحانی از نظر عملکرد رسانهای دچار ضعف بود. بهطورمشخص درباره فیشهای حقوقی عملکرد دولت را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا دولت توانست با کارهایی که در این خصوص در پی گرفت در جامعه تاثیرگذار باشد و عملیات تندروها را خنثی کند یا خیر؟
به نظر من موفق نبوده است. بهطورمشخص دولت دچار انفعال شد و ریشه این فساد را معلوم نکرد. دولت گرفتن چنین حقوقهایی توسط مدیران را اشتباه شخصی آنها عنوان کرد و افراد را مجرم شناخت؛ نه سیستمی که این حقوقها را پرداخت کرده و از ابتدا این بنیان و اساس کج را گذاشته است. آقای روحانی نتوانست این مساله را برای مردم تبیین کند و اکنون افکار عمومی همه اینها را از چشم آقای روحانی میبیند.
همچنین آقای روحانی نتوانسته این مساله را به همه قوا تعمیم دهد و به آنها بگوید که دولت کارش را انجام میدهد و با این موضوع مبارزه خواهد کرد و دو قوه دیگر هم یعنی مجلس و قوه قضاییه بخواهد که در این رابطه شفافسازی کنند و همه بخشها فیشهای حقوقیشان را در معرض افکارعمومی قرار دهند. مساله این طور به نظر آمد که چنین فیشهای حقوقی تنها در دولت آقای روحانی وجود داشته و تنها به قوه مجریه خلاصه میشود. متاسفانه چنین ضعفی از سوی دولت بزرگ است و به ضرر آقای روحانی خواهد بود. خیلی از نهادها از جمله نهادهای امنیتی و نظامی هستند که اساسا حاضر نیستند که پرداختهایشان را مشخص کنند و بهانه امنیتی میآورند درحالی که پرداخت حقوق طبقهبندی شده نیست. مگر اینکه بودجهای سری را برای پروژهای سری اختصاص داده باشید. در این صورت ممکن است پرداختهای سری هم وجود داشته باشد. انتشار فیش مدیران که نمیتواند سری یا طبقهبندی شده باشد.
در هیچ یک از کشورهای دنیا نیز اینگونه پرداختها طبقهبندی شده نیست. به بهانه سری بودن و ایجاد مشکل از نظر امنیتی آنها از انتشار فیشهای حقوقی خود سرباز میزنند. طبق قانون اساسی آقای روحانی موظف است که این مسائل را پیگیری کند. بالاخره دولت باید بر اجرای قانون اساسی نظارت کند؛ از این رو باید دست روی اصل ٤٩ قانون اساسی بگذارد و بگوید که همه بخشها باید فیشهای حقوقی شان را مشخص کنند و این را باید از مجلس و دستگاههای نظارتی بخواهد. آقای روحانی زمینه و بستر مانور زیادی در رابطه با فیشهای حقوقی دارد اما نمیدانم چرا دست به عصا راه میرود.
شما به ضعف و انفعال دولت اشاره کردید. فکر میکنید اصلاحطلبان به عنوان مهمترین حامیان دولت روحانی چه کاری در زمینه اطلاعرسانی به مردم و خصوصا فیشهای حقوقی انجام داده اند؟ آیا اصلاحطلبان نیز دچار انفعال نیستند؟
اصلاحطلبان در هشت سال دولت پیشین کاملا از صحنه قدرت حذف شده بودند. اگر چه در سال ٩٢ توانستند آقای روحانی را در راس قوه مجریه قرار دهند اما وزن اصلاحطلبان در کابینه دولت چندان زیاد نیست که اکنون اصلاحطلبان بخواهند در این زمینه نقش ایفا کنند. شاید تنها چند مورد را بتوان در کابینه آقای روحانی از اصلاحطلبان نام برد. در انتخابات مجلس اصلاحطلبان توانستند در مجلس حضور جدی داشته باشند اما در مجلس نیز عکسالعمل یا اقدام موثری در این زمینه ندیدیم مگر برخی اظهارنظرهای پراکنده. از فراکسیون امید انتظار بود که قویتر از این ظاهر شود و از جایگاه نظارتی آن را به همه قوا تعمیم دهد و همه قوا را موظف کند حالا که قوه مجریه وعده داده که با این معضل برخورد میکند روسای قوای دیگر هم باید دست به کار شوند و دستگاههای نظارتی مثل دیوان محاسبات کارش را برنامهریزی شده شروع و گزارشی را به مجلس ارایه کند. از طرف دیگر قوه قضاییه از طریق سازمان بازرسی کل کشور کار را شروع کنند و به مجلس گزارش دهند. ضمنا باید چنین گزارشی جامع و کامل باشد؛ نه اینکه فقط به بخشی از نیروهایی باشد که در قوه مجریه وجود دارند.
