به گزارش ایسکانیوز و به نقل از اعتماد دیروز به هر مسیر منتهی به کربلا که سر میزدی با سیل خروشان جمعیت سیاهپوشی مواجه میشدی که با پای پیاده، در راه امام حسین (ع) طی طریق میکردند و سختی دهها کیلومتر پیادهروی را به جان خریده بودند تا به حرم سالار شهیدان برسند و سلامی بکنند و دوباره این مسیر را بازگردند. اینجا همه جور آدمی را میتوانستید ببینید. از پیر و جوان تا کودکانی که دست در دست والدین خود یا در آغوش آنها راهی این سفر عشق شده بودند؛ تا خارجیهایی که از تمامی کشورهای جهان همپای ایرانیها و عراقیها، عازم این تجمع عظیم جهانی بودند. اینجا نه خستگی و تاول پا مانع راه میشود و نه سن و سال و حتی معلولیت. لحظه لحظه دیروز پر بود از صحنههایی که در آن پیرمرد یا پیرزنی عصازنان و آرام آرام، اما مصمم پای در راه دوست گذاشته بودند یا ویلچرسوارانی که با مرکب قدیمی خود همراه شده بودند تا به هر طریق ممکن خود را به کربلا برسانند. دیروز کربلا، نقطه ثقل جهان اسلام بود. شهری که به خاطر خیل عظیم سیاهپوشان اربعینی، به تابلو فرشی با رنگ سیاه تبدیل شده بود.
حمیدرضا خالدی در این گزارش می نویسد:خیل عظیمی که به گفته استاندار کربلا رکورد ٢٠ میلیونی زایران را شکستند تا ثابت کنند که سالار شهیدان همچنان محبوبترین مظلوم عالم است. دیروز هم حتی ٣ نقطه مرزی خروجی زایران ایرانی گرچه کمتر، اما باز هم محل پذیرایی از زایرینی بود که همچنان عازم کربلا بودند. ترمینالهای مرزی سه شهر مهران، چذابه و شلمچه دیروز درگیر پذیرایی از زایرینی بودند که پس از چندین روز سفری سخت و طاقتفرسا و زیارت، به کشور بازگشتهاند. بازگشتی که هر لحظه بیشتر و بیشتر میشود بهطوریکه به گفته وزیر کشور، تا دیروز بیش از ٨٥٠ هزار نفر از ٢ میلیون و ١٠٠ هزار زایر ایرانی به کشور بازگشتهاند. اما مرزها این روزها رنگ وبوی غربت به خود گرفتهاند. دیگر خبری از شور و حرارت چند روز قبل ناشی از حضور زایران در آنها دیده نمیشود. جواد یکی از جوانان یگان ویژهای است که از تهران به مرز شلمچه اعزام شده است و به گفته خودش چند شبی است که نخوابیده است؛ سهشبی میشود که نخوابیدهایم. از بس که حجم زایرانی که میخواستند وارد عراق شوند، زیاد بود. اما از شنبه شب به یکباره آمار خروج زایران کم شده است و دیگر خبری از آن همه شور و حرارت قبلی نیست و بیشتر شاهد بازگشت زایران هستیم.
در داخل محوطه حریم پایانه شلمچه نیز پر است از چادرها یا همان موکبهای پذیرایی از زایرین که هنوز هم در حال توزیع غذا و سرویسدهی به زایران ایرانی هستند. چه آنهایی که قصد خروج دارند و چه آنهایی که به کشور بازگشتهاند. در بخش دیگری از شلمچه موکبهایی هم برای زایرین خارجی برپا شده است تا راحتتر باشند. زایرینی از پاکستان و افغانستان که به گفته شهردار منطقه ٦ که مسوول ستاد اربعین شهرداری در شلمچه است، به بیش از ۳۰۰ هزار نفر رسیدهاند. امنیت دغدغه نخست تمامی مسوولان در لب مرزهاست. یکی از مسوولان امنیتی در مرز شلمچه در این زمینه میگوید: کنترل اینهمه آدم واقعا مشکل است. هر لحظه ممکن یکی از نیروهای تروریستی، در قالب زایر خودش را جا بزند و بخواهد عملیاتی انجام دهد. برای همین باید خیلی حواس بچههای ما جمع باشد به هر حال مسوولیت فوقالعاده سنگینی است.
