رییس پژوهشگاه علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی: منطق جریانات رادیکالیستی در هر دوره ای  متفاوت بوده است

رییس پژوهشگاه علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی گفت: منطق رادیکالیسم اصولگرا اگر چه با شعارهای اصولگرایانه و ارزشمدارانه روبرو است ولی در عمل اخلاقیات سیاسی را کاملا زیر سوال می برد و منطق نقد منصفانه و دفاع معقولانه را به کنار گذاشته و نفی تهاجمی و همچنین دفاع غیرمعقولانه و عاطفی را در دستور کار قرار می دهد.

مهدی مطهرنیا کارشناس مسایل سیاسی و بین المللی در گفت و گو با ایسکانیوز در خصوص لغو سخنرانی های اخیرگفت: جامعه ایران در حال گذار است. دهلیزهای هزار توی گذار در جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی همواره در حال بازتولید بوده است، به گونه ای که دولت ها در مقام مدیریت کننده بحران ها به ویژه بعد از دولت سازندگی به این سو وارد عمل شدند، چرا که دهلیزهای هزارتوی گذار بحران زا و بحران زیست شدند.

وی ادامه داد: ساختار قدرت در نظام جمهوری اسلامی ایران در دهه های نخست یک ساختار مبتنی بر وجود رهبری به عنوان هماهنگ کننده کل قوا و از طرف دیگر وجود رئیس جمهور به عنوان رئیس قوه اجراییه و بعد از آن نخست وزیر به عنوان رئیس کابینه و مسوول مستقیم اجرای ایده های رهبری و سیاست های کلان مدنظر رئیس جمهور حرکت می کند.

این استاد دانشگاه آزاد اسلامی ادامه داد: در مرحله نخست اختلاف میان دولت و رئیس جمهوری منجر به ایجاد یک فضای مثبت در ادغام رئیس جمهوری و نخست وزیر شد. در بستر این معانی ما بعد از ریاست جمهوری آیت الله هاشمی شاهد تغییر و تحول در جبهه بندی های سیاسی در ایران بودیم به گونه ای که دهه های پس از ریاست جمهوری آیت الله هاشمی ما شاهد شکل گیری اصولگرایان و اصلاح طلبان در قالب فعالیت های سیاسی و جبهه بندی های سیاسی هستیم. قبل از آن تکثر در میان احزاب وجود داشت و این تکثر میان احزاب زمینه ساز ایجاد ائتلاف بین نیروهای انقلابی چه از منظر اصولگرایان و چه از منظر اصلاح طلبی در مسایل عمده ملی شده بود اما پس از آن که گروه های متفاوت متکثر و دارای با دیدگاه های متفاوت با نظام مستقر از متن به حاشیه رانده شدند، این اختلاف از میان گروه های انقلابی معتقد ایده های شاخ دار قدرت در نظام جمهوری اسلامی ایران به اختلاف میان عناصر موجود در ساختار قدرت منتقل شد.

وی با بیان این که تکثر در دو جبهه اصولگرایان و جبهه اصلاح طلبان به وجود آمد، ادامه داد: اصولگرایان تمایل به رادیکالیسم پیدا کردند و از درون اصولگرایان کلاسیک کیهانیست ها، پایداریست ها و احمدی نژادیست ها برخاستند. اینها گروه های رادیکالیست در میان اصولگرایان نئوکان های ایرانی را در سه لایه شکل بخشید که هر لایه نسبت به لایه دیگر جهت گیری تندروانه تری را وارد ادبیات سیاسی کردند.

مطهرنیا افزود: نخست کیهانیست ها، سپس پایداریست ها و در نهایت احمدی نژادیست ها بودند که به مثابه جمهوری خواهان کلاسیک، نئوکان ها و شوونیست های ایالات متحده آمریکا عمل کردند. همین تقسیم بندی ها را ما در واشنگتن نیز شاهد هستیم به گونه ای نومحافظه کاران آمریکایی با محافظه کاران را از هم جدا و امروز رادیکالیسم محافظه کار را در قالب ترامپ معرفی می کند.