بنابراین معتقد هستید که مجلس در مورد فیشهای حقوقی ضعیف عمل کرده است؟
بله. مجلس به هیچوجه آنچنان که شان و جایگاهش بوده عمل نکرده است.
فکر میکنید سناریوهای انتخاباتی جریان در مقابل آقای روحانی چقدر موفق بوده است و این سناریوها چه بوده است؟
این سناریوها که قبلاجریان تندرو اجرا کرده است توانسته در افکار عمومی خدشهای وارد کند. اگر چه در انتخابات ٩٤ مجلس شورای اسلامی موفقیت دولت در برجام تاثیر مثبتی داشت و دولت توانست از برجام استفاده مثبتی ببرد اما به هر حال افکار عمومی با دولت بوده است. به نظر میآید تاریخ مصرف برجام دارد تمام میشود و ترفندها و پروندهسازیهای رقیب یکی پس از دیگری بهشدت فعال خواهد بود و میکوشد تا جایی که ممکن است چهره دولت را خراب کند و سپس بر عقبه رای آقای روحانی که اصلاحطلبان باشند اثر بگذارد. خصوصا تلاش میکنند آقای روحانی را درگیر این مسائل کنند تا او از کارها و برنامههای اصلی خود باز بماند. آقای روحانی باید خیلی هوشمندانه عمل کند و حواسش به ترفندهای رقیب باشد و خیلی خودش را با دامهایی که برایش پهن میکنند، درگیر نکند. آقای روحانی در زمین جریان ضدروحانی بازی نکند بلکه فعال باشد؛ برنامههایی که برای جلب افکار عمومی لازم است و برای رفع نارضایتیهای به وجود آمده، در بین اقشار پایین جامعه در زمان دولت گذشته اقداماتی را انجام دهد و از نظر رونق اقتصادی و رسیدگی به معیشت مردم آقای روحانی باید فعالانه وارد صحنه شود. اگر دولت روحانی بتواند در زمینه معیشت مردم اقدامات مهم و چشمگیر انجام دهد میتواند هجمههایی که تندروها نسبت به دولت روا داشتهاند را تحتالشعاع قرار دهد. به قول آقای احمدینژاد، آقای روحانی باید صحنه را عوض کند و اگر صحنه را عوض نکند این روند ادامه خواهد داشت.
جریان رقیب با ترفند تخریب آقای روحانی برای پیروزی در انتخابات ٩٦ آماده شده است. آیا مستقل از این مساله جریان اصولگرا فردی با رای آوری بالا دارد که بتواند در مقابل آقای روحانی رو کند؟
مشکل جناح رقیب این است که چهره شاخص و جذابی را ندارد که به میان بیاورد. به هر حال چهرههایی را هم که داشته است تا الان به صحنه آورده است و در ذهن مردم و افکارعمومی این افراد چهرههای شکستخوردهای هستند.
مشخصا بعضی از کاندیداهای دوره قبل مدنظرتان است؟
بله. این افراد پیشتر حتی بارها به صحنه آمدهاند و موفق نبودهاند. اینها اساسا زمینهای ندارند و افکارعمومی نشان دادهاند که برای پست ریاستجمهوری رغبتی به آنها ندارد. بنابراین بعید است که چهرههای امتحان پس داده بتوانند در سال ٩٦ عرض اندام کنند. نهایتا بهترین ترفند اصولگرایان همان روش حذف رقیب است. جریان رقیب روش اثباتی در آستین ندارد.
202/201