به گزارش ایسکانیوز؛ مدیر گروه جامعه شناسی واحد تهران مرکز،سخنان خود را با اشاره به این نکته آغاز کرد : پارادایم تفسیری در ایران بد شناخته شده است چرا که بیشتر برای مطالعه جامعه شناسی تفسیری به آثار شارحانی که در شرح نظریه های تفسیری کج خوانی، کم خوانی و یا تند خوانی داشته اند (مثل ریتزر، کرایب و برت)مراجعه می کنند که تصویر مخدوشی از تفسیرگرایی ارائه می کند.
تنهایی ، تفسیری قشربندی اجتماعی را از دو چشم انداز عین گرایی و ذهن گرایی که به اعتقاد وی، سنخ های آرمانی هستند شرح داد و سپس به قشربندی اجتماعی از دیدگاه پارادایم تفسیرگرایی پرداخت :عین گراها قشربندی را چیزی بیرون از واقعیت آدمی می دانند؛ مانند وارنر که براساس درآمد خانوار؛ قشربندی اجتماعی را در ۶ طبقه انجام می دهد اما ذهن گراها قشربندی را براساس تلقیشان از فراد طبقه خودشان انجام می دهند.؛در واقع تصوری را که افراد از طبقه خویش دارند، معیار قشربندی قرار می دهند.
از نظر وی،عین گرایی و ذهن گرایی در قشربندی تنها (ideal type سنخ آرمانی) هستند و به دلیل کج فهمی این مفاهیم است که برخی وبر را به غلط ذهن گرا و یا مارکس را عین گرا دانسته اند و جامعهشناسان بزرگ روابط اجتماعی را دیالکتیکی چنداسلوبی می دانند.
تنهایی در پایان سخنانش افزود: پژوهشی با موضوع نظام قشربندی در تاریخ ایران انجام داده اند که در جلسه ای دیگر به شرح آن خواهند پرداخت.
102/101