این فعال سیاسی ادامه داد: در این سو اصلاح طلبان تا حدود زیادی دچار همین معنا هستند، خمینیست ها، خاتمیست ها و مشارکتیست ها، سه گروه اساسی اصلاح طلبان را تشکیل می دهند. اصلاح طلبان بسیار معتدل، پیروان رئیس جمهور اصلاحات. اصلاح طلبانی که در سایه بعدی قرار می گیرند مشارکتیست ها هستند که به رئیس دولت اصلاحات تمایل دارند.

مطهرنیا با بیان این که اصلاح طلبانی با جهت گیری های تندتری نسبت به قشر نخست از اصلاح طلبان وجود دارد، ادامه داد: می توان اسم خمینیست ها را به آنها داد. باید بگوییم این نوع جریانات رادیکالیستی و تندرگرایانه به گونه ای در هر دوره ای خود را نشان داده است اما منطق آن متفاوت بوده است. منطق رادیکالیسم اصولگرا اگر چه با شعارهای اصولگرایانه و ارزشمدارانه روبرو است ولی در عمل اخلاقیات سیاسی را کاملا زیر سوال می برد و منطق نقد منصفانه و دفاع معقولانه را به کنار گذاشته و نفی تهاجمی و همچنین دفاع غیرمعقولانه و عاطفی را در دستور کار قرار می دهد. پیش از اصلاح طلبان تندرو به نمایش اختلاف و تفرقه روی می آورد و چون خود را در چارچوب ساختار قدرت دارای پشتوانه حکومتی و حمایت های شناسنامه دار می یابد از این رو در نفع گرایی در قالب نقد بوی سبقت را از اصلاح طلبان می رباید.

وی ادامه داد: اصلاح طلبان اگر چه به نقد می پردازند و این نقد گاهی جهت گیری تندروانه پیدا می کند تلاش دارند تا وارد یک مناظره جدی در مسیر رودرویی با دیگر عناصر حکومتی قرار نگیرند و آنها را به وضعیت متعادل تر نسبت به رادیکالیسم موجود در اصولگرایان قرار می دهد.

این استاد دانشگاه افزود: هم اکنون با توجه به این عمل ها و نگرانی که از تحولات سیاسی در ایران در اصولگرایان وجود دارد به نظر می رسد که استان خراسان رضوی به عنوان پایگاه اصولگرایی در دوران پسا تحرک انقلابی مورد توجه است چرا که خراسان رضوی در چارچوب و بازخرید اصول و ارزش ها در جغرافیای خراسان رضوی کنسرت ها را لغو می کند.

وی افزود: این پرسش این است اگر کنسرت بد است، چه در تهران، مشهد، کاشان و سیستان و بلوچستان بد خواهد بود و خلاف ارزش ها است ایران تنها در مشهد مدیون امام هشتم (ع) نیست ایرانیان همه خود را جغرافیای همه ایران را سرای امام رضا می دانند و لذا نمی توانند با تعریف اصول و ارزش ها در چارچوب جغرافیای مشهد کنسرت را امری نادرست در حوزه اجرای جغرافیای آن دانست. اگر کنسرت امری ناپسند و ضد ارزش است در همه جغرافیاها باید براساس ایدئولوژیک اسلامی نفی شود .

مطهرنیا با بیان این که هیچ استانی خود را نمی تواند از موضوع کنسرت ها جدا بداند گفت: از سوی دیگر به هر طریقی قانون کلی، جامعه ملی و مدنی ما حاکم است و استانی خود را از این قضیه نمی تواند مستثنی بداند.در آینده ممکن است استان های دیگر به عنوان ایالات متفاوت با مردمان گوناگون و انسان شناسی مختلف مدعی وجود یک مسایل مقدسی در حوزه جغرافیایی خود شده و هر کدام قانون خاص خود را بخواهند. براساس اصول و ارزش هایی که اعتقاد به آن دارند و جغرافیای مقدسی که برای خود تبعیض می کنند همگی یک حرکت انقلابی محسوب نمی شود بلکه همان چیزی است که تحت عنوان تفرقه، قوم گرایی و جغرافیا گرایی می تواند مورد توجه عناصری باشد که از بیرون خواهان ایجاد فضای واگرایی در نظام جمهوری اسلامی ایران هستند، پس آنان که این مسیر را می روند تا حدود زیادی به این ادبیات توجه داشته باشند و به قول دیگران آب در آسیاب دشمنان نریزند.

300/302

کد خبر: 709861

وب گردی

وب گردی