ایرج تقی پور، اولین تهیه کننده فیلم های اصغر فرهادی، درباره مبلغ فروش «رقص در غبار» و «شهر زیبا» گفت: فیلم هایی که با اصغر فرهادی تهیه کردم به اندازه ای که باید برای ما درآمد زا نبودند و فروش بالایی نداشتند البته از اولین فیلم فرهادی، این فیلمساز بسیار سرشناس شد و جایزه جشن خانه سینما را از آن خود کرد، اما توفیق جهانی چندانی این دو فیلم نداشتند و بیشتر از آنکه درآمد داشته باشند هزینه تولید داشتند.
او ادامه داد: در آن سال ها هزینه تولید فیلم حدود 100-150 میلیون تومان بود اما فروش دو فیلم «رقص در غبار» و «شهر زیبا» به 200-300 میلیون تومان نرسید.
تقی پور درباره نحوه آشنایی و همکاری با فرهادی گفت: سریال «داستان یک شهر» که فصل اول آن در ۲۶ قسمت پنجاه دقیقه‌ای، سال ۱۳۷۸ روی آنتن شبکهٔ پنج سیما رفت به تهیه کنندگی و کارگردانی اصغر فرهادی بود، این مجموعه دوشنبه شب ها پخش می شد و از نوع ساخت آن مشخص بود جوانی که بسیار کارش را بلد است آن سریال را ساخته است و ما تعجب می کردیم که یک چنین سریالی ساخته شده، آن زمان ما سریالی برای تلویزیون می ساختیم که 13 قسمت اولش را همایون اسعدیان ساخته بود و برای 13 قسمت دوم قرار بود هر قسمت را یک کارگردان بسازد.

تهیه کننده «رقص در غبار» ادامه داد: قرار شد یک قسمت از این مجموعه را آقای فرهادی بسازد، اسم آن قسمت «شاگرد چلو کبابی» یا یک چیزی شبیه به همین بود، با شبکه تهران تماس گرفتم و شماره تلفن اصغر فرهادی را پیدا کردم و موضوع را با او مطرح کردم؛ او هم پذیرفت و آن اپیزودهای مربوط به شاگرد چلوکبابی را ساخت.

او افزود: فرهادی در همان زمان فیلمبرداری به من گفت فیلمنامه ای دارد که می خواهد آن را بسازد، ضمن اینکه پول هم برای ساخت آن دارد، به او گفتم نظر من این است که برای تولید اولین فیلم سینمایی بهتر است با تهیه کننده کار کنی و خودت سرمایه گذاری نکنی و فرهادی قبول کرد تا اولین تهیه کننده فیلمش من باشم. قصه آن فیلم درباره دختری بود که نصف صورتش با اسید سوخته شده بود و پدرش می خواست او را به شخصی که مغازه لوازم خانگی دارد بدهد. اما داستان این فیلمنامه ممکن بود ما را وارد حاشیه کند.

تقی پور افزود: بعد از کلی بحث، آن فیلمنامه را نساختیم، پس از آن فرهادی گفت فیلمنامه دیگری برای ساخت دارد که فیلم «رقص در غبار» بود، سناریویی بود که دچار مناقشه نشد. من هم با ساخت آن موافقت کردم اما پول کافی برای ساخت «رقص در غبار» نداشتم، آن زمان آقای محمود اربابی، معاون فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی بود که ما را برای ساخت این فیلم بسیار تشویق کرد که در نهایت هم با حمایت آقای اربابی «رقص در غبار» ساخته شد.

او یادآور شد: فیلم «رقص در غبار» تجلی چندانی نداشت، پس از ساخت آن، یک روز آقای فرهادی نسخه ای از یک سناریو را بعد از یک سال و خورده ای چانه زدن آورد و روی میز من گذاشت و چیزی نگفت و رفت. چون من به او گفته بودم تابستان دارد می شود و اگر شروع نکنیم فیلم به جشنواره فجر نمی رسد. فردای روزی که فیلمنامه را آرود تماس گرفت و پرسید؛ خواندید؟. گفتم: بله، اما آنقدر تحت تاثیر قرار گرفته ام که نمی توانم درباره آن حرف بزنم. در واقع آن سناریو، فیلمنامه «شهر زیبا» بود. اما متاسفانه «شهر زیبا» هم فروش تجاری خوبی نداشت.
تهیه کننده «شهر زیبا» درباره دلایل شکست دو فیلم اول اصغر فرهادی گفت: در آن زمان فیلم هایی چون «چپ دست» و «شارلاتان» در گیشه موفق بودند و فیلم های فرهادی با استقبال مخاطبان مواجه نمی شدند.
ایرج تقی پور در پاسخ به این سوال که چرا فیلم های اصغر فرهادی در گیشه به تدریج مورد اقبال عموم قرار گرفتند اما آثار عباس کیارستمی هرگز نتوانستند این جایگاه را به دست آورند، گفت: نوع سینمای فرهادی با کیارستمی فرق می کند، سینمای کیارستمی مینیمالیسمی است که همیشه ممکن است مخاطب را درگیر نکند و تماشاچی ها هم نتوانند با آقای کیارستمی احساس نزدیکی کنند ولی حسن بسیار بزرگی که فیلم های اصغر فرهادی دارد این است که سینمای او روایتگر و قصه گو است.

او ادامه داد: به علاوه این که فیلم های فرهادی رگه های اجتماعی دارد و مردم هم سینمای اجتماعی و قصه گو را دوست دارند؛ موفق ترین ژانر سینما در ایران سینمای اجتماعی است. اصغر فرهادی این را بلد است و توانسته سینمای خود را به کمال برساند و به تدریج مردم را مجذوب خود و فیلم هایش کند و البته توفیقات بین المللی این فیلمساز هم به شهرت و اقبال مردم به سینمای او کمک کرده است.
503502