دنیای مجازی با آن اغواگریهای دلبرانه اش همه را مبهوت قدرت ناشناخته خود کرده است. اگر زمانی تلویزیون به جعبه جادویی شهرت داشت، اکنون جادوگر خانه های ما اینترنت و به تبع آن شبکه های اجتماعی مبتنی بر نت و تلفن همراه است. سبک زندگی، همۀ آن چیزی است که انسان خود را با آن تعریف می کند اما با توجه به شرایط، ویژگیهای محیطی، ساختارهای اجتماعی، پیشینه روانشناختی، نحوه جامعه پذیری و موارد دیگر، اگر در محیط مجازی قرار بگیرد تصویری از خود نشان می دهد که به تدریج جهان دیگری از هویت را میسازد تا جایی که گاهی دچار این پارادوکس می شود که "من واقعی" کدام است؟
«پیربوردیو» یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین نظریه پردازان سبک زندگی است. بوردیو بررسی سبک زندگی را پیش از هرچیز مطالعه دارایی(کالاهای فرهنگی یا تجملی)می داند که افراد دور خود جمع کردهاند. مانند خانه، ویلا، قایق تفریحی، ماشین، اثاثیه، نقاشی، کتاب ها، سیگارها، عطر، لباس ها. دوم، فعالیتهایی که با آنها خود را متمایز نشان میدهد: ورزشها، بازی ها، تفریح ها(پیاده روی، کوهپیمایی، اسکی یا سوارکاری، گلف، تنیس)، لباس پوشیدن، رسیدن به ظاهر خود و نحوۀ استفاده از زبان یا بودجه بندی.
بوردیو برحسب اینکه انسان ها و گروهها چه نوع رفتارهایی در ابعاد مختلف دارند و چگونه و چقدر زمان، صرف رفتارهای مصرفی میکنند، سبکهای زندگی را مورد مطالعه قرار دادهاست.
پرداختن به موضوع رابطه میان شبکه های اجتماعی و سبک زندگی دریچه های جدیدی را به روی ما باز خواهد کرد. اینکه صرف زمان زیاد در فضای سایبر چگونه کاربران را قادر می سازد تا سبک زندگی خود را شکل داده و یا تغییر دهند؟ اینکه فضای مجازی چگونه عناصر هویتی را تغییر میدهد و افراد هویت دلخواه خود را چگونه شکل می دهند؟
هکت(1993) استدلال میکند که هویت فرآیندی ارتباطاتی است و باید در بافت تبادل پیام ها مورد مطالعه قرارگیرد. براساس نظریۀ هکت کاربران اینترنت تاثیرات مهمی بر تغییرات هویتی یکدیگر دارند. او میگوید هویتها در تعامل با دیگران به منصه ظهور میرسد و معتقد است هویتها برخاسته از گروهها و شبکه ها هستند.این نظریۀ هکت، به طور مستقیم تاثیر شبکه های اجتماعی را بر سبک زندگی و دوستیابی نشان می دهد و از این جهت بسیار مهم است. چرا که اساس هویت یک فرد سایر خصوصیات مرتبط با او را میسازد.
به عنوان مثال اگر هویت فردی این چنین تعریف شد که ارتباط با دوستان اینترنتی و تشابه با آنها برایش موضوعیت یافت، رفته رفته وقت بیشتری را برای شبکههای اجتماعی و معرفی خود به دیگر اعضا صرف کرده و از این حیث سبک جدیدی از زندگی را دنبال میکند.
از طرف دیگر او با توجه به فضای حاکم بر شبکه های اجتماعی هویت خود را در آن مکان باز تعریف میکند و از عبارات و عکسهای خاصی استفاده کرده و هویت و سبک زندگی جدیدی پیدا میکند. الگوهای مرتبط با مد و پوشش و... در فرد بر اساس هویت جدید او تعیین میشود و به همین صورت شاهد اثرگذاری جدی شبکه های اجتماعی اینترنتی بر فرد خواهیم بود.
مسلم است که هر شبکه اجتماعی بزرگ یا کوچک دارای یک فرهنگ است که فرهنگ اکثریت اعضا از آن ناشی میشود و این موضوع از شبکه های اجتماعی مستثنی نیست.همچنین در شبکه های اجتماعی فرهنگ اکثریت موجب می شود فرهنگ اقلیت رفته رفته فراموش شود و جای خود را به سبک و فرهنگ رایج دهد.