در داخل محوطه پایانه مرزی شلمچه چند مامور سبزپوش با سگهای مخصوص، مشغول گشتزنی هستند تا خطر احتمالی هر گونه حمل مواد منفجره یا مواد مخدر به حداقل برسد. علاوه براین برای خروج از مرزها باید از چندین گیت امنیتی بگذری تا بتوانی وارد خاک عراق شوی. گیتهایی که تعدادشان در مرز شلمچه به ٤ گیت میرسد. با این وجود به جز مرز مهران، خروج یک زایر از مرزهای شلمچه و چذابه کمتر از نیمساعت زمان میبرد. در مسیر جاده شلمچه که به سمت مرز میروید، مرز پر است از موکبها – چادرهایی که وظیفه پذیرایی از زایران را برعهده دارند. موکبهایی که هر روز سه وعده غذای گرم به زایران میدهند و چندین میان وعده متنوع. آن هم نه به شکل معمولی که به شکل اجباری ! به این معنا که جلوی زایران را میگرفتند و با اسرار غذا و خوردنی به آنها میدادند. زنی ٤٠ ساله که همراه دختر ١٢ سالهاش همراه کاروانی برای پیادهروی در کربلا به شلمچه آمده است، به غرفه گمشدگان مراجعه کرده است. اینطور که خودش میگوید، گویا دزدان با یک لحظه غفلت وی، تمام وسایلش را دزدیدهاند و حالا نه پول دارد و نه حتی لباس و مدارک؛ حتی پول برای گرفتن ویزا هم ندارم. البته الان با من تماس گرفتند که گویا مسوولان خرمشهر گفتهاند که رایگان ویزایم را صادر کردهاند و مقداری لباس هم در اختیارم قرار دادهاند تا بتوانم به سفرم ادامه دهم.
مرد جوانی که همراه با همسر و مادر زنش از مرز عبور کرده و پس از زیارت به کشور بازگشته است درباره این سفر میگوید: مگر میشود سفر برای دیدن معشوق سخت باشد؟ واقعا مسوولان زحمت کشیده بودند. البته نمیتوان و نباید انتظار داشت که همهچیز روبراه باشد ولی در همین حد امکاناتی هم که در یک کشور غریب فراهم شده بود واقعا عالی بود. چه از لحاظ خورد و خوراک چه از لحاظ اتوبوسهایی که برای حمل زایران به نجف تدارک دیده شده بود و چه ازلحاظ تامین امنیت زایران. سه دختر جوان با کاورهای سفید و آبی، در چادرها و موکبها میچرخند و با مسوولان آنها صحبت میکنند. یکی از آنها در این مورد میگوید: ما از سوی دانشگاه علوم پزشکی خرمشهر مامور هستیم تا وضعیت بهداشتی موکبها و مسیر تردد زایران را چک کنیم. برای همین از صبح تا شب بین غرفهها میچرخیم و پس از بازدید از غرفهها و نحوه تهیه و توزیع نذری آنها، اگر لازم باشد به آنها تذکر میدهیم و تلاش میکنیم با آموزش دادن مشکل را حل کنیم.
اما این پایان راه نیست. با وجود تمام شدن اربعین، باز هم موکبهای عزاداری خودجوش و مردمی برپا هستند تا به هموطنانشان که از مرز باز میگردند باز هم خدمت کنند. خیلیهایشان میگویند که تا ٢٨ صفر یعنی یک هفته دیگر همچنان در مرزها باقی میمانند تا وقتی که آخرین زایر هم به خانهاش بازگردد. موکب دارانی که خیلیهایشان هنوز خودشان موفق به زیارت کربلا و ضریح شش گوشه مولایشان نشدهاند و تنها از لب مرز به سوی گنبد ایستاده و سلامی گفتهاند...
700700