منزلت دانشجو، اهداف تحصیل و بازار کار

یوسف ساجد*

دانشجو یکی از بالاترین و بهترین شغلها میتواند باشد و لذا مخاطب قرار دادن یک فرد بعنوان دانشجو باید مایه افتخار باشد. بهترین شغل برای یک شخص در اجتماع، سر و کار داشتن با دانشجوست.

البته این موضوع اخیرا بدلیل متناسب نبودن عرضه با تقاضا و بازار کار با میزان فارغ التحصیل و نیروی ماهر، قدری کمرنگ شده و بر کمیت و کیفیت تحصیل تاثیر گذاشته است.

انتظارات از خودمان بعنوان دانشجویان امروز و دانش آموختگان فردا، مسلما اینست که بعد از فارغ التحصیلی، جامعه آماده پذیرش ما باشد و کاری متناسب با تخصص برای ما فراهم گردد. اما واقعیت اینست که خود دانشگاه و حتی دانشجو و فارغ التحصیل میتوانند کارآفرین باشند.

در این خصوص، جمله ای معروف با مضمون زیر از جبران خلیل جبران داریم:

بگوییم ما برای کشور چه کرده ایم، بجای اینکه بگوییم کشور برای ما چکار کرده است.

اصولا در زندگی می بایست هدف های بزرگ و بلند به اهداف کوچک و کوتاه مدت تقسیم گردد تا دست یافتنی تر و آسانتر باشد.

این عمل نیازمند برنامه ریزی بصورت کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت است. اهداف راحتتر و دست یافتنی تر باید در اولویت قرار گیرند و از هرگونه آرمانگرایی و ایده آل طلبی پرهیز شود. چون در صورت دست نیافتن به ایده آل ها، انسان سرخورده میشود. هر چند میدانیم خواستن توانستن است. اما باید با وقعیت ها زندگی کرد.

بنابراین، دانشجو باید در زندگی تحصیلی اش، تعادل پیشه باشد. یعنی با برنامه ریزی صحیح، هم به درس، هم ورزش، هم کار فرهنگی و هم تفریحات سالم برسد. البته امروزه، اکثر دانشجویان در کنار تحصیل شغلی هم دارند که این بعضا به کم و کیف تحصیل آسیب میزند و در نهایت، اصلی ترین شغل یک دانشجو، تحصیل علم به نحو مطلوب بوده و بقیه مسایل باید در کنار آن و اولویت بعدی باشند تا بتوان بهترین استفاده علمی و را از زمان تحصیل خود داشت و برای ورود به بازار کار بعد از فارغ التحصیلی، مهیاتر و زبده تر شد. هر چه بیشتر، در دوران تحصیل به کارآموزی و کاروزی پرداخت و دانست که دنیای بعد از دانشجویی و بازار کار، محل کارآموزی و سعی و خطا نیست. هر چند تجربه با زبدگی بیشتر و گذر عمر افزایش می یابد و یک شبه تحصیل نمی گردد.

چنین گفت پیغمبر راستگوی زگهواره تا گور دانش بجوی.

*معاون عمران واحد اردبیل

200

کد خبر: 710579

وب گردی

وب گردی