بنابراین اعضای یک شبکه اجتماعی در نهایت به یک نوع از انسجام فرهنگی دست پیدا میکنند که میتواند غیر از فرهنگ بومی مرتبط با فرد باشد. طبیعتا درچنین شرایطی نمادهای فرهنگی مرتبط با سبک زندگی نیز تغییر میکند و شاهد بروز تغییراتی در سبک زندگی افراد خواهیم بود.
در همین راستا براساس نظریه «مارپیچ سکوت»الیزابت نوئل نئومان، هر چند ممکن است با موضوع شبکههای اجتماعی در ارتباط مستقیم نباشد اما از آن منظر میتوان احتمال داد قوانین حاکم بر جامعه حقیقی بر شبکه های اجتماعی حکمفرما باشد، نظریه ای است که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد.
نظریه مارپیچ سکوت در صدد این است که بگوید افراد در صورتی که احساس کنند در اقلیت قرار دارند، تمایلی به بروز افکار خود نشان نمیدهند و حتی در دراز مدت به اکثریت می پیوندند.
زندگی در دو جهان موازی
نظریه«دوجهانی شدن»بستری مناسب را برای تحلیل عملکرد بازیگران در شبکه های اجتماعی اینترنتی در ارتباط با سبک زندگی فراهم میکند. براساس این نظریه ظهور جهان مجازی به موازات جهان فیزیکی، ترکیبهای پنجگانه ای را موجب شده است که تغییراتی بزرگ و پارادایمیک را در فضای زندگی بوجود آورده است. این تغییرات عبارتند از:
1-فیزیکی-مجازی شدن«ارتباطات انسان»به معنای خارج شدن ارتباطات انسانی از قلمرو و جبر زمان و مکان فیزیکی خارج در اثر گسترش استفاده از ابزارهای فناورانه ارتباطی بخصوص ابزارهای ارتباطی مبتنی بر شبکه اینترنت.2-فیزیکی-مجازی شدن«زمان»به معنای تغییر مفهوم زمان در جهان دو فضایی شده که دارای برخورداری از ظرفیت«هندسی همزمان»بوده و منجر به انباشت ظرفیتهای زمانی میشود.3-فیزیکی-مجازی شدن«کار»به معنای تبعیت کار از منطق عددی است که برخلاف کار فیزیکی که منعکس کنندهی زمان کامل انجام کار است، منجر به ارزش کامل زمان میشود.4-فیزیکی-مجازی شدن«فرهنگ»به معنای جدا شدن فرهنگ از خصیصه های چسبیده به جغرافیا و برخورداری فرهنگ از خصیصه سرعت و حرکت شتابان و لحظه ای.5-فیزیکی-مجازی شدن«تعلقات و وابستگی ها»به معنای ایجاد ظرفیتی به وسعت همه جهان برای حرکت جمعیت و تعلقات فرهنگی و اجتماعی.
فیزیکی-مجازی شدن فرآیندی است که دو فضایی بودن را بر تمام شئون زندگی انسانی مسلط ساخته است. افراد در چنین فضایی که به صورت جهانی در محل خود زندگی میکنند و به صورت شبانه روز در معرض ارتباطات تازه با جهان اجتماعی هستند و به تبع آن با ارزش ها، هنجارها،آیین ها و امور تازه مواجه وآشنا میشوند.
بنابراین با استفاده از این نظریه میتوان تبیین کرد که چگونه بازیگران شبکه های اجتماعی، با حضور در فضای دو جهانی شده در معرض تغییر نمادهای فرهنگی مرتبط با سبک زندگی قرار گرفته و تاثیر حضور در شبکه های اجتماعی را از طریق نوع روابط خود و چگونگی ویژگیهای مربوط به قالب بندی صفحۀ کاربری از یک سو در جوامع مجازی به ظهور گذاشته و از دیگر سو برخی از این تاثیرات را در زندگی خود در جهان خارج به عرصه نمایش می گذارند.
در نهایت نتیجه گسترش شبکه های اجتماعی، دگرگون شدن زندگی بشری به گونهای است که مناطق از معنای فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی در خود تهی شده ودر شبکه های کارکردی یا کُلاژهای تصویری گنجانده میشوند.
*روزنامه نگار
105105