من تهرانم، حالم خوش نیست!

سولماز ظریفی*

من تهرانم،حالم خوش نیست،شهری پر از هیاهو و ماجرا،جایی برای برآورده کردن آرزوهای بزرگ و جاه طلبانه بعضی از شما آدم ها که با تقلای بی حد واندازه در تلاش به رسیدن آن هستید .
من تهرانم،اسمی بزرگ و آشنا. تنم خسته از این ماشین های بلاتکلیف و سرگردان که هر روز بیشتر از دیروز به تعدادشان اضافه می شود.

ترافیک و آلودگی مرا به شهرت جهانی رسانده،می توانید لقب بزرگترین پایتخت آلوده جهان را به من اختصاص بدهید با این حال باورتان می شود باز هم تعداد زیادی از آدم ها حاضرند سختی ها را به جان بخرند و از شهر و دیار خود کوچ کنند تا در این شهر خسته و مرده زندگی کنند.
باور کنید خفگی من به جایی رسیده که دیگر پارک ها هم درد مرا چاره نمی کند،آن ها هم شدند محل خواب بی خانمانهای پریشان احوالی که در شهر به این بزرگی حتی جایی برای خوابیدن ندارند.
روح من خسته شده،دیگر گنجایش این همه غم واندوه،آلودگی و بیماری،ترافیک و هیاهو را ندارد.این اتوبان ها وخیابان های شلوغ رگ و شریان های من هستندکه روز به روز مسدود و بسته می شوند،هرچه به تن بیمار من رگ پیوندمی زنند،پل می سازند بازهم درد من درمان نمی شود.
هنوز هم این تونل های طویل وعریض نتوانستند راه تنفس من را باز کنند ،نفس های من به شماره افتاده...به شما آدم ها باید گفت به کجا چنین شتابان...قرار است چه شود،کاش می شد همه شما آرام بگیرید .اول به فکر خود وبعد کمی هم به فکر من باشید. نکند قلبم از تپش بایستد....

*خبرنگار

700700

کد خبر: 705200

وب گردی

وب گردی