اولین تجربه کارگردانی نویسنده «لیلی با من است»/رضا مقصودی: درک متقابلی بین من و کارگردانان وجود ندارد

رضا مقصودی می گوید: بعد از سال های متمادی در زمینه فیلمنامه نویسی به این نتیجه رسیدم که درک متقابلی بین من و کارگردانان وجود ندارد، در میان فیلمنامه هایی که نوشته ام احساس می کنم تعداد اندکی از آنها به من و نوشته هایم نزدیک است این مسئله باعث می شود که یک فیلمنامه نویس همواره زجر بکشد.

به گزارش ایسکانیوز، هفته گذشته قسمت اول گفت و گوی ایسکانیوز به رضا مقصودی، فیلمنامه نویس و رئیس کانون فیلمنامه نویسان درباره فیلم های کمدی منتشر شد، مقصودی در بخش اول به سوالاتی درباره مشکلات سینمای کمدی و دلایل سطحی بودن این نوع سینما در ایران پاسخ داد، در قسمت دوم این گفت و گو او به بازیگران کمدی و دلایل اینکه چرا می خواهد کارگردان شود می پردازد.

بعضی از کارگردانان پیشینه ای در ساخت فیلم های کمدی ندارند و هر سال به ساخت یک ژانر سینمایی روی می آورند، با توجه به تخصصی بودن ژانر کمدی و نیاز به شناخت فیلمساز از این گونه سینمایی آیا حضور این دسته از فیلمسازان یکی از دلایل سطحی بودن فیلم های کمدی نیست؟

من فکر می کنم که تخصصی شدن در سینما بسیار خوب است در این میان عده ای هستند که می توانند ذائقه های مختلفی را تامین کنند اما بعضی به این شکل نمی توانند کار کنند و از اینکه بخواهند وارد حوزه نویسندگی کمدی شوند، می ترسند، من برای این افراد احترام بسیاری قائل هستم. فیلمساز باید نسبت به توانایی های و امکانات خودش اشراف داشته باشد. مسئله قطعی این است که کارگردان، فیلمنامه نویس و بازیگر شناخت درستی از تواناهایی خود داشته باشند. گاهی بازیگری انتخاب می شود برای نقشی که مناسب نیست، زیرا مثلا آن بازیگر همواره در نقشهای جدی حضور داشته آن بازیگر و هیچ گاه از جدیت و اقتدار خارج نشده است و حال نمی تواند نقشی کمدی را ایفا کند. فیلمنامه نویس هم همین است . اینکه نویسنده ای قلم کمدی دارد یعنی یک توانایی ویژه دارد و بهره گیری از او در کار کمدی منطقی تر است. کارگردانی هم اگر، فضا و ژانری را نشناسد و وارد آن شود، شکست خواهد خورد، ممکن است مردم به کمدی که ساخته است بخندند اما او در واقع موفق نبوده است زیرا خندیدن مردم نشانه موفقیت یک کار کمدی نیست. کمدی ویژگی و شرایطی دارد که باید تامین شوند تا بتوان گفت که کمدی شکل گرفته است. بعضی فیلمسازهای ما جوکهایی که در میان مردم وجود دارد را به تصویر می کشند. تصویری کردن جوک هایی که در فضای مجازی منتشر می شود لزوماً فیلم کمدی نیست.

یکی از مواردی که باعث موفقیت فیلم های کمدی می شود، بازیگران آن است، در بسیاری مواقع ایفای نقش بازیگران ایرانی در فیلمی کمدی، مصنوعی و غیر قابل باور به نظر می رسد. وضعیت بازیگران کمدی را چگونه ارزیابی می کنید؟
متاسفانه وضعیت کمی و کیفی بازیگران بسیار بد است و نمی دانم چه کسی باید به فکر این مسئله باشد و چه کارهایی باید انجام شود. در بخش کمدی که اوضاع بدتر است و واقعا نمی دانم چه مرجعی باید فکری برای آن کند. نکته مهم این است که بعضی بازیگران به طور ذاتی کمدی هستند؛ مثل اکبر عبدی و یا رضا عطاران ولی بعضی از بازیگران هستند که همه نوع نقشی را می توانند بازی کنند؛ مانند پرویز پرستویی، او هم نقش های کمدی را می تواند ایفا کند و هم جدی؛ اما نکته مهم این است که بازیگر کمدی بسیار کم داریم، بازیگرانی مثل پرستویی هم که نقش های متفاوت را بتوانند ایفا کنند، کم داریم و این یکی از مشکلات سینمای ما است، در واقع بازیگرانی که فیلمنامه کمدی را بخواند و آن را درک کند بسیار اندک هستند اما با این حال آنهایی را هم که در سینما داریم بسیار خوب کار می کنند.
و نکته دیگر آنکه، بازیگران خوب کمدی که داریم در نوع کارشان با هم متفاوت هستند و این موضوع بسیار خوب است؛ مثلا محسن تنابنده به راحتی لهجه های مختلف را تقلید می کند اما رضا عطاران اصراری برای انجام این کار ندارد . به نظرم بسیار خوب است که یک بازیگر بتواند لهجه های مختلفی را تقلید کند ما در ایران اقوام گوناگونی داریم و قرار نیست که همه فیلم ها به لهجه تهرانی ساخته شوند.
چند روز پیش خانمی در یک کانال سینمایی تلگرام پیام گذاشت که به یک فیلمنامه کمدی نیاز داریم و شماره ای را ذکر کرد که در صورت امکان با او تماس گرفته شود، آیا به این روش هم می شود فیلم ساخت؟!
در سینما همه چیز امکان اتفاق دارد اما این خانم فیلمنامه کمدی را نمی شناسد و حتی سینما را به خوبی نمی شناسد و به نظرم خانمی که گفتید اصلا این کاره نیست و اشتباه وارد عرصه سینما شده است، مگر برای پیدا کردن فیلمنامه باید آگهی داد؟! کسی که اهل سینما باشد می داند از چه طریقی باید فیلمنامه به دست آورد و نیازی به آگهی دادن نیست، در سینما برای پیدا کردن بازیگر یا عوامل دیگر شاید بتوان آگهی داد اما آگهی برای فیلمنامه را نمی فهمم . با یک آگهی هزاران نفر که فکر می کنند فیلمنامه نویسند نوشته هایشان را برای شما ارسال می کنند . حالا باید بشینی و تا قیامت فیلمنامه بخوانی .


قرار است فیلمی با نام «خجالت نکش» را به زودی کارگردانی کنید، چرا می خواهید فیلم بسازید؟

من زمانی که فیلم ها به شکل 16 میلیمتری ساخته می شدند، تجربه ساخت چند فیلم کوتاه را دارم. من در سینما کارهای بسیاری انجام داده ام به غیر از بازیگری. از تهیه کنندگی گرفته تا دستیار کارگردانی و بر نامه ریزی، صدابرداری و صداگذاری، تدوین و خلاصه همه کار کرده ام اما وقت بسیاری در سال های فعالیتم در سینما را صرف فیلمنامه نویسی کردم چون فکر می کردم در این عرصه بی استعداد نیستم و می توانم مفید باشم و بعد هم تصورم این بود که در زمینه فیلمنامه نویسی افراد متخصص کم هستند برای همین من می توانم موفق باشم. بعد از سال های متمادی در زمینه فیلمنامه نویسی به این نتیجه رسیدم که درک متقابلی بین من و کارگردانان وجود ندارد، در میان فیلم هایی که بر اساس فیلمنامه های من ساخته شده احساس می کنم تعداد اندکی از آنها به من و نوشته هایم نزدیک است این مسئله باعث می شود که یک فیلمنامه نویس همواره احساس سرخوردگی کند. ببینید یک فیلمنامه نویس احتمالا فکر می کند که فردی خلاق است و قرار است این خلاقیت به درد بخورد و محصولی داشته باشد و آن محصول را دیگران ببینند و تحسین کنند. نتیجه زحمتش ممکن است دو حالت داشته باشد؛ خوب یا بد، اما در بیشتر مواقع فیلمنامه نویس در نتیجه کار نقشی ندارد. فیلمنامه ای را در اختیار چند کارگردان قرار دهید چند فیلم متفاوت در یافت خواهید کرد. من به عنوان یک عنصر خلاق در سینما وقتی می بینم نتیجه زحمت من طی حتی یک یا چند سال چیزی می شود که ربطی به نوشته من ندارد دچار افسردگی و خودخوری می شوم. فیلمنامه می نویسم تا وقتی ساخته شد از ساخته خودم لذت ببرم و به آن افتخار کنم و نه انیکه بروم پنهان بشوم. من فیلمنامه نویسی هستم که کارگردانی کرده ام و با وجود مسائلی که گفتم با خود فکر می کنم که چرا نباید باز هم کارگردانی کنم و آن تاثیری که در نوشته هایم وجود دارد در فیلم ببینم، فکر می کنم می توانم موفق باشم و به همین دلیل می خواهم فیلم بسازم.

501500

کد خبر: 713695

وب گردی

وب گردی